در سوگ سیاوش

یک سال از شهادت سیدالشهدای مقاومت، سپهبد شهید قاسم سلیمانی می گذرد و استان مازندران سرزمین آلاله های خان طومان سوریه همچنان در غم از دست دادن سردار سلیمانی در بهت و سوگ است. چرا که مرد میدان عمل بود؛ و اخلاص در عمل را وجهه‌ی همت خود قرار داده بود.


 

خبرگزارش شبستان- مازندران؛ سرزمین کهن ایران در طول تاریخ چند هزار ساله‌ی خود سرداران و سپهسالاران و یلان ناموری را از اساطیری تا تاریخی به خود دیده است که قطع نظر از مرام و مشرب و مسلک و کیش و آئین؛ به سبب سلحشوری، مروت و مردانگی و میهن دوستی، مورد ستایش و تکریم ایرانیان واقع شده اند. از رستم زال زاد تا رستم فرخزاد؛ ناز کاوه تا آریه؛ از شاهین تا آذربرزین؛ از بهرام چوبین تا بابک خرمدین؛ از آرتاباز تا شهربراز؛ از جلال الدین خوارزمشاهی تا یعقوب لیس صفاری؛ از سورنا تا عباس میرزا؛ از لطفعلی خان تا ستارخان؛ از میرزا کوچک خان جنگلی تا رئیسعلی دلواری ...

 

در این میان گویی هیچیک از این قهرمانان و نام آوران به پایه‌ی سیاوش در باور، فرهنگ و ادبیات عامه و جدی ایران، بلکه حوزه تمدنی ایران، از آئین ها تا شعر و داستان و نمایش و تعزیه و مینیاتور، بروز و ظهور و جلوه و جلا نداشته است

آنچه مسما به سوگ سیاوش، سیاوشان یا سووَشون است ؛ کهن‌ترین یادگار این اسطوره است که از دوره نوسنگی و سه هزار سال پیش از میلاد مسیح باقی مانده  و از هرات تا طبرستان  و از خوارزم  تا فرارود گسترش یافته بود.

 

برخی اسطوره‌شناسان و پژوهشگران با تاکید بر تداوم آیین‌های سوگ سیاوش بر این باورند که این آیین‌ها پس از اسلام ، بخش مهمی از سوگواری های سالار شهیدان و رویداد عاشورا را شکل داده است . ایرانیان که از سده های نخستین پس از پذیرش اسلام ارادت و اخلاص خود را به خاندان رسالت نشان داده بودند با وقوع حادثه کربلا و شهادت امام حسین(ع) و یارانش که نقش اصلی را در تکوین هویت جمعی شیعیان و ارادتمندتان اهل بیت پیغمبر  داشت، علاوه بر اینکه هر امر مربوط به این واقعه را به‌مثابۀ یادمان و نمادی هویتی گرامی داشتند ؛ در این دوران که موالی نیز خوانده می شدند ، با رسوم و آئین های سوگ سیاوش ، مثل جامه نیلی کردن ، سیاه پوشی و سیاه جامگی ، تعزیه و بر سر وسینه زدن ، نخل بندی و نخل گردانی -که نمادی از تابوت سیاوش و اکنون سمبل تشییع پیکر مطهر حضرت سیدالشهدا است  - برای همیشه تاریخ خود را داغدار و سوگوار فرزند رسول خدا قرار دادند.

 

با این مقدمه مطول می خواهم به دوره معاصر اشاره کنم که ایرانیان بزرگترین و تاثیرگذارترین رویداد قرن ، یعنی انقلاب اسلامی را به رهبری سلاله رسول خدا - حضرت روح الله - ، رقم زدند . هم او که با دم مسیحایی اش سرداران و یلانی مصداق فرموده امیرالمومنین - رُهبان بِاللّيل ليوث بِالنَّهار - تربیت و به عرصه آورد . رادمردانی چون‌باقری ها و باکری ها ... و سرآمد آنها در این زمانه ، سلیمانی بزرگ...

 

با وجود او ایرانیان دیگر تهمتن ایرانی و سیاوش کیانی ؛ "پهلوانان جنگ های محال و فاتحان میادین دشوار" را ، نه در داستان و روایت و نه در اسطوره و افسانه ، و نه در فراخنای تاریخ ، بلکه در عینه و عیان در هیات و قامت سلیمانی دیدند و باور کردند.

 

فرقی نمی کرد عنوان و منصبش یا طلیعه نامش چه باشد ژنرال یا سردار یا به تعبیر خود شهید سرباز ؛نام سلیمانی یا همان حاج قاسمِ مردم ، برای جماعت ایرانی بل مظلومان امت اسلام  ، مرادف آرامش و امنیت ، صلابت ، شجاعت و فتوت بود . شاید این را زائران اربعین حسینی در اوج ناآرامیها و تسلط داعش بر بیش از نیمی از عراق درکی مضاعف داشته باشند. 

 

آحاد مردم ورای گرایشها و سلیقه ها او را از خود و حامی خود می دانستند چرا که او هرگز متر و میزان و خط کشی برای جداسازی هموطنانش به کار نمی برد.

 

ایرانیان او را نه در عرصه شعار و صحنه سخن دیدند، بلکه او را مرد میدان عمل، شناختند؛ مردی که به واقع  از نام و نان دور بود و اخلاص در عمل را وجهه‌ی همت خود قرار داده بود لذا مشمول و مصداق وعده الهی«إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا »آیه 96سوره مریم، شده بود به گونه ای که نه محبوب قلوب ایرانیان بلکه محبوب قلوب مظلومان عالم شد.

 

مردی که توانست با پایمردی و رشادت به غائله سفاک ترین دشمنان اسلام و انسان که در لباس دیانت و لوای شریعت ظهور کرده بودند و از پشتیبانی عظیم محور غربی، عبری و عربی برخوردار بودند را نه تنها از سر مسلمانان بلکه جهانیان پایان دهد.

 

مردی که توانست در حساس ترین و ملتهب ترین منطقه دنیا که همواره مورد طمع، دخالت و دسایس استعمارگران و زورگویان عالم بوده است، محور مقاومت را به یاری جوانانی پاکباخته بنیان وسامان دهد و نقشه های شوم دشمنان را که حاصل سالها مطالعه وپژوهش در اندیشکده ها و میلیارد ها دلار هزینه مالی و تسلیحاتی بوده را نقش برآب کند.

 

مردی که دشمنانش نیز نتوانستند زبان به ستایشش نگشایند و با عباراتی نظیر توانمند، مدبر، دشمنی شایسته،  دشمن قابل احترام، ژنرال صلح و قدرتمندترین فرد خاورمیانه از او نام بردند.

 

شگفت آنکه در منطقه ای و با دشمنانی دارای عظیم ترین انبار تسلیحاتی جهان، بالاترین بودجه های نظامی، دخایر عظیم نفتی و به تبع دلارهای بی شمار حاصل از آن، غده ای سرطانی با تنها زرادخانه سلاح اتمی در منطقه، به اصطلاح ابرقدرتی با ده ها پایگاه نظامی در آن؛ از او به عنوان قدرتمندترین فرد خاورمیانه یاد می کردند.

 

سوگ و داغ فراق این فرزند و سرباز ایران و اسلام به سان سوگ سیاوش و نمودی واقعی از این اسطوره همواره در قلب و روح ایرانیان بلکه امت اسلام باقی خواهد ماند و خون مطهرش موجب جوشش خون مظلومان و مستضعفان و یادش چون نور امیدی بر جان های خسته و قلب های غمدیده خواهد تابید و آنها را به حرکت در خواهد آورد و بساط مستکبرین و اذناب آن را بر خواهد چید.

 

 مردم قدردان و همیشه آگاه و سرفراز ایران نیز پس از بزرگترین و بی نظیرترین استقبال و بدرقه یک رهبر؛ عظیم ترین و باشکوه ترین بدرقه یک سردار و سرباز را در تاریخ جهان رقم زدند و بار دیگر اثبات کردند گوهرشناس ترین مردم عالمند و قدردان گوهرهایشان هستند.

 

سلام بر تو روزی که زاده شدی

و روزی که با رخ گلگون به دیدار معبود شتافتی

و ان شاءالله روزی که در رکاب مهدی فاطمه باز خواهی گشت

یادداشت مهمان: «جواد سیفی آملی»استاد دانشگاه،پژوهشگر و نویسنده

 

کد خبر 1010959

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha