خبرگزاری شبستان، گروه بینالملل: نظام بشار بشار اسد فروپاشید، گروههای مخالف مسلح سوریه کنترل بیشتر کشور را به دست گرفتند و مرحله جدیدی از سوریه با تحولات پیچیده و نتایج ناشناخته آغاز شد.
این کشور مملو از فضای شادی، جشن و خوش بینی آمیخته با نگرانی و اضطراب فراوان، افقهای مبهم و غم و اندوه از از گورهای دسته جمعی، اجساد قربانیان کشتار و شکنجههاست.
سوریه جدید پس از فروپاشی نظام قبلی و مشخص شدن وخامت عمیق در کشور از نظر اقتصادی، سیاسی و نظامی، خدماتی و زیرساختی، چالشهای بی سابقه متعددی را پشت سر میگذراند.
محیط ژئوپلیتیک خطرناک
فروپاشی نظام و پیروزی مخالفان مسلح در مرحله راهبردی شکنندگی شدید و محیط خطرناک ژئوپلیتیکی به همراه تداوم حملات نظام صهیونیستی به فلسطین (غزه و کرانه باختری) و سپس لبنان رخ داد.
با ادامه اشغال بلندیهای جولان سوریه از سال ۱۹۶۷ توسط اسرائیل، حملات صهیونیستی به سوریه جدید نیز راه یافت؛ اشغال سرزمینهای بیشتر سوریه و ارتفاعات و قلههای راهبردی جبل الشیخ یا کوه حرمون که مشرف به فلسطین، لبنان و سوریه است، و لغو توافقنامه جدایی (۱۹۷۴) توسط اسرائیل و اشغال منطقه حائل و تخلیه شهرک ها و روستاهای شرق از ساکنانش با تهدید و بمباران و گسترش ارتش اشغالی به مناطق جدید که تنها ۲۵ کیلومتر با پایتخت فاصله دارد، از جمله اقدامات اسرائیل است.
همه اینها سوالات محوری را در مورد آینده و ارکان امنیت ملی سوریه و وضعیت ژئوپلیتیک ناشی از شکنندگی جغرافیای سیاسی، فقدان عمق رادهبردی در برابر حملات صهیونیستی و اختلال توازن قدرت منطقهای به نفع رژیم صهیونیستی به عنوان عامل امپریالیسم غرب مطرح میکند.
اخیراً رژیم صهیونیستی با صدها حمله هوایی و بمباران سنگین موشکی و دریایی باقی مانده زرادخانه نظامی ویران شده سوریه، فرودگاههای نظامی با هواپیماها، کشتیها و پایگاههای دریایی، اردوگاهها و انبارهای ارتش، مراکز تحقیقاتی و هر آنچه که برای امنیت ملی و دولت سوریه سودمند بود، نابود کرد.
همه این اقدامات با حمایت مطلق آمریکا از تجاوز همه جانبه اسرائیل تشدید می شود و به گفته «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی بایدن: اسرائیل تهدیدی از سوریه را احساس کرد و بر اساس آن عمل کرد.
رفتار رژیم صهیونیستی در اینجا به معنای از بین بردن بیشتر توانمندیهای ارتش سوریه و اشغال مناطق جدید سوریه است.
در همین حال، «آنتونی بلینکن» وزیر امور خارجه آمریکا، از رهبری جدید سوریه خواست همزیستی مسالمت آمیز و روابط خوب با همه همسایگان سوریه از جمله رژیم صهیونیستی داشته باشد.
رهبر مخالفان سوریه چند روز پس از آن گفت که سوریه خسته است و هیچ یک از همسایگان خود را تهدید نمیکند.
قوانین جدید درگیری
روند نابودی زرادخانه نظامی سوریه و اشغال مناطق دیگر سوریه، بیانگر قوانین جدید درگیری ازجمله به روز رسانی و گسترش قوانین قبلی درگیری و برخورد بین نظام سابق و رژیم اشغالگر اسرائیل است: آزادی کامل اسرائیل برای بمباران و نابود کردن. هر هدفی در سوریه بدون پاسخ؛ با بی تفاوتی متحد روسیه و سامانههای پدافند هوایی آن در پایگاه هایش در سوریه روبه رو شد.
ماهیت قوانین جدید درگیری اسرائیل یک دکترین یا اصل است: «ممنوعیت مطلق از تسلیحات» سوریه، که بلافاصله خواهان دکترین یا اصل «انکار هسته ای» است، به معنای انکار و ممانعت از توسعه برنامه فناوری هسته ای هر کشور عربی یا اسلامی از حتی اگر صلح آمیز باشد، است.
اما دکترین این رژیم درباره اشغال مناطق جدید، برای ضمیمه کردن آنهاست، همانطور که بلندیهای جولان اشغالی ضمیمه شد، یا گرو گرفتن آنها برای باج گیری از دولت جدید و مبادله بازگرداندن مناطق جدید اشغالی به دلیل واگذاری جولان اشغالی است.
با توجه به اظهارات سالیوان و سکوت جمعی غرب، این اصل به اتفاق آرا در غرب تصویب شده است و یکی از مهمترین عوامل تعیین کننده روابط غرب و سوریه جدید خواهد بود.
تسلیم کامل
ایالات متحده آمریکا، اسرائیل و غرب، بدترین دشمنان سوریه جدید و همچنین سوریه قدیمی و دولت سوریه خواهند بود. فشار، باجگیری، تهدید و ارعاب از ویژگیهای اصلی رابطه آنها با سوریه است و خواستههایشان گستاخانه خواهد بود.
آنها خواستار حذف روسیه و ایران در ازای برخی کمکهایی غذایی و درمانی و پزشکی به همراه ادامه تحریم هایی هستند که مانع از بازسازی و حتی احیای بخش بهداشت می شود.
آنها چیزی کمتر از تسلیم کامل و عادی سازی با اسرائیل، پس ندادن اراضی اشغالی سوریه و دست کشیدن از مسئله فلسطین و رابطه با مقاومت را نمی پذیرند.
موضع آمریکا و غرب در قبال سوریه جدید شباهت زیادی به موضع آمریکا و غرب در قبال انقلاب نجات سودان خواهد داشت که با تجزیه جنوب و تجزیه کشور با گروههای شورشی، تحریم سیاسی، اقتصادی و مالی، ورشکستگی کشور و فروپاشی اقتصاد و سقوط نظام البشیر و ورود این کشور به جنگ منطقه ای و فروپاشی نهایی به پایان رسید.
این مسئله نشان دهنده دیدگاه امپریالیستی غرب از جهان اسلام به ویژه پس از استقلال از قدرتهای استعماری است. بنابراین سودان نباید عرب یا مسلمان باشد و عراق نباید عرب، کرد، ترکمن، سنی و شیعه یکپارچه باشد، اما درباره ملت فلسطین، به قول وینستون چرچیل: وجود سگ در خانه، به او حقی در این خانه نمی دهد.
این اقدام غرب کمکی به کشور عربی یا اسلامی نیست، بلکه یک پروژه شهرک سازی صهیونیستی توسعه طلبانه است.
در فیلمی که اخیرا منتشر شده است، یک ژنرال بازنشسته آمریکایی با لباس غیرنظامی از سوریه به عنوان «مرکز ثقل» تمدن غرب یاد می کند! و اینکه ارتشهای عربی و مسلمانان به زودی به اروپا حمله خواهند کرد. این ژنرال گفته های خود را به مطالب تدریس شده در دانشکده جنگ آمریکا، مستند میکند و بر طبل جنگ میکوبد و شعلهها و آتش آن را افروخته میکند. در نتیجه حضور عربی و اسلام در اکثر کشورهای عربی را، مشروع و اصیل نمیداند و باید آنها را به بیابان های عربی بازگرداند!
گزینه های محدود اسرائیل
انتظار میرود که قراردادن سوریه به عنوان «دولت حامی تروریسم» و رهبری آن به عنوان «تروریست» در صورتی که امتیازات لازم را ندهد، ادامه یابد یا طولانی شود. همانطور که وزیر امور خارجه لوکزامبورگ پنجشنبه گذشته ۲۹ آذر ۱۴۰۳ درباره «جبهه النصره»، «القاعده» و دیگر عناوین می گوید که گذشته آنها فراموش نخواهد شد و تحریمهای مالی و ممنوعیت سفر و چراغ سبز برای تداوم حملات اسرائیل ادامه خواهد یافت که همگی ابزار باجگیری هستند.
این کشور تازمانی که نظام بین المللی کنونی و همراه با آن هژمونی غربی فرو نریزد، ممکن است به وضعیت طبیعی برنگردد.
یکی از دلایل حملات اسرائیل تا به امروز قطعا نه تهدید سوریه برای اسرائیل، بلکه محدود کردن گزینههای راهبردی اسرائیل در منطقه مرتبط با ماهیت و سیاستهای شهرک سازیهای توسعه طلبانه و انکار حق موجودیت دیگران و قراردادن سوریه در برنامه توسعه طلبی صهیونیستها است.
برهمین اساس می توان گفت که غرب مشکلات فرقهای، قومی و ملی در سوریه و بی عدالتی ایجاد خواهد کرد و ممکن است از این اقلیتها شبه نظامیان و «مبارزان آزادی» مذهبی، ملی و قومی ایجاد کند و با سلاح، اطلاعات و تحریمهای بیشتر از آنها حمایت کند.
نظر شما