خبرگزاری شبستان- خراسان جنوبی: مستاجر بودیم و همسرم در شرکتهای لوله کشی کار میکرد و روزانه ۲۵ هزار تومان حقوق میگرفت اما همین حقوق کم را هم، گاهی صاحبکارش نمیداد. خیلی مظلوم بود و از حق و حقوقش نمی توانست دفاع کند همین موضوع باعث شد تا اطلاعیه کار در معدن طبس را که دید، فوری اقدام کند.
این ها را «فاطمه رمضانی» همسر مرحوم «غلامرضا رمضانی» که در نخستین روز پاییز امسال در حادثه معدن طبس جان خود را از دست داد می گوید و ادامه می دهد: همسرم یک هفته در معدن طبس کار می کرد و یک هفته در بیرجند، راضی به رضای خدا بودیم.
اشک بر گونه هاش جاری میشود و می گوید: به قرار همیشه، باید این هفته همسرم به خانه می آمد اما ... سکوت تلخی بر فضا حکم فرما می شود.
به همراه خبرنگاران برای عرض تسلیت به این خانواده حادثه دیده معدنجوی طبس، مهمان خانواده مرحوم رمضانی میشویم اما این بار هم پرسیدن و هم شنیدن برایمان سخت است.
رمضانی می گوید: وقتی می آمد از کارش در معدن می گفت. از جاهایی که مجبور بود سینه خیز برود و دل زمین را بشکافد. کارش را هرچند خیلی سخت بود اما دوست داشت و به عشق خانواده به عمق معدن می رفت تا لقمه نان حلالی در آورد و با حلاوت بر سر یک سفره با زن و بچه هایش بخورد. سه دختر و یک پسر را حالا باید با چنگ و دندان بزرگ کنم.
بغض در گلویش جا خوش کرده است و خیال پایین رفتن هم ندارد و فرزندانش هم در کنارش آرام و سر به زیر نشسته اند گویی انگار خاطرات خود با پدر را در ذهن خود ورق می زنند و چه سخت است از دست دادن پدر و ستون خانواده.
همسر مرحوم رمضانی با اشاره به اینکه دریافتی همسرم ۱۸ میلیون تومان با اضافه کار و ... بود، ادامه داد: صبح روز حادثه، خواب بودم که زنگ خانه به صدا درآمد. برادرم با همسرش به داخل آمدند. خیلی ناراحت بودند و چشمانی اشک آلود داشتند. نگران شدم که نکند برای پدر و مادرم در روستا اتفاقی افتاده است. اسم معدن را که آوردند، فهمیدم برای شوهرم مشکلی پیش آمده است. به ساعتی نرسید که برادرم به همراه برادر همسرم، راهی طبس شدند شب با جنازه شوهرم برگشتند. پیکر شوهرم را به خواست خودش در کنار مزار پدرش و در منطقه جلگه ماژان خوسف دفن کردیم.
نگاهش به قاب عکس گوشه خانه اش می افتد و در حالی که غمش دوباره تازه می شود، خاطرات همسرش را مرور می کند که با تلاش یکدیگر و زحمات شبانه روزی همسرش این آشیانه عشق و محبت را برای فرزندانشان مهیا کرده اند.
وی به بازدید مسئولان مختلف از جمله دادستان، استاندار خراسان جنوبی و جمعی از هم اشاره میکند و اما دختر بزرگش «آرزو» که ازدواج کرده است خواستار عملی شدن وعدههای داده شده است.
خانم رمضانی با اشاره به اینکه مسئولان قول دادند سابقه کار همسرم را بررسی کنند تا دراین خصوص حقی از او ضایع نشود، تاکید می کند که باید معادن امن باشند تا دوباره این حادثه ها تکرار نشود.
وی می گوید: درست است که سقف بالا سرمان را به سختی و مشقت ساخته ایم اما هنوز برای پرداخت جهیزیه دختر بزرگم و پرداخت اقساطش با مشکل مواجه هستیم.
رمضانی به فرزندانش اشاره می کند و ادامه می دهد: مریم دانشجو و حسین کلاس سوم است اما هانیه که روزهای تلخی را پشت سر گذاشته است و هفت سال سن دارد اما هنوز هیچ اقدامی برای رفتن به مدرسه برایش نشده است.
مادر از وابستگی شدید هانیه به خود می گوید و نگران است که به راحتی از او جدا نشود.
خانواده مرحوم رمضانی این روزها گرچه داغ پدر را بر سینه حمل می کنند اما تاکید دارند که مسئولان در برابر مردم موظف هستند و نباید اجازه بدهند که این حادثه تکرار شود.
این حادثه که گذشت و بسیاری از خانواده ها داغدار شدند و کودکان بسیاری نتوانستند سایه پدر را بر سر خود در ادامه راه زندگی خود داشته باشند اما امیدواریم این حادثه تلنگری بر جان غافل و خواب مسئولانی باشند که از کنار این حوادث به راحتی عبور می کنند.
وعده و وعید هیچ گاه جای پدر را برای کودکانی همچون هانیه را نمی گیرد وقتی که به مدرسه می رود و امید دارد پدرش به دنبالش بیاید و در آغوش پدر آرام گیرد اما خبری از پدر نیست.
گفتنی است، معدن زغال سنگ طبس ساعت ۲۱ شنبه (۳۱ شهریور) بر اثر تصاعد آنی گاز متان در محل یکی از تونلهای معدن زغالسنگ شرکت معدنجو موجب انفجار شد که در زمان حادثه انفجار ۶۹ کارگر در بلوک c و b این معدن زغالسنگ در طبس مشغول کار بودند که در نهایت ۵۲ نفر در حادثه جان خود را از دست دادند.
نظر شما