به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، «جمال» به نویسندگی«شهلا پناهی» به تازگی از سوی انتشارات سورهمهر منتشر شد؛ این کتاب به بخشی از زندگی مبارزاتی و سالها جهاد شهید «جمال جعفر محمد علی آل ابراهیم» معروف به «ابومهدی المهندس» از فرماندهان ارشد جبهه مقاومت اسلامی و نائب رئیس حشدالشعبی عراق میپردازد که به همراه حاجقاسم سلیمانی در فرودگاه بینالمللی بغداد به شهادت رسید، درباره چگونگی نوشتن این سرگذشت نامه و سیره شخصیتی و مبارزاتی این شهید و منابع پژوهشی آن با «شهلا پناهی»، نویسنده به گفتگو نشسته ایم که در زیر می آید:
«جمال» سرگذشت زندگی ابومهدی المهندس از فرماندهان ارشد جبهه مقاومت اسلامی است، چرا در بین شهدای مقاومت به زندگی و شخصیت ایشان پرداختید؟
واقعیت امر این است که باید بگویم:
رشته ای بر گردنم افکنده دوست
می کشد هر جا که خاطر خواه اوست
کلیدتصمیم برای کار روی زندگی و خاطرات شفاهی این شهید عزیز ماهها قبل از شهادت شان و در زمان نمایشگاه کتاب تهران در سال ۹۸ خورده بود. اما توفیق نوشتن این کتاب بعد از شهادت روزی من شد و خدا را شکر می کنم. از طرفی رفاقت و صمیمیت بین شهید حاج قاسم سلیمانی عزیز و حاج ابومهدی المهندس باعث شد برای انجام این کار مشتاق تر باشم. یکی از دلایل رفتن به سمت این پروژه نگاه و توصیه حاج ابومهدی المهندس در نمایشگاه کتاب بود که ایشان در جمع دوستان در غرفه سوره مهر با دیدن کتاب صبا گفتند: خوب است رمان های مستندی نوشته شود که تاریخ عراق، سال های جهاد و شهدای عراق به ایران معرفی شود و همینطور بالعکس یعنی تاریخ، مقاومت و شهدای ایرانی به مردم عراق معرفی شود. بعد از اعلام خبر شهادت و گذر از روزهایی که داغ سنگینی به دل همه نشسته بود، تصمیم گرفتم درباره این شهید عزیز بنویسم.
برای آشنایی بیشتر با شیوه زیست و فعالیت های شهید ابومهدی المهندس با چه کسانی گفتگو کردید؟
تحقیق، جمع آوری اطلاعات و مصاحبه های این پروژه را مثل باقی کارهام خودم انجام دادم و حدودا ۹۷ درصد کار تحقیق طی دوسال در عراق انجام شد. بالطبع به خیلی از نقاط در عراق سفر کردم مثلا در جنوب عراق به بصره و روستای القرنه محل تولد ابومهدی المهندس رفتم و در شمال به منطقه عملیاتی آمرلی؛ حضور در این مناطق برای جمع آوری اطلاعات میدانی پیرامون زندگی ایشان و صحبت با کسانی بود که در ادوار مختلف زندگی پر بار این شهید عزیز کنارشان بودند.
برای مثال من با خانواده این شهید «برادر، خواهرها و حتی خاله وی دیدار داشتم» با دوستان «دوستان محل زندگی در دوره کودکی و جوانی، هم دوره دانشگاه در دانشگاه پلی تکنیک بغداد، مبارزان هم عقیده با وی در زمان مبارزه با حزب بعث، فرماندهان ارشد سپاه بدر که عموما از دوستان نزدیک او بودند، مجاهدینی که سالهای مبارزه با آمریکایی ها کنار حاج ابومهدی المهندس بودند، چندین نماینده مجلس، نخست وزیران ادوار مختلف در عراق، فرماندهان ارشد حشد شعبی که در جنگ با داعش همرزم و همقدم با وی بودند مثل فرمانده گروه های مسیحی، شبک، ترکمان، ایزدی، شیعه و سنی، چند حقوق دان مطرح در عراق که همگی از دوستان وی بودند، علمای شاخص اهل تسنن و شیعه، مدیران ارشد مدیریت های مختلف در حشد شعبی، مسئولین عتبه حسینی در کربلا، فرمانده مستشاران ایرانی در عراق و ... دیدار و ساعت ها مصاحبه داشتم.
این کتاب مصاحبه محور هست یا اینکه داستان محور و تحقیقی است؟
بعد از جمع آوری ساعت ها مصاحبه و تکمیل سیری که تلاش کردم از ولادت تا شهادت شهید را در بر بگیرد، با روایت گری یکی از همراهان حاج ابومهدی که در کتاب با اسم یوسف زندگی حاج ابومهدی المهندس را روایت میکنه، این اثر را نوشتم.
تمام اجزاء این روایت واقعی هستند و من سعی کردم با چیدن تقدم و تأخر ها یک روایت روان و مستند بنویسم.
مخاطب در کنار «یوسف» علاوه بر زندگی مبارزاتی حاج ابومهدی تا حدودی با تاریخ عراق و بعضی از بزنگاه های مهم تاریخ این کشور مثل انتفاضه شعبانیه و حرب نجف در این روایت آشنا می شود.
بارها متن توسط نزدیک ترین فرد به حاج ابومهدی المهندس چک شد تا این مسیر درست از آب در بیاد. در متن پیش روی مخاطب از اغراق استفاده نشده است. تلخی و شیرینی، شکست و پیروزی، فراق و وصال همگی کنار هم آمده است.
در جمال به چه وجهی از شخصیت ابومهدی المهندس بیشتر پرداخته اید؟
تمام تلاش خودم را کردم که از زوایای مختلف به این زندگی مومنانه و پر بار نگاه کنم اما واقعا فقط توانستم جرعه ای از این دریا را بچشم و بنویسم. در مسیر خرده روایت ها دست مخاطب را گرفتم، پای این تابلوی زیبا ایستادم و تلاش کردم مخاطب با مرور زندگی شهید ابومهدی المهندس به این تعبیر برسد که (آنچه همه خوبان دارند او یکجا دارد) و این تعبیر اصلا اغراق نیست. در بین مرور خاطرات به نقاطی از اوج ایمان، توکل، صبر، عشق، مهربانی، صلابت، هوش، مدیریت درست بحران، خلاقیت، ایثار، تواضع، شجاعت و در عین حال خوشرویی، شوخ طبعی و حتی شیک پوشی این شهید عزیز رسیدم و سعی کردم ثبتش کنم.
جمال چه دورانی از زندگی این فرمانده مقاومت را به تصویر کشیده است؟
من به زندگی مبارزاتی و جهادی این شهید عزیز پرداختم و البته در دل کار می بینید که برای مرور این زندگی مسیر ولادت تا شهادت ایشان طی شده است. یک جاهایی به مقتضای رسالت و هدفی که کتاب داشت مثل سالهای مبارزه با حزب بعث، آمریکایی ها و داعش ، بیشتر تمرکز کردم و روایت ها را کنار هم چیدم و به طبع از یک مقاطعی مثل ازدواج و زندگی خصوصی ایشان به احترام خانواده عزیزشان که نور چشم من هستند، خیلی سریع عبور کردم. شما کتاب های دیگر من را هم بخوانید متوجه می شوید که ورودی به زندگی خصوصی شهدا ندارم. این یک اصل برای خودم هست که پرداختن به خیلی از ارتباطات و تعاملات زندگی خصوصی شهدا نیاز به یک محرم اسرار دارد. من با برادر بزرگ، خواهر ها و خاله ابومهدی المهندس عزیز هم وقتی دیدار و مصاحبه داشتم سوالات و روال مصاحبه را به سمت نقطه هدف کتاب بردم چون برایم مهم بود این مسیر را درست طی کنم. یک مجموعه از گپ و گفت، مصاحبه، ملاقات با خبرنگاران و جلسات کاری این شهید عزیز را دارم که وقتی نگاه می کردم و گوش می دادم هم بیشتر روی مبارزه و جهاد تمرکز داشتند.
اغلب آثار نگارشی شما در حوزه شهادت و شهدای مدافع حرم هست، دستاورد مهم سرگذشت پژوهی شهدا برای شما به عنوان راوی چه بوده است؟
درباره این توفیق خدمت به شهدای جبهه مقاومت باید بگم «قرعه فالی است که بنام من دیوانه زدند».تلاشم این است که بقول شهید حاج قاسم سلیمانی عزیز شهیدانه زندگی کردن را در سبک و سیاق زندگیم پر رنگ و جاری کنم. اما اینکه چقدر موفق شدم را نمیدونم. مهم ترین دستاورد می بایست رفتن و قدم گذاشتن در مسیر رضایت خدا، اهل بیت و شهدا باشد. تنها دلخوشی من این است که شهدا بواسطه معرفت و مرامی که دارند مثل همیشه سنگ تمام می گذارند و دست من را در این مسیر می گیرند چون باورم این است که کارفرما و صاحبان کار یعنی شهدا حواس شان به خادمه خودشان هست.
نزدیک به یک دهه شد که به عنوان خادم سعی و تلاش کردم قدمی هر چند کوچک برای معرفی جبهه مقاومت و شهدای این جبهه بردارم. برای خودم وظیفه میدونم از همه کسانی که کمک کردند تا قدمی را پیش ببرم تشکر کنم و نهایتا دست بوس مادران شهدا هستم.
نظر شما