رفتار امام باقر(ع) حتی دشمنان را به مدح اهل بیت وادار می‌کرد

استاد تاریخ اسلام گفت: امام باقر(ع) در پاسخ خلیفه عباسی فرمودند: «من با سلیمان مطابق جباران سخن گفتم و با تو مطابق با افراد صالح و کسانی که می‌خواهند عدالت را گسترش دهند، برخورد کردم». اینجا عمر بن عبدالعزیز زبان به مدح امام گشود و گفت: خدا بهتر می‌داند رسالت خود را در کجا و چه خاندانی قرار دهد؟

«محمد حسین‌رجبی دوانی»، استاد و کارشناس تاریخ اسلام در گفت و گو با خبرنگار دین و اندیشه  خبرگزاری شبستان در تحلیل شرایط حیات امام باقر علیه السلام، اظهار کرد: وجود مقدس امام باقر علیه السلام در سال ۹۴ یا ۹۵ هجری در پی شهادت پدر بزرگوارشان به امامت رسیدند و قریب به ۱۹ سال هم امامت ایشان به طول انجامید. آغاز امامت آن حضرت ادامه حکومت ولید بن عبدالملک اموی بود که در حقیقت قاتل امام سجاد علیه السلام است.

وی تصریح کرد: در سال ۹۶ هجری ولید بن عبدالملک مرد و برادرش سلیمان روی کار آمد. سلیمان بن عبدالملک در مدت امامت آن حضرت سه سال حکومت داشت و در سال ۹۹ مرد. در دوران حکومت ولید و سلیمان اوضاع از نظر شرایط سیاسی و اجتماعی مانند دوران عبدالملک مروان بود که با خشونت و سبوعیت و فشار حکومت بنی امیه را حفظ کرد البته در شاخه مروانی آن و شرایط بغرنج و خفقان آور و سختی برای مردم و عمدتاً برای امام باقر علیه السلام بود.

این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: با مرگ سلیمان به تعیین او پسر عمویش عمر بن عبدالعزیز به خلافت رسید و تا سال ۱۰۱ حکومت را به دست داشت. در روایات ما عمر بن عبدالعزیز به «نجیب بنی امیه» معروف است. چون شیوه او با پسر عموها و عمویش عبدالملک کاملاً متفاوت بود.

 دکتر رجبی دوانی تصریح کرد: هر چند نمی‌دانیم که او بر اساس باور خود، روشش را تغییر داد؟ یا این کار سیاستی بوده برای تاثیرگذاری روی افکار عمومی و خود را در ظاهر منزه دانستن از دیکتاتوری و خشونت حاکمان قبل از خود!

وی با اشاره به برخی اقدامات عمربن عبدالعزیز در دوران خلافت خود تصریح کرد : از جمله اقدامات مثبتی که وی داشت از بین بردن سیاست پلیدی بود که معاویه لعنت الله علیه پایه گذاشت و در طول حکومت بنی امیه جز دوران حکومت کوتاه همین عمر بن عبدالعزیز  اعمال می‌شد یعنی سبّ و لعن به ساحت مقدس امیرالمومنین علیه السلام. بعد هم مالیات‌های سنگین را از جامعه برداشت و سعی کرد افراد نسبتا خوشنام، سالم و صالحی را به عنوان فرمانروا در مناطق مختلف قرار دهد. همچنین برای علویان و طالبیان(فرزندان حضرت ابوطالب) که از زمان معاویه هیچ عوایدی از بیت المال نداشتند حقوقی تعیین کرد، فدک را به نوادگان امام مجتبی علیه السلام برگرداند.

رجبی دوانی خاطرنشان کرد: فضایی که او ایجاد کرده نشان می‌دهد که برای امام باقر علیه السلام فرصتی پیش می‌آید تا از آن استفاده کند چون فشارها و تحت نظر گرفتن‌های امام تمام می‌شود. حضرت در این فرصت به تربیت شاگردان و نشر معارف اهل بیت می‌پردازد. البته شیعه هنوز یک اقلیت بسیار کوچک است چون بعد از واقعه کربلا ما تقریباً شیعه‌ای به آن معنا نداریم و امام سجاد علیه السلام در طول امامت خود با آن وضعیت حاد سیاسی حاکم، تازه باید بتوانند پیروان و محبان اهل بیت(ع) را پدید بیاورند.

کارشناس تاریخ اسلام ادامه داد: در زمان امام باقر علیه السلام از همان جمع محدود عده‌ای به عنوان راویان حدیث حضرت و شاگردان امام باقر نام برده می‌شوند و به نظر می‌رسد فرصت طلایی امام همین مدت کمتر از سه سالی است که عمر بن عبدالعزیز حکومت داشت.

رجبی دوانی با اشاره به نامه نگاری های خلیفه با امام باقر(ع) تصریح کرد: «عمربن عبدالعزیز» مکاتبه‌ای با امام باقر علیه السلام دارد چون در زمان عمویش مدتی فرمانروای مدینه بود امام سجاد(ع) را می‌شناخت اما امام باقر علیه السلام را ظاهراً ندیده بود یا حداقل ایشان را در جایگاه امامت ندیده بود و نمی‌دانست که آن حضرت چه جایگاهی دارد؟

وی خاطرنشان کرد : عمربن عبدالعزیز روزی با ندیمان و اطرافیانش مشغول صحبت بود سخن از امام سجاد به میان آمد و عمر بن عبدالعزیز شروع به تعریف و تمجید از حضرت سجاد علیه السلام کرد و گفت: «زین العابدین و زینت دین از دنیا رفت» به او گفتند او از دنیا رفته اما فرزندی از او مانده که چیزی از پدر کم ندارد. علاقمند شد که امام را بیازماید بنابراین نامه‌ای به آن حضرت نوشت و ظاهراً درخواست پند کرد. امام با عباراتی تکان دهنده او را مورد خطاب قرار دادند

این استاد دانشگاه افزود: عمربن عبدالعزیز وقتی نامه را دریافت کرد ناراحت شد چون می‌دانست قبلاً مکاتبه‌ای بین امام و سلیمان (عمویش) وجود داشته از بایگانی دربار ، نامه را خواست و دید که امام در آن نامه با عبارات این گونه با سلیمان سخن نگفته است. بنابراین خشمگین شد. نامه‌ای به امام نوشت و گفت: من نامه شما را به سلیمان دیدم در حالی که او فرد ظالمی بود او را احترام کردید اما با من که سعی دارم عدالت پیشه کنم و اقدامات مثبتی انجام دادم چنین برخورد کردید. امام در جواب فرمودند: "من با سلیمان مطابق جباران سخن گفتم و با تو مطابق با افراد صالح و کسانی که می‌خواهند عدالت را گسترش دهند، برخورد کردم. اینجا عمر بن عبدالعزیز زبان به مدح امام گشود و گفت خدا بهتر می‌داند رسالت خود را در کجا و چه خاندانی قرار دهد؟

استاد رجبی خاطر نشان کرد : بعد از عمربن عبدالعزیز دوباره خلافت به پسران عمر بن عبدالملک برمی‌گردد و اینجا جای سوال است. اینکه گفتیم معلوم نیست عمر بن عبدالعزیز سیاست‌هایش برای ظاهرسازی بوده یا واقعاً اعتقاد داشته برای همین است. حالا که حکومت در دست توست اگر سلیمان را فرد ظالم و فاسدی می‌دانی سعی کن برای بعد از خودت فرد صالحی را قرار دهی چرا دوباره حکومت را به همان ظالمان برمی‌گردانی؟

وی ادامه داد: یزید بن عبدالملک خلیفه بعد از عمر بن عبدالعزیز است که همان سیاست‌های خشن را علویان پیگیری می‌کند، فدک را از پس می‌گیرد و سبّ و لعن امیرالمومنین(ع) را دوباره مرسوم می‌کند.

رجبی دوانی با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری در این زمینه تصریح کرد: به تعبیر رهبر انقلاب، عبدالملک آدمی مقتدر هوشیار و جدی در امر حکومت بود اگرچه با صبوعیت و خشونت حکومت را اداره می‌کرد اما مدبر بود، ولی بعد از او فرزندانش افراد مدبری نبودند و بیشتر به عیش و نوش و ...می‌گذراندند. لذا به نظر می‌رسد یزید بن عبدالملک که بعد از عمر بن عبدالعزیز روی کار آمد چندان با امام باقر علیه السلام کاری نداشت و این فرصت کما بیش ادامه پیدا می‌کند.

رئیس بیناد ایران‌شناسی در پایان خاطرنشان کرد: در سال ۱۰۵ هشام بن عبدالملک روی کار می‌آید. هشام مثل پدرش فرد قصی‌القلب و خونریزی بود و هم تدبیرحکومتداری بهتری داشت. لذا اوست که مجددا بر امام باقر علیه السلام سخت می‌گیرد و محدودیت‌های زیادی برای امام ایجاد می‌کند. از ظواهر نقل‌ها در تاریخ برداشت می‌شود که محدودیت‌های امام باقر بیشتر می‌شود. داستان احضار امام به شام و برخوردی که با حضرت دارد و تصمیم به شهادت امام،  نشان می‌دهد که او از موقعیت امام و شناخته شدن ایشان و شاگردانی که حضرت تربیت کرده به هراس افتاده و کمر به شهادت حضرت بسته است.

کد خبر 1797322

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha