یادداشت مهمان/ بازی با هویت؛ چالش‌ها و پیامدهای فراموشی فرهنگ بومی

جایی که فرهنگ مازندران، بدون توجه به برخی آثارمخرب آن، طنزهای سطحی و هجوآمیز درباره لهجه‌ها، آداب، موسیقی و سایر جلوه‌های فرهنگ غنی مازندران رواج یافته است؛ تمسخری که گاه به ابزاری در دست برنامه‌سازان فرهنگی نیز بدل شده و به بهانه جذب مخاطب، به ایجاد کلیشه‌ها دامن می‌زند. این تصویرسازی غلط از فرهنگ بومی، موجب می‌شود نوجوانان و جوانان، برای پذیرفته‌شدن در جمع‌های دوستانه یا فضای مجازی، از اصالت خود فاصله بگیرند و به سمت مدل‌هایی بروند که اصالت آن‌ها را کم‌رنگ کرده و به یک نسخه غیربومی بدل می‌سازد.

خبرگزاری شبستان از استان مازندارن؛ «سمیرا مسعودی» در یادداشتی به این خبرگزاری آورده است: این روزها، همزمان با ایام بزرگداشت هفته مازندران، گفتمان درباره معرفی هویت و فرهنگ اصیل این استان در فضای مجازی داغ‌تر از دنیای واقعی است. چندی پیش، ویدیویی از یکی از مسئولان استان دیدم که در اثنای «جشنواره کئی پلا» از ناکامی در انتقال درست فرهنگ و اصالت مازندرانی گلایه داشت. این دیدگاه مرا به یاد خاطره‌ای از دوران دانشجویی‌ام انداخت. خاطره‌ای که شاید بیان آن نشان دهد چرا برخی جوانان مازندرانی، به جای افتخار به فرهنگ و اصالتشان، تمایل به تقلید از الگوهای غیربومی دارند. در دورانی که دانشجو بودم، با دوستانی علاقه‌مند به ادبیات و فرهنگ دورهمی‌هایی داشتیم. یکی از هم‌کلاسی‌هایم که ته لهجه ملایمی از شمال داشت، اصرار داشت که فارسی را غلیظ صحبت کند. وقتی روزی از او پرسیدم چرا از اصالتش حرفی نمی زند!؟ او گفت که ترجیح می‌دهد، دیگران ندانند اهل مازندران است، چون از واکنش‌های تحقیرآمیز یا شوخی‌های ناخوشایندی که با عنوان «دهاتی بودن» همراه است، بیزار بود. این حس در او نشان از عمیق‌تر بودن مسئله‌ای داشت که بسیاری از جوانان مازندرانی با آن دست به گریبان‌ هستند.

جوابی شنیدم که اندوه زیادی به دنبالش داشت. شاید امروز بیش از هر زمان دیگری باید به این فکر کرد که چرا یک جوان مازندرانی باید از اصالت و ریشه‌هایش خجالت بکشد؟ چرا جوانان به جای اینکه با افتخار از فرهنگشان یاد کنند، در سایه الگوهای وارداتی و یا تجاری شده مدل های غیر بومی به دنبال هویتی جایگزین هستند؟ پاسخ این پرسش‌ها را شاید بتوان در نحوه ارائه و معرفی فرهنگ مازندران جست‌وجو کرد، که متأسفانه غالباً سطحی، کلیشه‌ای و بدون عمق لازم انجام می‌شود.

اگرچه جشنواره‌ها و برنامه‌های فرهنگی متعددی با موضوع فرهنگ بومی برگزار می‌شود، اما این برنامه‌ها در اغلب موارد به بازنمایی ظاهری و تکرار کلیشه‌ها اکتفا می‌کنند. نتیجه این است که هویت بومی به شکلی ناقص و حتی گاهی دست‌کم‌گرفته‌شده معرفی می‌شود، تا جایی که حتی نزد نسل جدید، بار معنایی مثبتی ندارد و از آن با تعبیری تحت عنوان امّل یاد می شود!

اما پیامدهای این شیوه معرفی سطحی و کلیشه‌ای چیست؟ در جامعه‌ای که ارزش‌های بومی و اصیلش به‌خوبی معرفی نمی‌شود، جوانان به الگوهای جایگزینی روی می‌آورند که به‌ظاهر مدرن‌تر یا پذیرفتنی‌تر به نظر می‌رسند. این مسئله به‌خصوص در فضای شبکه‌های اجتماعی بیش از پیش خود را نشان می‌دهد؛ جایی که فرهنگ مازندران، بدون توجه به برخی آثارمخرب آن، طنزهای سطحی و هجوآمیز درباره لهجه‌ها، آداب، موسیقی و سایر جلوه‌های فرهنگ غنی مازندران رواج یافته است؛ تمسخری که گاه به ابزاری در دست برنامه‌سازان فرهنگی نیز بدل شده و به بهانه جذب مخاطب، به ایجاد کلیشه‌ها دامن می‌زند. این تصویرسازی غلط از فرهنگ بومی، موجب می‌شود نوجوانان و جوانان، برای پذیرفته‌شدن در جمع‌های دوستانه یا فضای مجازی، از اصالت خود فاصله بگیرند و به سمت مدل‌هایی بروند که اصالت آن‌ها را کم‌رنگ کرده و به یک نسخه غیربومی بدل می‌سازد. در چنین فضایی، اگر دستگاه‌ها و سازمان‌های فرهنگی نتوانند برنامه‌ریزی دقیقی برای معرفی صحیح و اصیل فرهنگ مازندران داشته باشند، نتیجه آن نسلی خواهد بود که نه‌تنها با هویت خود بیگانه است، بلکه حتی از یادآوری آن هم خجالت می کشد.

این بیگانگی با هویت، در بلندمدت پیامدهای بسیار نگران‌کننده‌ و اسفباری به همراه خواهد داشت. نسلی که به فرهنگ بومی خود علاقه و اعتماد نداشته باشد، به‌سادگی نمی‌تواند با دیگر فرهنگ‌ها و هویت‌ها هم تعامل سازنده‌ای داشته باشد، و به‌مرور دچار نوعی سرگشتگی فرهنگی می‌شود که یافتن مسیر مشخصی را برایش دشوار می‌کند. پرسش اینجاست که آیا سازمان‌ها و نهادهای فرهنگی به اهمیت این مسئله پی برده‌اند؟ آیا به این فکر کرده‌اند که بدون برنامه‌ریزی اصولی و نگاه عمیق به فرهنگ مازندران، تنها تصاویری سطحی و ناقص از این فرهنگ به نسل‌های بعد منتقل می‌شود؟ شاید اگر این سازمان‌ها بتوانند به جای کلیشه‌پردازی، دریچه‌ای نو به معرفی فرهنگ مازندران باز کنند و اصالت‌ها را با جذابیت و خلاقیت بیشتری به نمایش بگذارند، نسلی پر از افتخار به هویت و فرهنگ خود پرورش یابد؛ نسلی که بتواند بدون واهمه از قضاوت‌ها، از اصالت خود حرف بزند و به ریشه‌هایش تکیه کند.

کد خبر 1790189

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha