خبرگزاری شبستان - مهدی رحمانیان| در هیاهوی زندگی مدرن، میان زرق و برق دنیای دیجیتال، کافههای رنگارنگ، پارکها و مراکز خرید پرزرقوبرق، مسجد، این خانهی قدیمی و معنوی، گاه در نگاه نسل جوان، در حاشیه قرار میگیرد؛ خانهای که سالهاست مأمن دعا، نیایش و آرامش روح بوده، اما اکنون در جدال با هزار رنگ جذاب دنیای بیرون، برای دیده شدن، شنیده شدن و پذیرفته شدن در دلهای جوان، راهی تازه میطلبد.
مسجد، هنوز میخواهد پناهگاه باشد؛ پناهگاهی برای نماز و مناجات، برای گفتگو، همفکری، رشد، دوستی و آرامش. اما آیا درهای این خانه، آنگونه که باید، به روی نسل امروز باز شدهاند؟ آیا جوانان ما، مسجد را بهعنوان مکانی برای خود، با زبان خود، با دغدغهها و نیازهای خاص خود شناختهاند؟
جوان امروز، با ذهنی پر از سؤال، نگاهی تیزبین و دلمشغولیهای متفاوت از نسلهای گذشته، بهدنبال مکانی است که او را بفهمد، نه اینکه تنها او را نصیحت کند. مسجد باید بتواند با زبان دل با او سخن بگوید؛ باید از ارتفاع بلند منارهها پایین بیاید و در ارتفاع نگاه جوان امروز بنشیند، او را ببیند، بشنود و بفهمد.
در چنین شرایطی، بازخوانی رابطه میان مسجد و جوان، به ضرورتی اجتنابناپذیر تبدیل شده است. دیگر نمیتوان تنها با چند برنامه مناسبتی یا چند بروشور فرهنگی، به دل جوانی راه یافت که هر روز در معرض طوفانی از اطلاعات و محرکهای بیرونی قرار دارد.
این مقدمه را باید با صدای افرادی شنید که در بطن کار فرهنگیاند؛ کسانی که نبض ارتباط با نسل جوان را با تمام وجود لمس کردهاند. یکی از این افراد، رقیه بابایی، مسئول مبلّغات خواهر شهرستان زریندشت است؛ زنی که از عمق دل دغدغه ارتباط میان مسجد و جوانان را دارد و معتقد است که بدون شناخت روحیات نسل نو، هیچ تلاشی به سرانجام نخواهد رسید.
آنچه در مسیر جذب جوانان به مساجد پیش از هر چیز دیگر حائز اهمیت میباشد، شناخت روحیات جوانان و سنجش نیازهای آنان است.
راه مسجد از دل جوان میگذرد
او در گفتوگو با ما، بر این نکته تأکید میکند که پیش از هر تلاش برای جذب جوانان، باید روحیات آنها را شناخت. بابایی میگوید: «آنچه در مسیر جذب جوانان به مساجد پیش از هر چیز دیگر حائز اهمیت میباشد، شناخت روحیات جوانان و سنجش نیازهای آنان است.»
این سخن در ظاهر ساده، اما در عمل مهمترین کلید موفقیت در برنامهریزی فرهنگی است. به اعتقاد او، لازم است برنامهریزان فرهنگی، بهویژه در حوزه فرهنگ دینی، با توجه به شرایط محلی هر استان، شهر و حتی شهرستان، وارد میدان مطالعاتی دقیق شوند.
آنگونه که بابایی گفته «برنامهریزان فرهنگی مخصوصاً در حوزه فرهنگ دینی باید به تناسب شرایط محلی، روحیات جوانان را مورد مطالعه قرار دهند و انتظارات آنان را به منظور مشارکت در فعالیتهای فرهنگی مساجد با جدیت هر چه تمامتر دنبال کنند.»
از آنان بخواهید درباره مسجد هرچه میدانند عنوان کنند و علت حضور یا عدم حضورشان در مساجد را بازگو کنند. در این صورت بسیاری از واقعیتها که در ذهن آنها نقش بسته است آشکار خواهد شد.
شنیدن بیواسطه؛ اولین قدم تحول
خانم بابایی تأکید میکند که این مسیر از گفتگو با خود جوانان آغاز میشود. او پیشنهاد میدهد: «از آنان بخواهید درباره مسجد هرچه میدانند عنوان کنند و علت حضور یا عدم حضورشان در مساجد را بازگو کنند. در این صورت بسیاری از واقعیتها که در ذهن آنها نقش بسته است آشکار خواهد شد.»
این رویکرد که به زبان ساده «شنیدن بیواسطه» نام دارد، دریچهای نو به روی واقعیتهای پنهان در ذهن و دل جوانان میگشاید؛ واقعیتهایی که شاید مسئولان فرهنگی کمتر آنها را دیده یا شنیدهاند.
بابایی در ادامه تأکید میکند: «با این تمهیدات و مقدمهچینیها میتوان اقدامهای بعدی را پیگیری کرد.»
در حقیقت، شناخت دقیق، پرسشگری صادقانه و همکلامی بیتکلف با جوانان، راهحل و مسیر همافزایی و همدلی واقعی با نسل جدید است. نسلی که مسجد را اگر خانهی خود بداند، در آن حضور مییابد و آن را زنده نگاه میدارد.
نظر شما