به گزارش خبرگزاری شبستان از قم، « افتخار یوسفی»، استاد و پژوهشگر جامعه الزهرا علیهاالسلام در وبینار «فرشتگان رحمت» که به منظور تبیین ابعاد گوناگون سقط جنین از سوی معاونت فرهنگی تبلیغی جامعه الزهرا علیهاالسلام در سالن جلسات مدیریت جامعه الزهرا علیهاالسلام برگزار شد، به بررسی سقط درمانی اشاره کرد و اظهار داشت: ما میخواهیم به این پرسشها پاسخ دهیم که آیا از منظر فقه سقط مجاز داریم یا نه؟ در کجا سقط جایز است؟ قیودی که فقها برای جواز سقط جنین مطرح کردند، چیست؟ آیا قیود سقط مجاز قانونی احراز میشود؟ و اینکه آیا سقطهای مجاز قانونی منطبق بر قیود مذکور در فقه هستند یا نه؟.
استاد و پژوهشگر جامعه الزهرا علیهاالسلام افزود: در بحث فقهی، اصل اولیه، حرمت سقط است و فقها برای حرمت سقط به آیات معنایی از قتل فرزند استناد کرده اند، یعنی سقط جنین مصداقی از قتل فرزند است.
وی افزود: حتی در روایات اسلامی، جنینی که هنوز روح در آن دمیده نشده، امام معصوم تعبیر به قتل کردند و سقط جنین را مطابق با قتل دانستند؛ پس سقط جنین از حرمتهای قوی و مؤکد است.
طلبه سطح پنج جامعه الزهرا علیهاالسلام یادآور شد: از نظر فقه، سقط جایز استثنایی بر اصل حرمت است، یعنی اصل، حرمت سقط است و استثنائا در مواردی جایز است که مورد اول در جایی است که بقای جنین، مورد تهدید جان مادر باشد.
یوسفی ادامه داد: در صورتی که بقای جنین، حیات مادر را به خطر بیندازد، چند حالت وجود دارد، اگر قبل از ولوج روح در جنین باشد، اکثر فقها میگویند اگر تشخیص قطعی باشد و جان مادر در خطر باشد، سقط جایز است که این مسئله در ماده واحد سقط درمانی ذکر شده است؛ حال آنکه اگر بعد از ولوج روح به بدن جنین باشد، از نظر فقها سقط جایز نیست و جان مادر و جان جنین هر دو مهم است.
وی گفت: از نظر فقهی اگر جنینی ناقص الخلقه باشد، صرف ناقص الخلقه بودن و عقب مانده بودن، به هیچ وجه جواز سقط را به همراه ندارد. یک قید در اینجا اضافه میشود، اگر نقص خلقت در حدی است که نگهداری این فرزند توسط مادر حرجی است، اختلاف بین فقها وجود دارد.
استاد و پژوهشگر جامعه الزهرا علیهاالسلام اضافه کرد: حضرت امام، حضرات آیات عظام خویی، نوری، وحید، سبحانی، جوادی آملی و نظر مشهور فقها بر این است که سقط جایز نیست. در عین حال برخی فقها مانند حضرت آیتالله العظمی خامنه ای، حضرت آیتالله سیستانی و حضرت آیتالله مکارم شیرازی قائلند که سقط با سه شرط جایز است. اول اینکه تشخیص ناقص الخلقه بودن جنین یقینی باشد، دوم اینکه باقی ماندن و نگهداری از فرزند مستلزم عسر و حرج شدی که عرفا غیرقابل تحمل است، باشد، سوم اینکه سقط جنین باید قبل از ولوج روح باشد.
یوسفی با طرح این پرسش که آیا قیدها در سقطهای قانوی لحاظ میشوند یا نه؟ ابراز داشت: اگر یکی از قیدها وجود نداشته باشد، سقط جنین حرام است که در این جا قیدها را بررسی میکنیم.
وی اظهار کرد: در قید اول آمده تشخیص ناقص الخلقه بودن جنین باید قطعی و یقینی باشد، اما آزمایشهای غربالگری عملا درمانی نیستند، بلکه آزمایشهای تشخیصی هستند و عمدتا برای تشخیص سندروم داون و برای این است که حکم به جواز سقط بدهند است.
استاد و پژوهشگر جامعه الزهرا علیهاالسلام با بیان اینکه غربالگری در دو مرحله انجام میشود، یادآور شد: به گفته پزشکان، مرحله اول صرفا نتایج قطعی ندارد و احتمال را مطرح میکند، مرحله دوم با رعایت همه استانداردها تا حدود 75 تا 85 درصد قابل اعتماد است، اما باز نتیجه قطعی نیست، جمع دو غربالگری که غربالگری تجمیعی هستند، به گفته پزشکان 95 درصد قابل اعتماد هست.
یوسفی ادامه داد: اولین نقد و اشکال بر این قضیه این است که اگر همه استانداردها رعایت شود، این نتیجه قابل اعتماد است، اما متأسفانه در کشور ما به دلایل کمبود امکانات، نبود نیروهای متخصص و غیره این استانداردها رعایت نمی شود.
وی بیان داشت: ما به صورت مکرر با افرادی مواجه هستیم که در غربالگری به آنان گفتند که جنین شما ناقص است اما به دلیل تقید و رویکرد مذهبی که داشتند، جنین را سقط نکردند و فرزندشان سالم متولد شده است.
استاد و پژوهشگر جامعه الزهرا علیهاالسلام تصریح کرد: احتمال ابتلای جنین به سندروم داون یک در هزار یا یک دهم درصد است و مادر ما به دلیل یک دهم درصد غربالگری میکند، همچنین احتمال غلط بودن آزمایشات پنج درصد یعنی 50 برابر بیش از احتمال نوزاد به سندروم داون است.
یوسفی با بیان این پرسش که چرا غربالگری برخلاف جوامع غربی این قدر در کشور ما رواج یافته است؟، تأکید کرد: این مسئله جای بررسی دارد، یک دهم درصد احتمال، بانوان باردار کشور ما را به غربالگری سوق میدهد، اما پنج درصد احتمال دارد که این غربالگری نتایج قابل اعتمادی نداشته باشد؛ بنابراین تشخیص قطعی که از منظر فقه بخواهد مجوز سقط جنین باشد، در قید اول احراز نشد.
وی در ادامه گفت: قید دوم این است که در نگهداری جنین توسط مادر حرجی باشد؛ عملا اکثر مبتلایان به سندروم داون ناتوانی ذهنی خفیف تا متوسط دارند و تعداد کمی دچار ناتوانی ذهنی شدید هستند که معمولا در همان جنینی خود به خود سقط میشوند.
استاد و پژوهشگر جامعه الزهرا علیهاالسلام عنوان کرد: سندروم داون بدون سایر بیماریها به تنهایی حرجی نیست و حتی برخی از این افراد فعالیتهای خاص دارند و نگهداری آنان حرجی نیست. سوم اینکه غربالگری قدرت تشخیص میزان ابتلای جنین به سندروم خفیف و یا شدید را ندارد و دیگر اینکه اکثر سندرومهای داون، خفیف تا متوسط هستند. بنابراین قید دوم که نگهداری از فرزند برای مادر حرج باشد، با غربالگری اثبات و احراز نمی شود.
یوسفی با اشاره به قید سوم درباره سقط جنین قبل از ولوج روح، عنوان کرد: زمان دقیق ولوج روح اختلافی است و هرچند در برخی روایات چهارماهگی آمده، اما اقوال دیگری هم هست.
وی افزود: روایات چهار ماهگی برای ولوج روح مربوط به بحث دیه است و چون در دیه بحث مالی مطرح است، شک بین اینکه آیا اکثر دیه و یا اقل دیه باشد، در بحث فقهی، اقل اثبات میشود. در نتیجه امام معصوم به دلیل اینکه بحث مالی و اصل برائت بوده، زمان انتهایی و چهار ماهگی را مطرح کرده و زمان ابتدایی را مطرح نکردند.
استاد و پژوهشگر جامعه الزهرا علیهاالسلام اظهار داشت: مشهور فقهای فقهی ما زمان دقیقی را مشخص نکردند و تصریح میکنند اگر قبل از چهارماهگی روح دمیده شده بود، دیه این مقدار و اگر دمیده نشده باشد، مقدار دیه این میزان است، پس از نظر فقها امکان دمیده شدن روح قبل از چهارماهگی وجود دارد.
یوسفی تصریح کرد: از نظر پزشکی، از پایان هفته هشتم بارداری و دو ماهگی، اندامها کاملا شکل گرفته اند و دست و پا، انگشتها وحتی بندهای انگشتها ایجاد شده و یک انسان مینیاتوری کامل وجود دارد، بعد از آن حرکت مستقل جنین را داریم که این حرکت ارادی است.
وی با بیان اینکه زمان ولوج روح نیاز به بررسی و تحقیق دارد، گفت: اگر ثابت شود که زمان ولوج روح یک بازه است و مثلا از هشت هفتگی تا چهار ماهگی است، از آغاز هشت هفتگی باید حکم به حرمت به سقط داد و سقط جایز نیست.
استاد و پژوهشگر جامعه الزهرا علیهاالسلام در پایان تصریح کرد: در فقه سه قید را برای سقط جنین وجود داشت که در غربالگری در مقام تحقق خارجی قابل احراز نیست که امید است قدم موثری برداشته شود و مانع به قتل رساندن فرزندان شیعه باشیم.
نظر شما