یحیی سنوار، یکه‌سوار سرخی شفق مقاومت و ارمغان طلوع خورشید پیروزی

یحیی سنوار، یکه‌سواری که در لحظات شهادت با پرتاب چوب به سمت دشمن، عصای معجزه‌آسای موسی را تداعی کرد و قدرت و اراده خداوند برای آزادی قدس را فریاد زد.

خبرگزاری شبستان - زهره- سادات طالقانی: اصفهان: نام یحیی برای بنی‌اسرائیل و مردم فلسطین، ناشناخته نیست! یحیی یکی از پیامبران بنی اسرائیل است که به دست پادشاه فلسطین سرش از تن جدا شد. حضرت یحیی علیه‌السلام در نزد فلسطینیان به شجاعت مشهور بود.

امام سجاد(ع) فرمود: «ما در سفر کربلا همراه امام حسین(ع) بیرون آمدیم، امام در هر منزلی که نزول می‌فرمود، و یا از آن کوچ می‌کرد، از یحیی (ع) و شهامت او یاد می‌کرد و می‌فرمود: «و مِن هوان الدنیا علی اللهِ اِن رأس یحیی بنِ زکریا اُهدی الی بغی مُن بغایا بنی اسرائیل؛ از پستی و بی‌ارزشی دنیا نزد خدا همین بس که سر یحیی بن زکریا را به عنوان هدیه به سوی فرد ستمگر و بی‌عفتی از ستمگران و بی‌عفت‌های بنی‌اسرائیل بردند».

یحیی سنوار، یکه‌سوار سرخی شفق مقاومت و ارمغان طلوع خورشید پیروزی

و حالا یحیی سنوار با دست‌های خالی و دلی پُر از ایمان، در برابر صهیونیست های سیاه و جنایتکار ایستاد و آتش مبارزه را در دل جوانان و کودکان مقاومت شعله‌ور کرد. صدای او، چون طنین زنگی در دل کوه‌ها، به قلب‌های داغ مقاومت قوت و انگیزه می‌بخشد و تربیت شدگان راه مقاومت را برمی‌انگیزاند.

او در آخرین لحظات مبارزه و مقاومت در برابر دشمن اشغالگر، شجاع و نترس در خانه‌اش توسط دشمن محاصره ‌شد و قهرمانانه تا آخرین گلوله جنگید. زانوی چپش کاملا خرد شد، ساعد دست راست هم شکست، انگشت سبابه دست چپ هم قطع شد؛ اما او تسلیم نشد.

شکستگی استخوان‌ها و خون‌ریزی‌، رمق از قهرمان ربوده بود. پهباد وارد ساختمان شد تا از این مرد تسلیم ناپذیر فیلم بگیرد اما او در تنهایی و جراحت هم کاملا باهوش و زرنگ بود: چهره‌اش را با چفیه‌ای پوشانده بود و با همان درد شدید، پهباد را فراری داد.

تک ‌تیرانداز دشمن به پیشانی‌اش شلیک کرد اما خونی بر صورتش نریخته، یعنی خون‌ریزی خیلی شدید بوده و خونی در بدن نداشته. در نهایت مجددا تانک دشمن گلوله دیگری شلیک کرد و طبقه دوم آوار شد. نیروهای ویژه، هنوز جرأت نزدیک شدن به قهرمان در طبقه دوم را نداشتند و او را رها کردند. یک روز بعد و پس از تمام شدن همه چیز، بالاخره بالا رفتند و قهرمانی را دیدند که در کنار سلاح و کتاب دعایش به شهادت رسیده است.

حتی وقتی سربازان دشمن بالای پیکر او هستند، هیچ نشانه‌ای از خوشحالی در آن‌ها نیست؛ چهره‌های‌شان بهت‌زده است چراکه یحیی هرگاه که در میدان بود، گویی زمین و زمان به خود می‌لرزیدند. چشمانش درخشش عزم و اراده را به همراه داشت و صدایش، چون رعدی بود که خواب ستمگران را بر هم می‌زد.

یحیی سنوار، مردی از دیار مقاومت و استقامت، در دل تندبادهای تاریخ بود. او نماد اراده‌ای است که در برابر ظلم و ستم صهیونیست های اشغالگر سر فرود نمی‌آورد. در زمانی که دیوارهای ظلم بر سر مردمش سایه انداخته بود، سنوار با صدای رسای خود، ندای آزادی را به گوش جهانیان رساند و اکنون کودکان و نوجوانان فلسطین و محور مقاومت در راه او گام نهاده اند و با الگوگیری از این یکه سوار صهیونیست کودک کش را به ذلت و نیستی خواهند کشاند تا از صفحه روزگار محو شود.

یحیی سنوار، یکه‌سوار سرخی شفق مقاومت و ارمغان طلوع خورشید پیروزی

او می‌دانست که مبارزه، فقط نبردی فیزیکی نیست، بلکه جنگی است در دل‌ها و ذهن‌ها. سنوار با هر قدمی که برمی‌داشت، قصه‌ای از ایستادگی می‌نوشت و نشان می‌داد که حقیقت، هرگز شکست نمی‌خورد. تاریخ نام او را با حروفی زرین ثبت خواهد کرد؛ زیرا او نه تنها برای امروز، که برای فردا می‌جنگید.

یاد او، نه تنها در میدان مبارزه و مقاومت، بلکه در عرصه اندیشه و فرهنگ زنده ماند. یحیی سنوار نشان داد که پیروزی در دستان کسی است که به آرمان‌هایش باور دارد. او قهرمانی بود که با سرسختی به جلو می‌رفت، در برابر هر گلوله‌ای که به سمتش می‌آمد، نه تنها ترسی به دل نمی‌افکند، بلکه بر عزم خود می‌افزود.

سپر او، عشق به آزادی و عزت انسانی بود، و شمشیرش، اراده‌ای استوار که هرگز نمی‌شکست. او با افکارش نه تنها مرزها را جابه‌جا کرد، بلکه دنیای جدیدی را به روی فلسطین گشود. یحیی سنوار، نه فقط یک رهبر، که اسطوره‌ای زنده از شجاعت و فداکاری است.

و اکنون که نام یحیی سنوار در دل تاریخ ثبت شده یاد او همچنان در دل‌ها و میدان‌ها طنین‌انداز است و لحظات آخرالزمانی مبارزه او خون جدیدی در رگ‌های کل محور مقاومت خواهد بود تا نسل‌های آینده با یاد او چراغ پیروزی را روشن کنند.

یحیی سنوار، یکه‌سوار سرخی شفق مقاومت و ارمغان طلوع خورشید پیروزی

کد خبر 1786299

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha