به گزارش خبرنگار گروه غدیر و مهدویت خبرگزاری شبستان، کتاب «چهار فانوس» به تازگی به قلم «سعید تشکری» و به همت انتشارات مسجد مقدس جمکران روانه بازار نشر شده است. این کتاب مروری است بر زندگینامه چهار نایب خاص امام زمان(عج) در عصر غیبت صغری. به مناسبت ورود این اثر به بازار نشر و در آستانه روز پژوهش با «سعید تشکری»، خالق این اثر گفتگویی داشته ایم که مشروح آن در ادامه می آید:
چه هدف و افقی باعث شد سراغ نگارش «چهار فانوس» با محوز رندگینامه نائبان خاص امام مهدی(عج) بروید؟
من همیشه دغدغه کارهایی از این جنس یعنی ادبیات دینی را داشته ام. اما «چهار فانوس» را به پیشنهاد انتشارات کتاب مسجد مقدس جمکران و با محوریت نائبان خاص حضرت صاحب الزمان(عج) نوشته ام.
اگرچه تکنیک به کار رفته در این اثر رمان نویسی است اما این اثر زندگی نوشت چهار نائب خاص امام مهدی(عج) است.
باید توجه داشت رُمان همراه با تخیل خاص است که در این کتاب راه ندارد بلکه «چهار فانوس» روایتگری بر مبنای زندگینامه این چهار نایب است و تخلیل در آن جایی ندارد، چون درباره زندگی افرادی است که باید اثبات شود و غیرقابل نفی است.
برای نگارش این اثر، بیش از 60 منبع فارسی و عربی را مطالعه کرده ام.
آیا «چهار فانوس» صرفاً روایتی تاریخی است یا شیوه زندگی نگاشت شما برای امروز منتظران هم کاربرد خواهد داشت؟
ادبیات کوشش می کند که رابطه و خلاء بین گمشدگی های ذهنی آدم ها از دور را به نزدیک بیاورد، اساساً این رسالت ادبیات است، از این رو، اینکه داستانی درباره هزار سال قبل نوشته می شود صرفاً مربوط به آن زمان نیست چون مخاطب این کتاب را امروز می خواند.
راز ماندگاری ادبیات مذهبی این است که وقتی بخشی از تاریخ گذشته را امروز منتشر می کنیم یعنی به امروز تعلق دارد و دیروزی نیست.
چطور نویسنده می تواند حادثه و اتفاقی تاریخی را امروزی کند؟
«هانری کُربن» می گوید: لذت مقدس، کشف مقدس است. به عبارت دیگر، هر بار در درون فضایی قرار می گیریم که در آن لذت می بریم، آن فضا ما را دچار کشف می کند، یعنی ابتدا باید از مواد خام تاثیر و تاثر بگیریم و بعد این تشرف و تاثیر را به ادبیات شهودی تبدیل کنیم.
ادبیات شهودی، ادبیاتی است که نویسنده شهودی را با مخاطبان درمیان می گذارد. من در دهه 80 دو سالی قم ساکن بودم و در حوزه علمیه تدریس می کردم، در آن دوران مکان هایی مثل مسجد مقدس جمکران، قله خضر نبی(ع)، چهل اختران و ... برای من همچون گنجینه بود و به آنها می رفتم.
در آنجا متوجه شدم بخش اعظمی از تمدن شهر قم بواسطه چند اتفاق مهم همچون حضور حضرت فاطمه معصومه(س)، خواهر امام رضا(ع) و موسی مبرقع(ع)، فرزند امام جواد(ع) است.
اینها محیط شناوری می شود که بسیاری از انسان هایی که با امام زمان(عج) ارتباط می گیرند در قم ساکن بوده اند؛ یعنی دوران سکونت در قم و مشهد تمدنی با خود دارد که بر اعتقادات مولف تاثیر می گذرد، چنان که دو دهه گذشت و تالیف «چهار فانوس» به من پیشنهاد شد و من دوباره خودم را در فضای قم دیدم و آن دو سال زندگی به من در نگارش «چهار فانوس» کمک شایان کرد.
مقصودتان از رسیدن نویسنده به مقام تشرف برای نگارش آثار مهدوی و دینی چیست؟
ما بعضاً شنیده ایم که باید سعادت دیدار امام رضا(ع) یا حضرت معصومه(ع) را پیدا کرد، تشرف، رسیدن به مقامات معنوی بر اساس پاکی است، نویسنده هم باید به این پاکی و پالایش برسد که در کنار توانمندی ادبی، وارد فضایی شوند که فارغ از سفارش و توصیه و تکثر، به تشرف برسد.
پژوهش های مهدوی از چه نقایصی رنج می برند و برای کاربردی سازی این پژوهش ها در جامعه منتظر باید چه راهبردی را در پیش گرفت؟
ما باید از کلیشه های جاری کتاب نویسی فاصله بگیریم، بسیاری از نویسندگان کتاب ها را رونویسی می کنند گرایش من اینچنین نیست، من درصدد خلق اثر هستم.
اشکال این است که نویسندگان ما ویترینی شده اند و برای مصارف خاص می نویسند من شخصاً دغدغه مند سلیقه مردم هستم. مشکل ما در پژوهش این است که پژوهشگران یادشان می رود این پژوهش ها برای چه کسانی انجام می شود برخی برای خواص اعم از نویسندگان و فیلسمسازان و ... است تا بُنمایه کاری هنری و مصداقی شود اما بعضاً فراموش می کنیم که پژوهش مبتنی بر خوانش صدها کتاب، نباید چنین باشد که مخاطب باز هم مجبور باشد به همه آن منابع رجوع کند.
پژوهشنامه های ما این ایراد را دارند که کنار دست آنها یک نویسنده نیست که میدان پژوهش را اینچنین تعریف کند که برای مثال اگر درباره یک قهرمان حوزه عاشورا پژوهش می کنیم نویسنده ای هم باشد و شیوه روایتگری را در اثر اعمال کند.
متاسفانه در پژوهش های مهدوی فقط با مجموعه ای از نشانی کتب و منابع مواجه می شویم و پژوهش به تکامل نرسیده است. اینکه نویسندگان کنار پژوهشگران حضور ندارند باعث می شود پژوهش های ما تاثیری را که باید، نداشته باشند. این پژوهش ها در کتابخانه ها و مراسم ها توزیع می شود و در معرفی ها و ویترین ها نمی آید و کاربرد همگانی ندارد. برای مثال درباره شخصیت هایی مثل «علی بن فاضل» در جزیره خضراء تعریف کامل پژوهشی صورت نگرفته و این ما نویسندگان را به مشکل می اندازد.
نظر شما