خبرگزاری شبستان-خراسان جنوبی؛ زینب روحانی مقدم_پنجشنبه که می شود دل ها به یاد شهدا می افتند که از جان خود گذشتند تا اکنون در آسایش و امنیت و آزادی زندگی کنیم و در کوچه پس کوچه های شهر قدم بزنیم.
شهیدان به ما درس ایثار و از خود گذشتگی آموختند، درسی بزرگ در تک تک لحظات زندگی مان کارآمد است و چه خوب است که همواره به یاد این دلاورمردان و حماسه سازان باشیم و نگذاریم یاد و خاطر انان به فراموشی سپرده شود.
با توجه به جنگ نرم و ترکیبی دشمن که در تلاش است تا جای جلاد و شهید را عوض کند و دروغ هایی غیر واقعی را به خورد جوانان و نوجوانان این مرز و بوم دهد چه خوب است که بیش از گذشته به سیره و منش و اخلاق شهدا بپردازیم و وصایا و زندگی شهدا را برای نسل جدید بازگو کنیم.

*سردار شهید محمد محمودی؛ قهرمانی جاودان در تاریخ خراسان جنوبی
در خراسان جنوبی ۲ هزار و ۴۰۰ شهید وجود دارد که در دوران انقلاب و دفاع مقدس و دفاع از حرم جان خود را در دست گرفتند و به مقابله با دشمن پرداختند و به آرزوی خود یعنی شهادت رسیدند.
امروز پنجشنبه شهدایی است و فرصتی شد تا به گلزار شهدای بیرجند برویم، وارد گلزار که می شویم بوی خوش گلاب به مشام می رسد، هر کسی بر سر مزار دلدار و عزیز خویش نشسته است و خاطراتش را در دفتر ذهنش ورق می زند.
در این بین مزار شهیدی به چشم می خورد که بر روی آن نام سردار شهید محمد محمودی حک شده است و سنگ مزارش با دیگر شهدا فرق دارد و توجه مان را به خودش جذب می کند.
سردار شهید محمد محمودی یکی از شهدای خراسان جنوبی است که در ۱۰ مرداد ۱۳۴۱ در روستای آخوندان بیرجند متولد شد و چشم به جهان گشود. چه کسی خبر داشت که این نوزاد حماسه ساز خواهد شد و یکی از سرداران شهید این مرز و بوم خواهد بود.
شهید محمودی دوران راهنمایی را در مشهد کنار برادرش، محمود آقا، و دوران دبیرستان را کنار دیگر برادرش، ابوطالب، در شیراز گذراند. این دوران مصادف با اوج انقلاب بود و ایشان با فعالیتهای سیاسی علیه رژیم شاهنشاهی مشارکت داشتند. پس از پیروزی انقلاب، به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوستند.
فعالیتهای انقلابی محمد در شیراز شکل جدی به خود گرفته بود. او حتی مبارزات مسلحانه هم میکرد. محمد در دوران انقلاب اسلامی فعالیتهای زیادی داشت و با آیت الله خامنهای و آیتالله دستغیب در شیراز ارتباط و دیدارهایی داشته است.
سال ۱۳۶۰ بود که زندگی مشترکش را آغاز کردو ثمره این ازدواج، سه فرزند بود. در این سال شهید محمودی به سپاه پیوست. آخرین مسئولیت او معاون اطلاعات لشکر ویژه شهدا بود اما قبل از آن در واحد نهضتهای سپاه مشغول بود که فعالیتهای برونمرزی داشت.
مدتی به اسارت نیروهای حکومت کمونیستی افغانستان درآمده بود تا اینکه توسط یکی از مجاهدین افغانستانی آزاد شد.
سردار شهید محمودی در ۲۸ اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۲ در ارتفاعات حاج عمران کردستان به شهادت رسید. محمد مفقودالاثر بود و پس از ۱۳ ماه پیکر شهید به آغوش خانواده بازگشت.

*از دلتنگیها تا افتخار
مریم محمودی، خواهر شهید در گفتگو با خبرنگار شبستان اظهار داشت: من کوچکترین فرزند خانواده هستم و اکنون تنها من و یک برادر بزرگتر از محمد باقی ماندهایم. محمد فرزند چهارم خانواده، روستازادهای ساده و عاشق اهل بیت علیهم السلام بود.
وی در مورد ویژگیهای شخصیتی برادرش گفت: محمد فردی بسیار منظم، مهربان و خیرخواه بود. او همواره با رفتارش عشق و محبت خود را به اطرافیان نشان میداد.
محمودی در ادامه عنوان کرد: از نظر پوشش همیشه تمیز و آراسته بود. به من میگفت: «من تنها برادرت نیستم، بلکه دوست، خواهر و رفیقت هستم» رابطه ما فراتر از یک رابطه معمول بین خواهر و برادر بود؛ او همیشه برای من بهترین همراه و دوست بود.
وی به انگیزه و حضور در جبهه سردار شهید اشاره کرد و افزود: با توجه به فرمایشات امام خمینی (ره) درباره ضرورت شرکت در جبهههای جنگ، محمد حضور در جبهه را وظیفه شرعی خود میدانست.
خواهر شهید لحظه خداحافظی با برادرش را به یاد می آورد و ادامه داد: به یاد دارم هنگام خداحافظی او را از زیر قرآن رد کردم و پشت سرش آب ریختم. محمد با لبخندی به من گفت: «من پرخاک نکن!» که اشاره به خاکی بودن خانه ما داشت.
* دعوت به توشهگیری برای آخرت
محمودی به روابط و رفتار سردار شهید محمودی با اعضای خانواده اشاره داشت و افزود: با وجود مشغلههای فراوان، هیچگاه از یاد اقوام و دوستان غافل نمیشد و همیشه با تلفن یا پیامی از حالشان خبر میگرفت.
وی در ادامه بیان کرد: در مدتی که شهید محمودی از خانواده دور بود، تنها من از اعضای خانواده از وضعیت او اطلاع داشتم. نامهنگاریهایش با همسرش برایم دشوار بود، اما چارهای نبود. دلتنگیام همیشه با اشک همراه بود، چرا که محبت و عشق زیادی به او داشتم.
خواهر شهید در ادامه اظهار داشت: محمد همیشه میگفت: «دنیا میگذرد؛ تا میتوانید توشهای برای آخرت خود فراهم کنید.» محمد همیشه میگفت: «دنیا میگذرد؛ تا میتوانید توشهای برای آخرت خود فراهم کنید.» او به هیچ وابستگی دنیوی دلبسته نبود و پیروی از امام امت و روحانیت را خط زندگی خود قرار داده بود.

*زندگینامه شهید محمودی از نگاه همسرش؛ سادهزیستی و ایمان
صغری رجبی، همسر سردار شهید محمودی در گفتگو با خبرنگار شبستان گفت: شهید محمودی با من نسبت فامیلی داشت و به پیشنهاد خواهر و پدرشان به خواستگاری آمدند. روابط خانوادگی صمیمانهای داشتیم و خداوند این موهبت را نصیب من کرد که همسر ایشان باشم.
وی ادامه داد: از این بابت سپاسگزارم و خدا را شاکر هستم، اگرچه لیاقت ماندن در کنار چنین فرد بزرگواری را نداشتم. حاصل این ازدواج، سه فرزند عزیز؛ دو دختر و یک پسر است که امیدوارم بتوانند مایه خوشنودی پدر شهیدشان باشند. ما معتقدیم که شهیدان ناظر بر اعمال ما هستند.
همسر شهید محمودی با اشاره به اینکه ازدواج ما بسیار ساده بود، گفت: شهید محمودی به اقوام و فامیل ارادت خاصی داشتند و در هر شرایطی سعی میکردند از حال آنها باخبر باشند.
رجبی در ادامه بیان کرد: سردار شهید محمودی فردی بسیار منظم و ساده بودند و نمازهایشان را تا حد امکان در پنج نوبت میخواندند. به کارهای سپاه اهمیت ویژهای میدادند و از امکانات دولتی یا رفاهی هرگز استفاده نمیکردند، حتی در شرایط سخت آن دوران.

*پیامهای معنوی شهید محمودی برای نسل امروز
وی با اشاره به اینکه شهید محمودی به مطالعه علاقه فراوانی داشتند، افزود: طوری که یک کتاب را من باید می خواندم و یک کتاب خودشان و همچنین خواهرشان و باز خلاصه آن را با همدیگر به اشتراک می گذاشتیم.
همسر شهید در ادامه اظهار داشت: ایشان روی تربیت فرزندان نیز بسیار حساس بودند و همیشه از من میخواستند که با وضو به فرزندان شیر بدهم. شهید محمودی اهل دعا و قرآن بودند و سادگی و نظم در زندگی و خوشرفتاری با دوستان از خصوصیات بارز ایشان بود.
رجبی با بیان اینکه احترام به والدین برای شهید محمودی بسیار اهمیت داشت، افزود: شهید به والدین من نیز احترام فراوانی میگذاشتند و همیشه میفرمودند که اگر والدینتان بیمار شوند، پرستاری از آنها را مقدم بر کارهای دیگر بدانید. اعتقاد داشتند که خداوند مصلحت دیگر امور را فراهم میکند و نیازی به نگرانی نیست.
وی در پایان گفت: امیدواریم که هم در دنیا و هم در آخرت از شفاعت سرور شهیدان بهرهمند شویم و نباید شهدا را در کوچه و پسکوچههای زندگی گم کنیم یا به دیار فراموشی بسپاریم، زیرا آنان زندهاند و شهادت آرزوی قلبیشان بوده است.
نظر شما