به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از گیلان_ نوشین کریمی
مقاومت نوعی واکنش در برابر تهاجم است و مفهوم مقاومت و پایداری، مفهومی عام در فرهنگ ملتها است و این مفهوم کاملاً ارزشمند محسوب میشود.
هشت سال دوران دفاع مقدس برای ایرانیان یادآور ایثار و از خودگذشتگی مردمی است که درس های زیادی را با مقاومت خود به تاریخ دادند و امروز بدون شک مقاومت مردم یمن، فلسطین، سوریه، عراق، لبنان، افغانستان و تمامی کسانی که پرچم آزادی خواهی را در دست گرفتند، منبعث و برخاسته از تلاش های مردم ایران در طول دوران هشت سال دفاع مقدس است.
در کنار تمامی کارها و فعالیت هایی که برای زنده نگاه داشتن این سلحشوری ها و شورآفرینی ها انجام شده، وارد شدن هنر و ادبیات هم جایگاهی خاص دارد. برای مثال پایداری و مقاومت و مفاهیم شعری و ادبی فرایندهای عام دیگری را در زندگی بشری دربر گرفت.
گرچه جنگ تنها بستر شعر پایداری نیست زیرا، دورههای خاص را از نزاع انسان با طبیعت، حکومت و بیگانه شامل میشود اما ادب مقاومت و پایداری، که محصول پایداری در برابر تهاجم و حمله به مهاجم است، در هر اندیشه و اعتقادی با هر مرام و انگیزهای مهم و قابل بحث و بررسی است.
ضروری است به اشعاری که پیرامون این موضوع سروده می شود با نگاهی ژرف و بشردوستانه نگریسته شود تا علاوه بر روح لطیف و شاعرانگی بیت بیت اشعار همانطور که صلح جویانه سروده می شوند اما بیداری ناشی از خشم جنگ، و خونریزی را فریاد می زنند تا شاید گوشی برای شنیدن یافت شود.
با توجه به اینکه مقاومت در سراسر ملت های مسلمان باعث عزت و سربلندی و تنها راه پیروزی است و نگاه به اتفاقات اخیر در غزه و لبنان و شهادت شماری از شیرمجاهدان جبهه مقاومت بر آن شدیم تا در اینجا گزیده ای از اشعار پایداری و مقاومت را از شاعران موفق گیلانی که به تازگی سروده شده با هم بخوانیم.
اشعاری که شاعران گیلانی پس از خبر شهادت شهید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان، خودجوش در رثای این شهادت سرودند؛
بهرام مژدهی سروده است:
قسم بر گونه های تر ستم باقی نمی ماند
قدم بردار محکم تر ستم باقی نمی ماند
قسم بر تین و بر زیتون به خون کشته گلگون
به آه و ناله ی مادر ستم باقی نمی ماند
به صبح وعده ی صادق به صبح آب و آیینه
به آیه آیه کوثر ستم باقی نمی ماند
بخوان انا فتحنا را که حزب الله پیروز است
و ازاین دشمن خودسر ستم باقی نمی ماند
برای انتقام سخت ما آماده ی رزمیم
چو آتش زیر خاکستر...ستم باقی نمی ماند
و فرزانه قربانی در اشعاری بیان کرده:
چشم گلدسته ی شهر از غمتان می گرید
رفتی و ماذنه هم جای اذان می گرید
با تو و خنده ی سرخ تو بهاری می شد
سیب لبنان که در آغوش خزان می گرید
پدر امت مظلوم، ابو هادی جان
چشم بیروت تو با پیر و جوان می گرید
آه از رجعت سرخ تو به جوش آمده است
این همه خون که میان شریان می گرید
با پر و بال شهادت به کجا رفتی که
آسمان از غم تو مویه کنان می گرید
انفجار از تو گذشت و وسط رقص جنون
تن صد پاره ی تو با هیجان می گرید
آیه ی"نصرُ من الله"شده ورد لبش
کودک غزه اگر در خفقان می گرید
و همچنین نجمه پورملکی دیگر شاعر گیلانی از داغ این فراق نوشته است:
به قرآن گریه کردم لحظه ی پرواز نصرالله
شهادت چیست اصلا؟ بهترین آغاز نصرالله
چه پاییز سرافرازی شده، بیروت می بینی؟
جهان را می کند بیدارتر اعجاز نصرالله
نمانده هیچ برگی از تنش در شعله آتش
و باد این سو و آن سو می برد آواز نصرالله
مثلث های پرچم را به آتش می کشد دنیا
محقق می شود در قدس چشم انداز نصرالله
سیاهی در بلندی های جولان می دهد جولان
به پا خیز ای فرات و نیل ای سرباز نصرالله
به دست اشقیای قوم خیبر باز پرپر شد
غرور حاج قاسم حامی و دمساز نصرالله
ندیدم هیچ کوهی را که هر شب جا به جا می شد
شکوه و این صلابت خصلت ممتاز نصرالله
همیشه منتظر بودی برای اینچنین روزی
مبارکباد این خونی که باشد راز نصرالله
نظر شما