عمده‌ی توسلات حاج قاسم به حضرت زهرا(س) بود/ حمایت از روضه اهل بیت(ع)، سیره سردار بود

مسئول مرکز پژوهش و نشر آثار ستاد بازسازی عتبات عالیات با بیان اینکه حمایت از روضه‌ها سیره حاج قاسم بود، گفت: عمده توسلات حاج قاسم به حضرت زهرا(س) بود. ایشان توصیه امام خمینی(ره) درباره بسیج جوانان جهان اسلام را عملیاتی کرد.

خبرگزاری شبستان، گروه قرآن و معارف-آمنه مستقیمی: به مناسبت فرا رسیدن نخستین سالگرد شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی و به منظور بررسی سیره معنوی و عبادی سردار دل ها با سردار «غلامرضا کرمی»، مسئول مرکز پژوهش و نشر آثار ستاد بازسازی عتبات عالیات که سابقه دیرینه رفاقت و همکاری با آن شهید والامقام را دارد، گفتگویی ترتیب داده ایم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می شود:

 

 

 

 

 

 

درباره سیره و سبک زندگی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، مقام معظم رهبری فرمودند: باید به عنوان یک مکتب به ایشان نگریست. حیات ایشان ابعاد حقیقتاً گسترده ای دارد و مجموعه ای از ویژگی ها را در خود جای داده است، اگر این تئوری را بپذیریم که با تفکر اهل بیت(ع)، انقلاب جهانی اسلام محقق شده و منجی عالم بشریت(عج) ظهور می کند، برای عملیاتی شدن این تئوری نقش نخست را به امام راحل می دهیم که با اصل ولایت فقیه محور این حرکت را مشخص و نهایتاً در قانون اساسی این اصل را به عنوان مدیریت حکومت جمهوری اسلامی تثبیت کردند.

شخصاً معتقدم باید تفکر حاج قاسم را از این طریق نگریست که رسیدن به جامعه آرمانی امام زمانی را در تبعیت محض از ولی فقیه می دید. من سابقه 37-38 ساله آشنایی نزدیک با سردار دارم، حداقل 10 سال از این مدت جانشین ایشان در لشکر 41 ثارالله(ع) بودم (از سال 65 تا 75) بعد از آن هم رفاقت و همکاری داشتیم.

برخی می گویند ما معقتد به اصل ولایت فقیه هستیم اما حاج قاسم مهمتر از آن معتقد به شخص ولی فقیه و سرباز تحت امر ایشان بود، این نگاه در جای جای سیره سردار آسمانی دیده می شود، در دفاع مقدس در بُعد معنوی حرکاتش و در لشکر ثارالله(ع) توجهی ویژه به اهل بیت(ع) و روضه های اهل بیتی داشت و این فرهنگ اگرچه در همه لشکرها بود اما در لشکر تحت امر حاج قاسم، فرهنگ روضه و عترت نهادینه بود.

در کرمان حسینیه ای به نام ثارالله(ع) وجود دارد که حاج قاسم از بانیان، فعالان و پیگیر فعالیت های آن بود و این حسینیه را کانون فعالیت های فرهنگی کرد و می کوشید در دهه محرم حداقل یکی و دو روزی به حسینیه بیاید و به عزاداران خیرمقدم بگوید و دیگر کارها را انجام دهد، خانه شخصی اش در کرمان را وقف بیت الزهرا(س) کرد و مقید بود در فاطمیه مراسم داشته باشد و شخصا معمولا مداح و سخنران آن را دعوت می کرد علی‌رغم آنکه مشغله های بسیار داشت خود را به این مجلس می رساند.

حاج قاسم در منزل هم هفته‌خوانی داشت، اینها توجهات ویژه ای است که با جدیت دنبال می شد از حضور در خانه و ذکر مصائب اهل بیت(ع) در منزل شخصی‌اش تا حضور در حسینیه ثارالله(ع) کرمان و تشویق مجامع مذهبی چنان که مداحان کرمان را در جلسات مجمع توصیه و تا جای ممکن به هیئت ها سرکشی می کرد البته در سال های بعد از جنگ، این شرایط برای سردار فراهم تر بود به طور مشخص در ایام محرم و معمولا من هم ایشان را همراهی می کردم حاج قاسم حتی به آشپزخانه های طبخ آبگوشت امام حسینی کرمان سر می زد و طعم آن را می چشید و اگر لازم بود نظر می داد که نمکش کم و زیاد است و ریز می شد و برایش مهم بود. به طور مشخص در صبح عاشورا در منزل شهید «ضیاء عزیزی» چندین دیگ آبگوشت امام حسینی برپا می شود، سردار مقید بود آنجا حتما حاضر شود یا در یکی از روضه های مشهور کرمان در منزل حاج آقا خوشرو حتما حضور می یافت ... حمایت و هدایت از روضه ها جزء سیره حاج قاسم بود .

 

توجه ویژه حاج قاسم به آخرت

 

 

 

 

علاوه بر این، در سیره عملی حاج قاسم توجه به آخرت به وضوح به چشم می خورد و تبلور داشت، اینکه محضر مراجع عظام تقلید رسید و کفنش را برای امضاء محضر آنها برد که در روز قیامت شاهد داشته باشد، یا وقتی رزمندگان را فرا خواند و از آنها پرسید: آیا در نگاه شما من آدم خوبی هستم و از آنها شهادت خواست و بعد گفت: این برای قیامت من خوب است.

این یعنی اعتقاد اخروی و انتقال این اعتقاد به دیگر اقشار ... حتی در جنگ با داعش وقتی در یکی از مناطق در منزل شخصی سوری نماز گذارد، برای صاحبخانه نامه نوشت که ما بدون اجازه شما نماز خواندیم و شماره می گذارد و حلالیت می طلبد این ها همه جلوه های اخلاص عملی در سیره حاج قاسم است که در جنگ و پشت جبهه ها بارها و بارها خود را نشان داده است.

برای مثال در جلسات برای خانواده شهدا بعد از یکی از عملیات ها (والفجر 8 یا کربلای 5) خطاب به مادران شهدا گفت: شما نبودید آنجا و ندیدید، اما ما حضرت زهرا(ع) و عنایات ایشان را در اروند و خطوط گوناگون دیدیم!

ایشان در نگاه های معنوی، ارتباطات مردمی را نیز سامان داده بود، ارتباط مستمر و مداوم با خانواده شهدا داشت، حوالی سال 69-70 در کرمان که لشکر ثارالله(ع) در ستاد مستقر شد، به خانواده شهدا و جانبازان سرکشی می کرد و برای حل مشکلات آنها موسسه «مددکاری ایثارگران» را راه اندازی کرد. این سرکشی ها از برنامه های اصلی سردار بود.

 

از مردم فاصله نمی گرفت

 

حاج قاسم مردم را در ارتباطات تحویل می گرفت و بین خود و بسیجیان و مردم عادی، فاصله نمی دید و حتی در جلسات روضه یا فرودگاه از مردم گره گشایی می کرد.

مدیر یکی از صندوق های قرض الحسنه در کرمان می گفت: من مجموعه ای از نامه های دست نویس سردار سلیمانی درباره توصیه به کمک های مردمی را دارم!، حدود 40 سال این ارتباطات را داشت و از عنایات خدا به رزمنده های کرمانی این بود که لشکر ثارالله(ع) در طول همه این سال ها یک فرمانده یعنی سردار سلیمانی را داشت.

در پروازهای تهران کرمان و بالعکس مردم را با آغوش باز می پذیرفت و جاذبه ای منحصربفرد داشت، در ابعاد شخصیتی سیره سردار، می توان به صله رحم اشاره کرد. شخصیت ها و مسئولان وقتی مسئولیتی سنگین را عهده دار می شوند معمولا به شهر و روستای خود سر نمی زنند، اما حاج قاسم به روستای محل تولدشان یعنی قنات ملک از توابع شهرستان رابُر کرمان را به عنوان مقر اصلی تا همین نزدیک شهادت حفظ کرده بود. روستاهای اطراف رابر هم از معنویت و آثار این حضور بهره مند می شدند.

اخیراً بر مزارشان حضور یافتم و یکی از رزمندگان قدیمی و مسن را دیدم، به من گفت: شب عیدی بود و من برای عیدی 24 نوه خود پولی نداشتم و دستم تنگ بود، همان موقع تماسی با من گرفته شد و گفت: منزل باشید که عصر برای تان بسته ای از جانب یکی از دوستان آورده می شود، آمد و بسته را از جانب حاج قاسم آورد که درون آن مقداری اسکناس نو بود که هم به همه نوه ها عیدی دادم و وجهی هم برای خودم باقی ماند... همه این ابعاد شخصیتی باعث شده که سیره حاج قاسم مکتبی جامع الابعاد برای همه اقشار باشد.

 

بخش عمده سیره حاج قاسم برگرفته از ارتباط با ولی فقیه است

 

 

پیام مهم رهبر معظم انقلاب در پی شهادت حاج قاسم سلیمانی / انتقام سختی در  انتظار جنایتکاران است

 

سردار سلیمانی حدوداً نزدیک به 10 سال از عمر خدمتی اش را در محضر امام خمینی(ره) بود، اما سه دهه بعد از رحلت امام، مسئولیت اجرایی در حوزه پاسداری از انقلاب اسلامی را داشت و دائم مشغول بود. بعد از جنگ و استقرار در کرمان، ناامنی های گسترده در جنوب شرق شروع شد در جنوب خراسان، سیستان و بلوچستان و کرمان که رفع آن نیاز به ازجان گذشتگی داشت؛ حاج قاسم بارها در فضایی قرار گرفت که تا نزدیکی های شهادت پیش رفت برای مثال در سال 72، شبی قرار بود از زاهدان بازگردد و ما دیداری داشته باشیم، تلفنی گفت که از دست اشرار گریخته ایم، همچنین بود عملیات های در مرز، در جنوب خراسان و ... چندین سال مشغول جنگ با اشرار بود برای تامین امنیت جنوب‌شرق کشور که هنوز هم پایدار است و اینها را تحت امر ولی فقیه انجام می داد به ویژه با اشراف ایشان به این منطقه به دلیل آنکه حضرت آقا در دوران طاغوت در این مناطق تبعید و خواستار برقراری امنیت در آنجا بودند، حاج قاسم چند سال شب و روز نداشت تا چنین شد و بعد از آن هم فرمانده نیروی قدس سپاه شد و در همه این ایام با ولی فقیه محشور بود و حتی روزی که داعش را شکست داد خطاب به مقام معظم رهبری نوشت: سرباز مکلف از جانب شما ... .

بخش عمده سیره حاج قاسم برگرفته از ارتباط با ولی فقیه است از این رو در سخنان هم دائما به ولی فقیه توصیه می کند و معمولا از حضرت آقا توصیه به این حکیم بزرگ می کند و تصریح دارد که در قیامت از این ارتباط دلی با ولی فقیه سوال می شود و حتی از مراجع پشتیبانی از ولی فقیه را درخواست دارد.

حاج قاسم برای پیاده شدن حاکمیت الهی حرف می زند و عمل می کند و تاکید دارد که اگر قرار است حکومت مهدوی حاکم شود، راهش تبعیت از ولی فقیه و اطاعت از او و فاصله نداشتن از ولی فقیه است، لذا همان راهی را در پیش گرفت که امام راحل در پایان جنگ به جوانان در کشورهای اسلامی توصیه کردند یعنی ایجاد بسیج جهان اسلام. حاج قاسم همین راه را در پیش گرفت و بسیج جهان اسلام را ایجاد کرد، چنان که در مبارزه در سوریه دقیقا از بسیج جهان اسلام بهره برد، فاطمیون افغان، حزب الله لبنان، حشدالشعبی عراق، بسیج سوریه و ... .

معتقدم هر کسی که علاقمند به حاج قاسم است و می خواهد به شیوه ای مسیر حاج قاسم را طی کند، باید تلاش کند به بعدی از ابعاد ایشان در ویژگی های فردی، رفتار اجتماعی و نگاه حکومتی نزدیک شود، چنان که وصیتانه حاج قاسم ولایتنامه است و همه سیاسیون و جناح ها را به ولی فقیه دعوت می کند.

 

حاج قاسم اهل اشک بود...

 

 

 

 

همه رزمندگان در جبهه ها به ویژه در شب های عملیات، جلسه وداع داشتند و جمع می شدند و وداع می کردند و محور این وداع توسل بود، حاج قاسم بعضاً روضه می خواند و گریه می کرد، حاج قاسم اهل اشک و گریه بود و در فیلم ها ضبط شده است، مهمترین توسلات حاج قاسم، توسل به حضرت زهرا(س) بود و بارها با ایشان بودم که می گفت: توسلی بخوان و در حوزه توسل اولا بسیار معتقد به توسل بود که گریه بر اهل بیت(ع) راه باز می کند، در سخنرانی های دوران جنگ ایشان بارها توسل به حضرت زهرا(س) وجود دارد در شب های عملیات، صحبت برای رزمندگان و عمده توسلات حاج قاسم به حضرت زهرا(س) بود و در فاطمیه دوم روضه خوانی داشت.

 

ایده بازسازی عتبات و پیاده روی اربعین

 

 

 

حضور ایشان در عراق در راستای ماموریت نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود، اوایل با حضور آمریکا در عراق در حوزه مسئولیت های مستشاری به عراق می رفت، ایشان در جمع کارکنان ستاد بازسازی عتبات عالیات تصریح کرد در سال 82 به نجف رفتم و حرم امیرالمومنین(ع) را به گونه ای یافتم که روزی حتی 30 زائر هم نداشت و غبار گرفته بود، جرقه بازسازی اعتاب به ذهنم خورد ... صدام مانع از بازسازی اعتاب مقدسه بود و چون نمی توانست حرم های اهل بیت(ع) را  تخریب کند، می خواست کاری کند که اینها به طور طبیعی از بین بروند.

 

آن روزها ستادی برای کمک به مردم مظلوم عراق تشکیل شد، از نفت رسانی و گازرسانی تا کمک به دانش آموزان عراقی و ... این فرصتی شد برای شکلگیری ستاد بازسازی عتبات عالیات که از حمایت مستقیم نیروی قدس سپاه برخوردار بود و مسئول آن از سوی سردار تعیین می شد تا کمک های مردمی را جذب کند هر چه پیشتر آمدیم ستاد اعتماد مردم را جلب کرد و در ادامه مردم هم علاقمند شدند و ستادهای استانی شکل گرفت و ستاد عراق هم زیرمجموعه ما آمد.

 

حاج قاسم از صفر تا صد فعالیت های ستاد بازسازی عتبات عالیات حضور داشت اعم از راه اندازی، تقویت، گزارش گیری از مسئولان، بازدید میدانی همچون بازدید از لاغرسازی ستون های داخل حرم امام حسین(ع) و طرح ترفیع گنبد بارگاه حسینی و حتی درباره طرح های هنری اعتاب نقطه نظر داشت و در تامین امنیت همه عتبه ها ورود کرد و برای رفت و آمد زیارتی ایران و عراق تلاش کرد که جلوه اصلی اش در اربعین حسینی تبلور یافت. این امکان امنیتی را با همکاری نیروی قدس سپاه و حشدالشعبی و ... فراهم کرد. این کار به ویژه در سال های جنگ با داعش، ساده نبود. از این رو، همه این اقدامات به نگاه مثبت و حمایتی سردار و تلاش و پیگیری منصوبانش در ستاد و نیز علاقمندی و حمایت و اطمینان مردمی محقق داد.

 

پیاده روی به سمت حرم امام حسین(ع) از بعد عاشورا به عنوان عملی همراه با اجر و ثواب بسیار، مطرح و رایج و در سیره اهل بیت(ع) و علما مرسوم بوده است. اما در حکومت بعث عراق مردم در پیاده روی به سمت عتبه حسینی با سختی هایی اعم از قتل و قطع دست و پا و زندانی شدن و ... مواجه می شدند و اینها در تاریخ ثبت است و انتفاضه های بسیار علیه این جنایات صورت گرفت!

اما بعد از سقوط صدام، عشق و علاقه مردم همچون فنری که در فشار بوده آزاد شد و در مقاطع مناسبتی همچون نیمه شعبان، شب های قدر، محرم و اربعین در قالب پیاده روی به سمت حرم حسینی نمود یافته است. از نگاه حاج قاسم، ارتباط ایران و عراق باید بعد از صدام گسترش می یافت و این روابط در بعد زیارت مدنظرشان بود که با اربعین تحققی خاص یافت. البته در همین زمان هم بعضا امنیت ها تحت شعاع بود و نیاز می شد که نیروهای نظامی زائران را همراهی کنند اما ایشان تلاش داشت تا سدهای مانع زیارت شکسته شود.

 

ستاد بازسازی عتبات عالیات در ایجاد و تعمیق روابط زیارتی ایران و عراق تاثیر بسیار داشت مهمترین نقش ستاد با کمک عتبه های عراق این بود که زیرساخت های زیارت را فراهم کرد. این حضور در تاریخ ما وجود داشته و ایرانیان همیشه تاریخ به اهل بیت(ع) ارادت و به توسعه حرم های آنها اهتمام داشته اند از پادشاهان و حکام گرفته تا مردم عادی، البته ستاد بازسازی عتبات عالیات باعث شد این روند از عرصه پادشاهی و حکومتی به بُعد مردمی نیل کند چون جمهوری اسلامی حکومت دینی و اهل بیتی است و مردم در سایه این حکومت علایق اهل بیتی خود را توسعه دادند از نامگذاری لشکرها و گردان های دفاع مقدس با نام های اهل بیتی گرفته تا امروز و راه اندازی مواکب اربعین حسینی که البته ستاد بازسازی در ایجاد و حمایت و هدایت این مواکب هم حضور در میدان داشته است.

 

انس حاج قاسم با مسجد

در اهواز و محل استقرار لشکر 41 ثارالله(ع) همه یگان های رزم یک مقر ثابت محوری و تعدادی مقرهای موقت داشتند در اهواز ابتدای جاده خرمشهر که مقر لشکر بود با نگاه ایشان و حمایت مردم، یک حسینیه بزرگ برای نماز جماعت و عزاداری ها برپا شد حاج قاسم بعضا در آنجا امام جماعت می شد از ابتدای آشنایی با ایشان نماز اول وقت، تقویت نماز جماعت، حضور در مسجد را در سیره شان دیدم و در همه مساجد نماز جماعت به جای می آورد و برای سخنرانی ها هم در مساجد حضور می یافت و به تقویت جایگاه مسجد تاکید و اهتمام داشت و در جبهه مبارزه با داعش هم معمولا امام جماعت بود. اهل نماز شب و تهجد بود و می کوشید دیگران هم اینگونه باشند البته فارغ از ذره ای ریا، همه می دانستند وقتی با حاج قاسم باشی باید نماز اول وقت بخوانی و اهل توسل باشی!

 

خاطره شخصی ...

حدودا سه سال پیش مادرم به رحمت خدا رفت، ایشان مورد احترام و علقه حاج قاسم بود به ویژه اینکه مادر دو شهید و مادربزرگ سه شهید نیز بود، بعد از فوت مادرم، حاج قاسم خود را به کرمان رساند؛ در تهران هم مجلس ختمی برپا شد و حاج قاسم از ابتدا تا انتهای مجلس ختم کنار من ایستاد نه صرفاً برای من بلکه تا جایی که می توانست در مجلس ترحیم خانوادگی دوستان و آشنایان شرکت می کرد.

همه کسانی که در مجلس ختم مادرم می آمدند، با حاج قاسم مواجه می شدند آنهم زمانی که ایشان در اوج شناخت مردمی بود!

بامرام بود، مرام ویژگی فردی بعضی از آدم ها است. ایشان حتی با خانواده های ما تماس می گرفت و حال و احوال می کرد.

 

یک سال بعد از حاج قاسم!

 

یک سال بعد از حاج قاسم دوران سخت زندگی همه ما است، مایی که 30-40 سال در محضر ایشان بودیم، حاج قاسم را مرشد و حامی خود می دانستیم و نظرش برای ما حجت بود همین که می شنیدیم هست، آرامش داشتیم، این یک سال سال ها بر ما گذشت آدم بزرگی از ما گرفته شد هرچند که عاشق شهادت بود و مزدش را گرفت و آبرومند و در اوج و به عنوان سرباز امام زمان(عج) رفت اما ما خسارت دیدیم. خون به ناحق ریخته شده ایشان همچون خون سیدالشهداء(ع) برکات و اثراتی دارد.

 

 

کد خبر 1010553

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha