خبرگزاری شبستان- رشت، به بهانه روز جهانی چای، به سراغ «سید محسن سنجری» یکی از نویسندگان کتاب ،« چای در ایران به روایت عکسهای تاریخی » رفتیم تا فراز و نشیب دومین محصول کشاورزی گیلان را از بعد تاریخی تشریح کند.
- حضرتعالی در مقاله«چگونه یک عدل چای را صد بار به دولت فروختند»، عنوان کردید که نخستین فردی که قبل از کاشف السلطنه برای کشت چای تلاش کرد، حسینعلی تبریزی بود، برخی منابع ازمحمدحسین اصفهانی نام می برند. چطور شد که نوشیدن چای، جایگزین قهوه ای شد که از زمان صفویه در ایران متداول شده بود؟
درباره اولین فردی که تلاش کرد در ایران گیاه چای بکارد، مطالب مختصری نوشته شده که ما را به حقیقت ماجرا رهنمون نمی سازند. آنچه مسلم است مصرف چای از زمان «فتحعلی شاه قاجار» به تدریج ابتدا بین طبقه اشراف و سپس بین عامه مردم متداول شد. این که نوشیدنی بیگانه «چای» چگونه به جایگاه فعلی اش رسید و حتی با فرهنگ و مراسم ملی و دینی ما آمیخته شد، سوالی است که برخی محققان تلاش کرده اند پاسخ آن را بیابند. از جمله برخی ایران شناسان مانند رودی متی(Rudi Mathee) در کتابی که در فارسی با نام «تفریحات ایرانیان» ترجمه شده، به همگرایی استعمال تریاک و نوشیدن چای توجه خاص نشان داده است. برخی نیز کاهش ورود قهوه، به دلیل اختلافاتی که بین ایران و دولت عثمانی بهعنوان تامین کننده قهوه کشور و شیوع بیماری «زنگ قهوه» در کشور سریلانکا را علت جایگزینی می دانند.
مناسبات اقتصادی و تاثیر آن با ورود چای به عرضه تجارت و مبادله کالا هم عوامل موثر دیگر است که نام برده می شود. اما این که چه عواملی سبب شد تا به کشت این محصول و نه صرفا واردات آن توجه شود، نمی توان پاسخ قاطعی داد. قاعدتا یک محصول پر مصرف و با ارزش تجاری در حوزه کسب ثروت پر جاذبه است و بعید نیست به ذهن افرادی خطور کرده باشد. مستندات موجود نشان می دهد، پیش از کاشف السلطنه تلاش هایی برای کشت چای در ایران انجام شده بود. از جمله در کتاب قانون قزوینی آمده است: «این رعیت به دستور العمل امیرکبیر کمال دقت کرد بلکه تخم آن سبز شود؛ نشد...با وجود این در ایران ممکن است زیاده از حد کاشت» (کتاب قانون قزوینی به تصحیح ایرج افشار، ۱۳۷۰ ص ۳۱). هم چنین در کتاب چارلز عیسوی با نام «تاریخ اقتصادی ایران» از تلاش ناموفقی برای کشت چای در گیلان در سال ۱۸۷۵ میلادی (۱۲۵۴ شمسی) سخن به میان آمده است:«متاسفانه شخصی که برای اولین بار این عقیده را (مناسب بودن گیلان برای کشت چای) پیش کشید و دولت ایران را مکلف به برپایی تشکیلات چای در گیلان نمود به دلیل بیماری مملکت را ترک گفت و این کار پشت گوش انداخته شد» (تاریخ اقتصادی ایران نوشته چارلز عیسوی ترجمه یعقوب آژند، صفحه ۳۲۳) البته در منابع فارسی از شخصی به نام حاج محمد حسین اصفهانی نام برده شده که در سال ۱۲۶۲ یا ۱۲۶۳ شمسی مقارن اواخر سلطنت ناصرالدین شاه دست به این اقدام زده است. لیکن برای این موضوع هیچ مستنداتی ارائه نشده است. در واقع در سال ۱۳۳۷ در مقدمه نشریه ای که سازمان چای با نام «چای ایران» منتشر کرد، این موضوع بیان شده و سایرین بدون توجه این مطلب را نقل قول کردند. مطالب نشریه سازمان چای خالی از اشکال نبود. انگار برای فردی چیزی را تعریف نموده و او با ذوق خودش و با یک خط داستانی موضوع را شاخ و بال بدهد. پیش از این ، در هیچ منبعی اسمی از چنین شخصی نیامده است.
تنها در مرکز اسناد وزارت امور خارجه به سندی به تاریخ ۱۳۱۸ هجری قمری برمی خوریم که فردی به نام «محمد حسین»، تاجر چای فروش «که اظهار اطلاع از نحوه کشت چای می نماید و خود در ممالک چین به زراعت چای مشغول بوده توسط وزارت خارجه به حاکم مازندران معرفی می گردد تا به او امکان لازم جهت کشت چای بدهند» این در حالی است که در همین زمان «کاشف السلطنه» در هند بوده و مدتی قبل از این نامه فردی به نام «عبدالحسین خان» را از بمبئی همراه با مقادیری تخم چای روانه ایران کرد و او در چند منطقه از جمله دماوند، مازندران و گرگان اقدام به کشت چای نمود و ظاهرا تلاش وی به ثمر ننشست. شواهد موجود، گواهی می دهد کشت چای در ایران تصمیمی با بن مایه ی دولتی بود تا یک تلاش فردی. حتی مرحوم کاشف السلطنه در گزارش خود به صراحت قید کرده، روزی که برای دریافت حکم کنسولگری بمبئی به حضور مظفرالدین شاه می رسد، شاه بدون هیچ سابقه قبلی از او می خواهد که در مدت حضور در هند برای این خواسته تلاش کند و ضمن صحبت اشاره می کند که از مدت ها قبل در فکر کشت چای بوده و افراد دیگری در این خصوص تلاش کرده اند اما به موفقیت نرسیده اند. با به سلطنت رسیدن رضا پهلوی، باز شاهد تلاش بسیار زیادتر دولت برای استقرار صنعت چای هستیم. به نحوی که بیشتر کارخانه های چای سازی در املاک اختصاصی وی بنا شد. این امر گویای اهمیت این صنعت و عزم جدی دولت در این زمینه است. البته این تلاش بی سبب نبود. زیرا، چای چه در دوره قاجار چه پهلوی، کالایی پر مصرف و در زمره سومین تا پنجمین قلم وارداتی کشور بود
- دولت از چه سالی صنعت چای را توسعه داد؟و نخستین کارشناسان چای در چه سالی وارد ایران شدند؟ دولت از سال ۱۳۰۵ با برنامه ریزی مدونی اقدام به توسعه صنعت چای کرد. ابتدا در اسفند ۱۳۰۵ «موسسه چایکاری» را تاسیس کرد که بعدها شعبات آن در رشت، آستارا و ده نو (نوشهر فعلی) ایجاد گردید. سپس کاشف السلطنه با دستور «وزیر فواید عامه» جهت آوردن تخم چای و ابزار آلات تهیه چای و استخدام چند کارشناس چینی در سال ۱۳۰۷ عازم شد که در انتهای همین سفر به دلیل پرت شدن خودروی حاملش در «کتل ملو» درگذشت. این کارشناسان چینی پس از ورود به ایران تحت ریاست «ژرز پروتیوا» که دانش آموخته مهندسی کشاورزی و استاد مدرسه عالی فلاحت کرج بود در امر چایکاری و چای سازی فعالیت خود را آغاز کرد. همچنین مرحوم کاشف السلطنه در زمان سرپرستی موسسه چایکاری لاهیجان اقدام به احداث یک باغ چای وسیع نمود که نهال های آن به طور رایگان بین متقاضیان چایکاری توزیع می شد. ضمنا یک مجموعه تولید چای خشک در مقیاس کوچک از ژاپن خریداری نمود که با آن چای تولید می کردند. این مجموعه چای خشک کنی، اکنون در محل موسسه چایکاری( محوطه باغ گیاه شناسی و ایستگاه تحقیقاتی گل و گیاهان زینتی) موجود است. سپس در زمینی در مجاورت این موسسه اولین کارخانه چای سازی در سال ۱۳۱۰ تاسیس شد. ساختمان این کارخانه به وسیله یک معمار ایتالیایی آماده شد و ماشین آلات آن از شرکت «مارشال» انگلستان- که پیشرو تولید ماشین آلات چای سازی در جهان بود- خریداری گردید. این کارخانه، برگ چای چایکاران را تحویل می گرفت و چای خشک تولیدی را به آنها می داد و مبلغی بابت تولید چای دریافت می کرد.
- شیوه خشک کردن چای، پیش از تاسیس کارخانه های چای خشک کنی چگونه بود؟ تا قبل از تاسیس این کارخانه، برگ های چای را با شیوه های ابتدایی در کف اتاقی می ریختند تا پلاس شود، سپس افراد قوی، برگ های پلاس شده را در پارچه ای ریخته و آن را با دست یا پا مالش می دادند. پس از تخمیر در وسیله ای موسوم به فرم چای خشک کنی که مکانیزم آن شبیه خشک کن های معمول بود؛ خشک می کردند. این فرم ها به تقلید از خشک کن های شرکتی به نام «سیروکو» که توسط کاشف السلطنه در موسسه چایکاری به کار می رفت، با هدایت کارشناسان چینی ساخته می شد.
- نخستین باغ چای توسط کاشف السلطنه کجا ایجاد شد و مساحت آن چقدر بود. آیا این باغ هنوز هست؟
کاشف السلطنه اولین باغ چای خود را در قریه «شیخانبر» احداث کرد. اما چون این باغ کوچک و قابل توسعه نبود، باغ دیگری را به اجاره مدت دار از «احترام الملوک صفاری»، طی قراردادی در اختیار گرفت که این باغ در منطقه «چاهانه سر»، کمی پایین تر از شیخانبر، قرار دارد. وسعت این باغ ۶ جریب ذکر شده است. این باغ تا اواخر دهه ۷۰ شمسی باقی بود و پس از آن تبدیل به خانه های مسکونی شد. در حال حاضر تنها بخش کوچکی از این باغ باقی مانده است.
- دیگر کارخانه چای دولتی چگونه و در چه سال هایی در گیلان و مازندران احداث شد؟
پس از احداث اولین کارخانه چای سازی که متعلق به اداره کل فلاحت بود، دومین کارخانه چای سازی در خرم آباد «قلعه گردن» در سال ۱۳۱۲ بنا گذاشته شد. سپس در سال ۱۳۱۵ تا ۱۳۱۶ دو کارخانه کلارآباد و بی بالان در املاک اختصاصی رضا شاه احداث شدند. هم چنین دو کارخانه متعلق به شرکت سهامی چای گیلان در سال های ۱۳۱۴ و ۱۳۱۵ با مشارکت ۷۰ درصدی بانک فلاحتی و صنعتی (کشاورزی فعلی) در لاهیجان و لاکان ساخته شدند. ساختمان کلیه این کارخانه ها را کنسرسیومی ایرانی- آلمانی موسوم به ساختمان و به وسیله شرکت ساختمان سازی «هوخ تیف» آلمان بنا نهاد. ماشین آلات چای سازی این کارخانه ها از شرکت های؛ «کروپ، سیروکو و مارشال» خریداری گردید. کارخانه «شعیب کلایه»، آخرین کارخانه دولتی بود که در سال ۱۳۱۷ توسط شرکت هوخ تیف ساخته شد و قرار بود با تامین هزینه ای برابر با ۶۵۰۰۰ ریال توسط رضا پهلوی یک کارخانه دیگر در «کومله لنگرود» ساخته شود که باوجود شروع عملیات احداث آن در سال ۱۳۱۸ به دلیل آغاز جنگ جهانی دوم نیمه تمام باقی ماند تا این که در دهه ۳۰ تکمیل و راه اندازی گردید.
- کارخانه نخست وزیر اسبق ایران، قوام السلطنه، چه زمانی تاسیس شد؟
اخیرا این کارخانه در فهرست آثار ملی ثبت گردید. در مورد قوام السلطنه و کارخانه چای او اطلاع زیادی در دست نیست. در شناسنامه این کارخانه سال تاسیس را ۱۳۱۹ نوشته اند. اما بنا به قول شادروان «عبدالعلی ارض پیما»- که نخستین کارشناس ایرانی چای سازی است- این کارخانه دارای سه ساختمان بود که در سه مقطع زمانی ۱۳۱۹ تا ۱۳۲۸ ساخته و تکمیل شد. - آیا ورود کارشناسان چای، در مقاطع دیگر هم تداوم داشت؟ نخستین کارشناسان چای در ایران همان ۴ کارشناس چینی همراه کاشف السلطنه بودند که در فروردین سال ۱۳۰۸ وارد ایران شدند و تا پایان عمر نیز در ایران زندگی کردند. سال ۱۳۱۱ شمسی یک کارشناس چینی دیگر به آنها اضافه شد. دولت برای پیشرفت صنعت چای از کشورهای شهره و دارای دانش، کارشناسانی را به ایران دعوت کرد. از جمله؛« ایوان کاچرکین، فئودور ساریدیس، جمس ویلیام لوسی، آنتوان کارلاتس، دیواسا کایام جان داوید و عزیز الرحمن ».
- در مورد آموزش چایکاری به کشاورزان گیلان در مدرسه فلاحت بیشتر توضیح دهید.
آموزش چایکاران با همت «موسسه چایکاری» انجام می شد و از سال ۱۳۱۶ به بعد گسترش بیشتری پیدا کرد. چرا که دولت تنها «چای خشک» را ارزیابی می کرد و مسئولیت برداشت برگ سبز و عرضه چای خشک به عهده چایکاران بود. در این زمینه در تابستان ۱۳۱۶ هیئت وزیران مصوبه ای گذراند که به موجب آن در صورت عدم تایید کیفیت چای خشک عرضه شده، آن را می سوزاندند. در مجموع توسعه صنعت چای طی سال های ۱۳۰۹ تا ۱۳۱۹ با وجود فراز و نشیب های بسیار قابل ملاحظه بود و از ۹۰۰ هکتار در سال ۱۳۰۹ به ۶۰۰۰ هکتار در سال ۱۳۱۹ رسید. - درکتاب جدیدتان،« چای در ایران به روایت عکسهای تاریخی»، چند قطعه عکس منتشر شده است؟ در این کتاب که کار مشترکی هست با «ایمان درویش روحانی»، ۳۱۰ قطعه عکس تاریخی، مرتبط با تاریخ کشت چای، مراحل مختلفِ کاشت، داشت، برداشت و عرضۀ آن، معرفی نخستین کسانی است که در رواج و تحول این محصول کوشیدند، توسط انتشارات فرهنگ ایلیا منتشر شده است.
نظر شما