بنیان‌گذاران قرقیزستان مدرن چه کسانی بودند

صادر جباروف رئیس‌جمهور قرقیزستان فرمانی را امضا کرد که بر اساس آن، پنج شخصیت اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم به عنوان بنیان‌گذاران دولت مدرن قرقیزستان شناخته شدند.

به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از پایگاه جامعه و فرهنگ ملل، در تاریخ ۴ امرداد ۱۴۰۳، صادر جباروف رئیس‌جمهور قرقیزستان فرمانی را امضا کرد که بر اساس آن، پنج شخصیت اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم که در سال‌های سرکوب استالین در زندان‌ها مردند یا کشته شدند، به عنوان بنیان‌گذاران دولت مدرن قرقیزستان شناخته شدند. این فرمان به پاس زحمات و خدمات به میهن به نمایندگان نخبگان سیاسی و رهبران ملی عبدالکریم صدیقوف، ایمان‌علی حیدربیکوف، یوسف عبدالرحمانوف، عبدالقادر آرازبیکوف و ایشِن‌علی آرابایِف امضا شد.

در این فرمان آمده است: «آنها دولت جدید در قرن بیستم را بنیاد و قاطعانه ثابت کردند که مردم قرقیز با زبان، فرهنگ و تاریخ خود حق دارند دولت خود را بر اساس یکسان با سایر مردم آسیای مرکزی ایجاد کنند. اما این عنوان به هیچ وجه چیزی از شایستگی سایر دولتمردان و سیاستمداران کشورمان نمی‌کاهد».

عبدالکریم صدیقوف (۱۹۳۸ - ۱۸۸۹)

بنیان‌گذاران قرقیزستان مدرن

عبدالکریم صدیقوف سال ۱۸۸۹ در دره چوی متولد شد و برای آن دوران تحصیلات بسیار خوبی دریافت کرد. او اولین رهبر مردم چندملیتی قرقیزستان شد و در سال ۱۹۱۷ ریاست شاخه پیشپک حزب قزاق-قرقیزی «آلاش» را بر عهده گرفت که در آن یاران و همفکران او مشارکت فعال داشتند. همچنین آنها اولین مخالفین سازمان‌یافته جریان رسمی حزب بلشویک بودند و بیانیه «گروه سی» به برنامه ایدئولوژیک اپوزیسیون قرقیزستان تبدیل شد. عبدالکریم صدیقوف رهبر و الهام‌بخش ایدئولوژیک این گروه بود. نویسندگان این بیانیه نظرات خود را در مورد روند اقتصادی و سیاسی بازسازی دولت داشتند. در دهه ۱۹۲۰ عبدالکریم صدیقوف رئیس کمیته اجرایی استان سِمیرِچینْسک شد. سال ۱۹۲۲ او ایجاد استان کوهستانی قرقیزستان را آغاز کرد و به عنوان رئیس کمیسیون سازماندهی کنگره مؤسسان استان کوهستان منصوب گردید. عبدالکریم و یارانش اولین بیانگران آرزوهای دیرینه مردم قرقیز برای آزادی بودند، اما طبق تلگراف استالین موضوع ایجاد استان مستقل قرقیزستان به تعویق افتاد و عبدالکریم صدیقوف به کمیته اجرایی مرکزی جمهوری خودمختار شوروی ترکستان فراخوانده شد. سال ۱۹۲۵ رهبران «گروه سی» از حزب اخراج و از کار رهبری برکنار شدند. در دوره سرکوب‌های گسترده سال ۱۹۳۸، عبدالکریم صدیقوف به عنوان دشمن خلق دستگیر و تیرباران شد.

فکر استقلال قرقیزستان از سال ۱۹۲۰ ذهن عبدالکریم صدیقوف را به خود مشغول کرده بود، زمانی که او به همراه همفکرانش نامه‌ای به ولادیمیر لنین فرستادند و در آن از مصیبت مردم قرقیز نوشتند و خواستار توجه به کسانی شدند که تازه از چین بازگشته بودند. آنها از لنین خواسته بودند که حکمی صادر نماید تا کودکان قرقیز دسترسی به آموزش عمومی داشته باشند؛ پسران قرقیز برای سربازی پذیرفته شوند؛ آموزش آنها به زبان قرقیزی توسط معلمان و مربیان قرقیز که دوره‌های نظامی تاشکند را گذرانده‌اند صورت گیرد؛ و از سال ۱۹۲۰ برای بالا بردن سطح دامداری و کشاورزی قرقیزستان به مردم کمک و مساعدت شود.

عبدالکریم صدیقوف در بین مردم از احترام زیادی برخوردار بود و او را با محبت با نام پهلوان افسانه‌ای قرقیزستان ماناس می‌نامیدند.

به منظور تداوم یاد و خاطره بنیانگذاران دولت قرقیزستان و تقویت حس پیوند بین نسل‌ها، در بیشکک «کوچه خاطره» ایجاد شده است که در آن در یک صف با پیکره عبدالکریم صدیقوف، مجسمه‌های دولتمردان و شخصیت‌های برجسته سیاسی قرن بیستم قرقیزستان عبدالقادر آرازبیکوف، یوسف عبدالرحمانوف، بایالی ایساکِیِف، توروبای کولاتوف و اسحاق رزاقوف برپا شده‌اند.

ایمان‌علی حیدربیکوف (۱۹۳۸ - ۱۸۸۴)

بنیان‌گذاران قرقیزستان مدرن

ایمان‌علی حیدربیکوف سال ۱۸۸۴ در روستای آرْچالی شهرستان پیشْپک به دنیا آمد، در مدرسه کشاورزی پیشپک تحصیل و از سال ۱۹۱۰ در نهادهای مختلف کشاورزی کار کرد و عضو هیئت مدیره کمیسیون فوق‌العاده کمیته اجرایی شهرستان پیشپک و نماینده بخش کونتویف بود. در پایان سال ۱۹۱۹ او به عنوان رئیس کمیته اجرایی شهرستان پیشپک شورای نمایندگان مردم انتخاب شد. او رهبر ماهری بود که دائماً با گرسنگی، بی‌سوادی و راهزنی مبارزه می‌کرد. او در حل مشکلات عشایر و مرزبندی ملی مردمان آسیای میانه مشارکت فعال داشت و مبتکر اصلی محوطه‌سازی و زیباسازی پایتخت بود. در آغاز قرن بیستم نام ایمان‌علی حیدربیکوف، که ذاتاً انقلابی بود، در سراسر قرقیزستان به طور گسترده‌ای شناخته شده بود.

۲۱ اکتبر ۱۹۲۴ کمیته انقلابی استان خودمختار قارا-قرقیز ایجاد و ایمان‌علی حیدربیکوف رئیس آن شد. برنامه‌های او شامل حل مسایل زیر بود: اعمال قدرت دولتی به نمایندگی از مردم، تقسیم‌بندی بخش‌های استان، تشکیل دستگاه اداره استان، تنظیم و برگزاری کنگره شوراها. او این ماموریت را با احساس مسئولیت بالا انجام داد. او یکی از اولین کسانی بود که از طرف کرملین در یکی از کنگره‌های مؤسسان «نشان قرمز» را دریافت کرد و دقیقاً سه سال بعد در اولین جلسه کمیته اجرایی مرکزی جمهوری شوروی قرقیزستان به عضویت کمیته اجرایی مرکزی قرقیزستان و به عنوان رئیس شورای مرکزی اقتصاد ملی کشور انتخاب شد. سپس او وزیر صنعت و تجارت و بعداً رئیس دیوان عالی قرقیزستان بود. سال ۱۹۳۵ ایمان‌علی حیدربیکوف به اتهام ایده‌های ضد انقلابی از حزب اخراج شد.

او ذاتاً مردی بود با عقل و شجاعت و استقامت و فروتنی غبطه‌انگیز و همین طور در خاطره مردم ماندگار شد. سال‌های ۱۹۳۸-۱۹۳۷ در تاریخ قرقیزستان «خونین» تلقی می‌شود. در همین سال‌ها بود که ضربه هولناکی به نیروهای مترقی کشور ما، به اولین قشر روشنفکر ما وارد شد. بهترین فرزندان مردم قرقیز به دست جلادان رژیم تمامیت‌خواه جان باختند. این هم اقتباسی از کیفرخواست صادر شده توسط کمیساریای خلق در امور داخلی: «نهادهای کمیساریای خلق در امور داخلی جمهوری قرقیزستان یک سازمان ضد شوروی، ملی‌گرا، تروریستی و خرابکاران را که همراه با یک سازمان تروریستی تروتسکیست راست وجود داشت، منحل کردند. این سازمان حزب سوسیال توران بود که رویای سرنگونی قدرت شوروی، جدایی قرقیزستان از اتحاد جماهیر شوروی و ایجاد یک دولت بورژوا و سرمایه‌داری تحت کنترل انگلستان از طریق قیام مسلحانه، ترور و خرابکاری را در سر داشت». این نتیجه‌گیری کاملاً دروغ و تهمت است، اما در آن زمان یک الگو بود. ۵ و ۸ نوامبر ۱۹۳۸ در محل چون‌تاش ۱۳۸ نفر از جمله ایمان‌علی حیدربکوف تیرباران شدند. ایمان‌علی حیدربکوف تنها سال ۱۹۵۸ تبرئه شد.

تنها فرزند او دخترش رُزا بود که شرکت‌کننده در جنگ جهانی دوم و اولین جراح در میان زنان قرقیز شد.

یوسف عبدالرحمانوف (۱۹۳۸ - ۱۹۰۱)

بنیان‌گذاران قرقیزستان مدرن

یوسف عبدالرحمانوف یکی از بنیانگذاران دولت قرقیزستان و یک شخصیت برجسته سیاسی بود. او سال ۱۹۰۱ در روستای چیرْکِی کونْگِی بخش آق‌سوی شهرستان قاراقول متولد شد. سال ۱۹۱۶، پس از قیام، او با از دست دادن مادر، پدر و تمام بستگان خود به چین گریخت و سال ۱۹۱۷ به میهن خود بازگشت، وارد یک مدرسه سه‌ساله بومی روسی شد، پس از فارغ‌التحصیلی شغلی پیدا کرد، کمی بعد به عنوان نماینده در کار کنگره سوم  اتحادیه جوانان کمونیست انقلابی شرکت کرد و با ولادیمیر لنین دیدار و صحبت داشت. او سال ۱۹۱۸ به حزب بلشویک پیوست و به عنوان داوطلب در ارتش سرخ ادای خدمت کرد. پس از اعزام به خدمت در سال ۱۹۱۹ به عضویت دفتر اجرایی کمیته منطقه‌ای انتخاب شد. از سال ۱۹۲۰ به حزب و کار اجتماعی روی آورد و مارس ۱۹۲۷ رئیس اولین دولت جمهوری شوروی قرقیزستان شد. او به مدت شش سال در چنین موقعیت رفیعی کار کرد و در تشکیل دولت کوشید. با افزایش اقتدار او در میان مردم عادی، او بیش از پیش برای رژیم حاکم ناخوشایند می‌شد. او اغلب با جسارت در سخنرانی‌های خود سؤالاتی را درباره شکل‌گیری کشور بر پایه ملت مطرح می‌کرد. او از کودکی از ضعف و چاپلوسی بیزار بود و هوش عمیق، ذهن روشن، عزم جزم و شجاعت بی‌نظیر داشت.

او نماینده واقعی مردم خود و رنج آنان همیشه برایش گران بود. سال ۱۹۳۸ او به اتهام عضویت در حزب سوسیال توران تیرباران شد. شخصیت‌های بزرگ از رنج ملت و درد مردم زاده می‌شوند.

او در یادداشت‌های خود نوشته است که «متاسفانه قرقیزستان برای هموطنان من کشوری نیست که آن را می‌توان آرزو کرد و دوست داشت و از آن مراقبت و برایش کار کرد، بلکه فقط یک مکان و پایگاهی برای رفاه شخصی است. و این بدبختی مردم من است». امروز در دوران گذار ما همین مشکلات را احساس می‌کنیم. پیروزی برای او در پایان قرن بیستم اتفاق افتاد، زمانی که مردم بالاخره فهمیدند که کیست. یاد یوسف عبدالرحمانوف همیشه زنده و مقدس است. امروز خیابان مرکزی پایتخت ما به نام او نامگذاری شده است. شایستگی‌های او در ساختن کشور بسیار ارزشمند است، یعنی نامش جاودانه است.

عبدالقادر آرازبیکوف (۱۹۳۸ - ۱۸۸۹)

بنیان‌گذاران قرقیزستان مدرن

عبدالقادر آرازبیکوف در روستای اوخْنای بخش قیزیل‌کیای استان اوش متولد شد. زمانی که پدرش فوت کرد، عبدالقادر تنها ۹ سال داشت. اولین تجربه انقلابی او شرکت در جنبش‌های انقلابی ۱۹۱۶ در دره فرغانه بود. بعداً در سال‌های ۱۹۲۰-۱۹۱۸ او در ارتش سرخ خدمت کرد. از ۱۹۲۰ تا ۱۹۲۵ رئیس کمیته انقلاب و کمیته اجرایی بخش آراوان و دبیر کمیته استان اوش بود. عبدالقادر آرازبیکوف از سال ۱۹۱۸ عضو حزب و سپس عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست و کمیته اجرایی مرکزی اتحاد جماهیر شوروی بود. سال ۱۹۲۵ او به عنوان یکی از شرکت‌کنندگان فعال در استقرار و تقویت قدرت شوروی در قرقیزستان به عنوان رئیس کمیته اجرایی استان خودمختار قرقیزستان انتخاب شد و فوریه ۱۹۲۷ رئیس کمیته اجرایی مرکزی جمهوری شوروی قرقیزستان، اولین رئیس جمهوری قرقیزستان شد و تا سپتامبر ۱۹۳۷ به طور دائم در این سمت کار کرد. در افتتاحیه پنجمین کنگره فوق‌العاده کشوری شوراها او گفت: «تبدیل قرقیزستان از یک جمهوری خودمختار به یک جمهوری اتحادی بزرگترین دوره جدید را در تاریخ مردم قرقیزستان رقم می‌زند».

در آن زمان قاطعیت او به عنوان یک میهن‌پرست بین‌الملل‌گرای واقعی و بیانگر آرمان‌های مردم بسیار مورد قدردانی قرار گرفته بود. همچنین او در اینکه قرقیزستان یک جمهوری خودمختار و بعداً یک جمهوری اتحادی شد، نقش بسزایی داشت. او توجه ویژه‌ای به آموزش جوانان در روحیه بین‌الملل‌گرایی و به بخصوص در تقویت روابط حسن همجواری و برادری بین قرقیزستان و ازبکستان داشت. مردم عادی او را «پیشوای قرقیزها» می‌نامیدند. با این حال، زندگی عبدالقادر آرازبیکوف مانند بسیاری از مردم آن زمان سال ۱۹۳۸ به پایان رسید. در نوامبر ۱۹۳۷ او یکی دیگر از قربانیان سرکوب شد و در می ۱۹۳۸ پس از تحمل یک بیماری درگذشت. اما تنها سال ۱۹۵۶ نام نیک او تبرئه شد. خاطره آن دوران سخت و کارنامه اولین رئیس جمهوری برای همیشه ماندگار شد. سال‌ها می‌گذرد و چنین فرزندان سرزمین قرقیزستان به یک افسانه تبدیل می‌شوند. اعمال آنها برای قرن‌ها باقی می‌ماند و وظیفه مقدس ما این است که یاد و خاطره نیاکان خود را گرامی بداریم و با الگوبرداری از زهد آنان، جوانان را به خدمت به میهن فراخوانیم.

ایشِن‌علی (ایشنالی) آرابایف (۱۹۳۸ - ۱۸۸۲)

بنیان‌گذاران قرقیزستان مدرن

ایشِن‌علی آرابایف معلم، روشنگر، نویسنده اولین کتاب‌های درسی به زبان قرقیزی، نویسنده اولین الفبای قرقیزی بر اساس الفبای عربی، مبتکر نشر اولین روزنامه قرقیزی «اِرْکین توو»، یکی از گردآورندگان حماسه «ماناس» و یکی از شرکت‌کنندگان فعال در ساخت قرقیزستان جدید بود. او را می‌توان اولین روشنفکر قرقیز و پدر روشنفکران قرقیز نامید. علی رغم منع از سوی استالین، ایشنالی آرابایف در اجرای پروژه ایجاد استان خودمختار قارا-قرقیز شرکت کرد. او زندگی کوتاه، اما درخشانی داشت. او هرگز مجری ساکت و مطیع نبود. ایشنالی آرابایف در دوره تحصیل در مدرسه با دانش عمیق خود در زمینه زبان‌شناسی متمایز بود. او سال ۱۹۱۱ در اوفا در دوران دانشجویی یک کتاب درسی کوچک ۵۲ صفحه‌ای با نام «الفبا» برای آموزش الفبای عربی به کودکان قرقیز و قزاق منتشر کرد. او اولین نویسنده کتاب درسی برای مدرسه قرقیزی بود که در تاشکند منتشر شد. آن کتاب «الفبای قرقیزی» نام داشت. در همان سال ایشنالی آرابایف و حسین قاراسایف یکی از بنیانگذاران زبان‌شناسی در قرقیزستان شوروی یک کتاب درسی جامع سوادآموزی برای بزرگسالان با نام «جانیلیق» («جدید») منتشر کردند و در آن در کنار مطالبی برای سوادآموزی، مطالب گسترده‌ای، از جمله مقالاتی درباره موضوعات اجتماعی و سیاسی و متون ادبی را گنجاندند. بدین ترتیب، این کتاب نه تنها یک کتاب الفبا، بلکه یک نوع گلچین (کشکول) بود. از سال ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۲ ایشنالی آرابایف با داشتن یک سمت مدیریتی در استان جِتیسوی دوره‌های تربیت معلم را ترتیب داد و سال‌های ۱۹۲۴-۱۹۲۲ ریاست وزارت آموزش عمومی جمهوری خودمختار شوروی ترکستان را بر عهده داشت. رویای ایشنالی آرابایف برای آموزش کودکان به زبان قرقیزی و نوشتن کتاب‌های درسی برای آنها تنها پس از اینکه قرقیزستان خودمختاری دریافت کرد و از جمهوری ترکستان جدا شد، محقق گردید. او سال ۱۹۳۳ دستگیر و تنها سال‌ها پس از مرگش تبرئه شد. میهن‌پرستی او خالصانه و عمیق بود و به مردم و میهن خود تا حد تعصب فداکار بود که امروز نمونه بارز برای همه سیاستمداران ماست.

کد خبر 1791205

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha