خبرگزاری شبستان- لرستان، روحانیت استان لرستان در دوران مبارزه با رژیم طاغوت مبارزات فراوانی داشتند، با وجود زندان رفتنها، شکنجه شدن، تبعید و...به دست مامورین ساواک، هیچکدام از این شرایط مانع نشد تا از فعالیت های انقلابی خود دست بکشند و تا پیروزی انقلاب، امام راحل را یاری کردند.
این بزرگان علاوه بر اینکه همواره مورد احترام مردم بودند نقش بسزایی در تحولات اجتماعی و سیاسی کشور ایفا کردند، روحانیت و طلاب لرستانی به همراه مردم این دیار با لبیک به ندای امام(ره) توانستند طاغوتیان را سرنگون و حکومت اسلامی را به رهبری امام خمینی(ره) بنیانگذاری کنند.
فعالیت حوزه های علمیه لرستان در دوران مبارزه با طاغوت
در دوران قبل از انقلاب حوزه علمیه آیت الله بروجردی شهرستان بروجرد در زمان مرجعیت آیت الله بروجردی پررونق و فعال بوده و پس از مدتی که آیت الله بروجردی به قم می رود به دستور ایشان در سال ۱۳۲۹ حوزه علمیه کمالیه خرم آباد توسط آیت الله کمالوند در خرم آباد راه اندازی می شود.
از ابتدای راه اندازی حوزه علمیه کمالیه خرم آباد، آیت الله کمالوند ریاست آن را بر عهده داشت و پس از رحلت ایشان آیت الله قاضی خرم آبادی و سپس مرحوم آیت الله صادقی ریاست این حوزه علمیه را عهده دار بودند، هم اکنون ریاست این حوزه بر عهده آیت الله نیازی، رئیس مجلس خبرگان رهبری است.
تعطیلی حوزه علمیه کمالیه خرم آباد توسط ساواک
در دوران مبارزه با رژیم طاغوت حوزه علمیه کمالیه پاتوق روحانیت و طلاب استان قرار و همه فعالیت های انقلابی از این مرکز حوزوی شکل می گیرد، روحانیت استان دوران قبل از انقلاب تجمعات، راهپیمایی ها، نشست ها و گفتگوهای خود را در حمایت از حضرت امام خمینی(ره) در حوزه علمیه کمالیه برگزار می کردند.
تجمعات روحانیت در حوزه علمیه کمالیه و آیت الله بروجردی در این استان مسیر انقلاب را مشخص کرده بود، این حوزه بارها و بارها توسط نیروهای ساواک مورد حمله قرار گرفته بود، آنها با لباس مبدل در حوزه علمیه کمالیه و تجمعاتی که برگزار می شد نفوذ می کردند، روحانیت و افراد سرشناس را شناسایی و آنها را دستگیر و زندانی می کردند.
حوزه علمیه کمالیه خرم آباد در دوران مبارزات بارها توسط ساواک تعطیل می شد ولی روحانیت به هر روشی که بود فعالیت انقلابی خود را ادامه می دادند و برای حرکت در مسیری که امام راحل مشخص کرده بود از هیچ کوششی دریغ نمی کردند.
روحانیون مبارز لرستان
آیت الله سید یدالله صدری، آیتالله صادقی، حجت الاسلام سید تاج الدین طاهری، شهیدان سیدنورالدین و سیدفخرالدین رحیمی، محمد کشوری، عبدالحسین مبشر، علیعباس حسینپور، روحالله کمالوند، محمدتقی روحانی شاهیوند، آیتالله مرتضی بروجردی، محمدحسن شریفطبع(قنوتی)، جهانبخش گودرزی، یعقوب نظامالاسلامی، محمد بروجردی، مصطفی انصاری، عبدالوهاب فتحاللهی، محمد توکلی و... از جمله روحانیون مبارزی بودند که در آن دوران فعالیت انقلابی خود را انجام می دادند، در این مسیر بارها به زندان افتادند و توسط ساواک شکنجه شدند ولی هیچکدام از سختی های راه باعث نشد از مسیر خود بازگردند.
آیتالله سیدیدالله صدری، یکی از روحانیون مبارز استان لرستان در تاریخ ۱۰ اسفند ۱۳۰۱، در محله پشت بازار خرمآباد شش ماه بعد از رحلت والد گرامیشان در بیت علم و فضیلت دیده به جهان گشود.
آن زمان مقارن با حکومت رضاخان بود و بنابر سیاستهای ضددینی آن روزگار انجام بسیاری از فعالیتهای مذهبی ممنوع اعلام شده و بالطبع حوزههای علمیه ایران از فعالیت بازمانده بود.
سیدیدالله صدری، در سن نوجوانی علاقه فراوانی به تحصیلات حوزوی داشته و برای تحصیل علوم دینی با مشکلات عدیدهای در شرایط آن زمان جامعه روبهرو بوده و پس از مرارت فراوان موفق میشود که کتاب جامعالمقدمات کهنهای پیدا کرده و به همراه چند تن از دوستانش نزد حاج آقا سیدحیدر طاهری(ره) و آقا سیدعلیاکبر رحیمی(ره) تحصیل علوم دینی را آغاز کند.
در اوایل دهه ۱۳۳۰ ایشان به همراه جمعی از اهالی لرستان به محضر آیتاللهالعظمی بروجردی(ره) در قم میرسند و خواستار راهاندازی حوزه علمیه خرمآباد میشوند که معظمله، مرحوم آیتالله کمالوند(ره) را مأمور تشکیل حوزه علمیه خرمآباد میکند.
در آن دوران آیتالله صدری به خرمآباد بازمیگردد و در این حوزه تازه تأسیس به فعالیت میپردازد و نیز بخشی از امور حوزه را عهدهدار میشود.
پس از رحلت آیت الله کمالوند، اداره حوزه علمیه خرمآباد بر عهده آیتالله صدری گذاشته میشود و ایشان تا آخر حیاتشان این مسئولیت را عهدهدار بودند و توطئههای ساواک را که بارها و بارها قصد تعطیلی این حوزه را داشت، با تدبیر خنثی کرد.
یکی دیگر از فعالیتهای صدری، تأسیس حسینیه فاطمیه در خرمآباد بود که همراه با مهدی قاضی در احداث آن حسینیه نقش داشت. مشارکت در احداث مسجد صاحبالزمان(عج) در آن شهر از دیگر فعالیتهای آیت الله صدری بود. ایشان با همکاری چند تن از خیرین خرمآبادی، زمینی را برای احداث مسجدی در محله گل زرد خرمآباد خریداری کرد و پس از احداث مسجدی در آنجا، اولین نماز جماعت را در آن که به نام صاحبالزمان(عج) متبرک شده بود اقامه کرد و از آن پس به مدت ۳۶ سال امامت جماعت آن مسجد را بر عهده داشت.
مسجد صاحبالزمان(عج) خیلی زود به همت آیت الله صدری مبدل به یک مرکز فرهنگی و از کانونهای انقلاب اسلامی تبدیل شد و با ایجاد کتابخانه و نوارخانه، بسیاری از کودکان و نوجوانان را جذب مسجد کرد و همچنین برپایی مراسم سخنرانی و دعوت از شخصیتهایی همچون مرتضی مطهری، ناصر مکارم شیرازی، سیدعبدالکریم هاشمی نژاد، محمدتقی فلسفی و...از دیگر فعالیتهای ایشان بود.
آیت الله صدری در اردیبهشت ۱۳۴۲، همراه با جمعی از روحانیان مبارز خرمآباد، با ارسال نامهای به مراجع تقلید، حمایت و پشتیبانی خود را از مبارزات آنان اعلام کردند و پس از تبعید امامخمینی به خارج از کشور در آبان ۱۳۴۳، نامهای دیگر به مراجع تقلید نوشتند و در آن تأثر خود را از تبعید امامخمینی(ره) به خارج از کشور اعلام و بر ضرورت تلاش مراجع تقلید با هدف بازگرداندن ایشان از تبعید تأکید کردند.
وی در سالهای ۱۳۴۳-۱۳۵۷ش در سازماندهی تظاهرات مردم خرمآباد و همچنین تکثیر و توزیع اعلامیههای امامخمینی(ره) نقش داشت.
آیت الله صدری در دهه ۱۳۵۰، در انتقال سیداسدالله مدنی به خرمآباد نقش داشت و پس از استقرار ایشان در خرمآباد، از نزدیکان او بود و بر اساس گزارش ساواک، برنامههای اعلامی از سوی سیداسدالله مدنی را به طلاب ابلاغ میکرد. در سال ۱۳۵۴ش و پس از تبعید مدنی از خرمآباد، یکی از گردانندگان حوزه علمیه کمالیه بود.
در همین راستا فعالیتهای ایشان زیر نظر ساواک قرار داشت و ساواک با گزارشی در خرداد ۱۳۵۷ اعلام کرد آیتالله صدری «مشغول فعالیت و تبلیغات علیه دستگاههای دولتی و رژیم کنونی کشور» است.
در شهریور ۱۳۵۷ و در پی سخنرانی یکی از روحانیان مبارز در خرمآباد، نیروهای حکومت پهلوی به آنجا یورش بردند و پس از سرکوب تظاهرات مردم، آیت الله صدری را دستگیر کردند، پس از آن نیز بارها به ساواک احضار و به خاطر فعالیتهای سیاسی مورد تهدید قرار گرفت.
آیت الله صدری در همان زمان مسئولیت مدرسه علمیه فاطمیه را در کنار مدرسه کمالیه که برای بانوان تأسیس شده بود، بر عهده گرفت.
آیت الله صدری پس از پیروزی انقلاب اسلامی اداره حوزه علمیه کمالیه را بر عهده گرفت، مجهز کردن حوزه به تجهیزات رایانه، دستگاههای تایپ و تکثیر، تقاضا جهت فرش و سیستم صوتی مسجد جامع، رایزنی با برخی متمکنان برای عمران و بازسازی ساختمان حوزه بخشی از خدمات او در سالیان مدیریت آن حوزه است.
صدری در سال ۱۳۵۸ش برای خدمترسانی بیشتر به محرومین فاقد سرپناه فعالیت گستردهای بهمنظور راهاندازی حساب ۱۰۰ امامخمینی در استان لرستان به کار بست و از آن پس تا آخر عمر بهعنوان
نماینده امامخمینی و مقام معظم رهبری و بهطور افتخاری در بنیاد مسکن انقلاب اسلامی به خدمت پرداخت.
آیت الله سیدیدالله صدری، سرانجام اول مردادماه ۱۳۸۷ دار فانی را وداع گفت.
در ادامه به سراغ سیده حکیمه صدری، مدیر حوزه علمیه فاطمیه خرمآباد و فرزند آیتالله سید یدالله صدری، رفتیم و ایشان به بیان خاطراتی از مرحوم آیت الله صدری پرداخت که در ادامه ارائه میشود...
سیده حکمیه صدری اظهارداشت: پدر فعالیتهای سیاسی و انقلابی زیادی انجام میداد و از افراد سرشناس خرمآباد بود، ایشان مردم عشاب را خیلی دوست داشت و با آنها ارتباط نزدیکی داشت، روزی که ساواک دستگیرش می کند پدرم به آنها می گوید(کاری نکنید که به عشایر لرستان بگویم همه پلهای ارتباطی لرستان را منفجر کنند.)
وی ادامه داد: بیشتر روزها پدرم تا نصفه شب منزل نمی آمد و در حوزه علمیه کمالیه خرمآباد و مسجد به فعالیتهای سیاسی و مبارزات انقلابی خود را در کنار دیگر روحانیون مبارز لرستان همچون آیتالله صادقی، آیتالله طاهری، آیت الله قاضی، آقای عیدی و... انجام میداد و جلسات مختلف میگرفتند.
امام خمینی اعلام کرده بود هرچه سلاح هست مردم تحویل مساجد بدهند و پدرم شب ها تا دیروقت در مسجد صاحبالزمان(عج) میماند و اسلحهها را جمعآوری می کردند.
پدر اعلامیههای امام را به خانه میآورد برای ما میخواند و آنها را برای تکثیر میبرد و به کمک طلاب اعلامیهها را در سطح شهر و حتی روستاها پخش میکردند.
روحانیت مبارز لرستان در دوران مبارزه با رژیم طاغوت بارها و بارها دستگیر و شکنجه شدند، آنان را به کمیته تهران میبردند توسط ساواک مورد بازجویی، محاکمه و شکنجه قرار میگرفتند، آنها را زندانی می کردند ولی پدرم بخاطر موقعیتش و شناختی که از او داشتند و اینکه ساکن خرمآباد بود آزاد کردند.
در تظاهرات و راهپیمایی ها من نوجوان بودم و اجازه نداشتیم به تنهایی بیرون بروم ولی همراه پدر و مادر خانوادگی شرکت میکردیم.
یک روز همراه مادرم در تظاهرات شرکت کردیم محله چهارراه فرهنگ بودیم، مردم در خانههایشان را باز می گذاشتند که موقع حمله مامورین ساواک مردم بتوانند فرار کنند، موقع تظاهرات مامورین ساواک که حمله کردند، ما به منزل یکی از آشنایان در محله چهارراه فرهنگ رفتیم آنها هم سبزی خریده بودند، صاحب خانه گفت همگی بیایید جمع بشوید سبزی پاک کنید که اگر مامورین ساواک دنبال شما به خانه آمدند بگوییم ما مشغول سبزی پاک کردن هستیم.
یک روز هم حین تظاهرات میدان شهدا بودم و مامورین ساواک گاز اشکآور ریختن نمیدانم با چه سرعتی و چطور فرار کردم از دست ساواک و خودم را به منزل در چهارراه فرهنگ رساندم.
پدرم بیشتر وقتش را در حوزه کمالیه و مسجد بود جلسات مختلف با روحانیون برگزار میکردند بعضی وقت منزل نمیآمد تا صبح و بعضی وقت دیروقت میآمد، ما هم به این شرایط عادت کرده بودیم تلفن هم نبود از حال پدر باخبر شویم و هر لحظه امکان دستگیری او وجود داشت.
وقتی هم مادرم از او میخواست حداقل خبر سلامتی خود را به ما بدهد پدر میگفت کارهای مهمتری وجود دارد نمیتوانم فعالیت ها را رها کنم و به منزل بیایم، بارها و بارها مادرم تا دیروقت داخل خیابان می نشست و نگران حال پدر بود منتظر بود که شاید به منزل بیاید و ساواک او را دستگیر نکند.
سال ۴۲ امام خمینی را تبعید کرده بودند و پدرم خرمآباد بود، مادر تعریف میکرد آن زمان پدرم به خانه آمده هرچه اعلامیه و مدرک داشته خانه گذاشته و گفته میخواهم به حوزه کمالیه بروم برای تحصن شاید ساواک ما را دستگیر هم بکند و نتوانم به خانه بیایم، پدر به حوزه کمالیه می رود آن روز عصری به خانه برمی گردد برای مادرم تعریف میکند که ساواک به حوزه کمالیه می ریزد و عده ای از روحانیون را دستگیر می کند و به پدرم می گوید که حق تحصن ندارید و آنها هم به خانه میروند ولی دست از فعالیت هایشان برنمی دارند.
حوزه علمیه فاطمیه؛ مدرسهای که در دوران قبل از انقلاب محل فعالیتهای انقلابی روحانیون مبارز بوده است
حوزه علمیه فاطمیه کنونی، در گذشته به نام مدرسه مذهبی فاطمیه فعالیت داشت، از سال ۴۹، ۵۰ تا نزدیک انقلاب در آنجا فعالیتهای مذهبی انجام میشد پدرم سخنران دعوت میکرد و در جمع بانوان سخنرانی میکردند، یکی از این سخنرانان آیتالله سبحانی بود کلاس قرآن و قواعد برای بانوان برگزار و پدرم هم کلاسهای احکام و اخلاق را در این مدرسه برگزار میکرد.
نزدیک پیروزی انقلاب بود که ساواک فعالیت مدرسه فاطمیه را تعطیل کرد و بعدا این مدرسه به عنوان کمیته به دست بانوان افتاد.
انقلاب که شد و این مدرسه بخاطر اینکه موقوفه بود پدر آن را از کمیته تحویل گرفت و اداره آن را به بانوان تحویل داد که کلاسهای قرآنی، دعای ندبه و...آنجا برگزار می شد.
تااینکه سال ۷۱ من تحصیلات حوزویام تمام شد و سال ۷۲ مدرسه فاطمیه را تحویل گرفتم و حوزه علمیه فاطمیه را راه اندازی کردم و این هم از همت پدر بود چراکه دغدغه فراوانی داشتند که حوزه علمیه خواهران در لرستان راهاندازی شود و این مرکز به عنوان اولین مدرسه علمیه خواهران در استان فعالیت خود را شروع کرد.
سال ۱۳۷۶ که مرکز حوزه علمیه خواهران لرستان تشکیل شد حوزه علمیه خواهران فاطمیه خرمآباد به ثبت رسید.
این مدرسه علمیه در دوران هشت سال جنگ تحمیلی نیز محلی برای پشتیبانی جنگ و کمک به رزمندگان بوده است و آجر به آجر این مدرسه علمیه سرشار از خاطرات افرادی است که در مبارزه با رژیم طاغوت، پیروزی انقلاب و دوران دفاع مقدس نقش داشتند و فاطمیه خرمآباد مقرر بزرگان این دیار بوده است که هرکدام با جانفشانی خود در طول تاریخ بهگونهای سهیم بوده اند و امروز نیز محل تربیت طلابی است که ادامهدهنده راه آن بزرگان و اهداف و آرمانهای انقلاب و امام راحل و حافظ خون شهیدان هستند و هر یک میتوانند الگویی موفق برای نسل امروز باشند.
روحانیت مبارز استان لرستان در دوران مبارزه با طاغوت و انجام فعالیت های انقلابی هریک با تلاش، مجاهدت و پشتکار در مسیر امام خمینی(ره) حرکت کردند و هرکدام به گونه ای در پیروزی انقلاب نقش داشتند، فعالیتهای انقلابی جامعه روحانیت لرستان بر تارک تاریخ ثبت است و نام و یاد آنان هرگز از یاد نخواهد رفت، اگر بخواهیم از هرکدام سخن بگوییم شاید به اندازه یک جلد کتاب می توان در مورد مجاهدت، ایثار، جانفشانی و نقشآفرینی آنان نوشت، همین بس که...
رزم مردان لر پیش از آنکه شنیدنی باشد؛ دیدنی است.
نظر شما