«جهان پهلوان» با محوریت دیدار با شهید سلیمانی در آینه حکمت و علوم انسانی برگزار شد

نشست جهان‌پهلوان (۲) با عنوان «دیدار با شهید قاسم سلیمانی در آیینه حکمت و علوم انسانی» در پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از پایگاه خبری حوزه هنری، نشست «جهان پهلوان 2» با محوریت جستارهایی در دیدار با حاج قاسم سلیمانی در آینه حکمت و علوم انسانی توسط پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی در سالن شهید آوینی برگزار شد.

جمال یزدانی، با عنوان «روایت‌شناسی اجتماعی شهید و کارنامه ما در سالی که گذشت» در ابتدای نشست گفت: در خاطرات مردمی پیرامون شهادت حاج قاسم سلیمانی که در کتاب‌های مختلف جمع‌آوری‌ شده، تبدیل ادبیات تغزلی و منتقد اجتماعی به ادبیات حماسی و رجزخوانی را می‌بینیم. یعنی به جای گله و شکایت، ادبیات مردم حماسی است که به نظرم خیلی مهم است. از بین رفتن دوگانه‌های کاذب، بیان الگوی جدید از سیاست‌مداری، تقویت شعارهای اسلامی و ایرانی و … در این خاطرات مردمی مشهود است.

پژوهشگر سیاست‌گذاری فرهنگی افزود: نیاز به کار علمی بر روی تجربه زیسته حاج قاسم داریم. این کار هنوز صورت نگرفته است. بحث بر روی آرزوهای تحقق‌نیافته حاج قاسم و تکمیل پروژه‌های ایشان مسئله دیگری است که باید به آن بپردازیم. نهاد علم و نهاد رسانه باید بر روی این مؤلفه‌ها تمرکز کند.

سینا کلهر در ادامه نشست و در ارائه خود با عنوان «طرح امت‌سازی اسلامی و نقش شهید سلیمانی» گفت: قصد دارم از چشم‌انداز جامعه‌شناختی به میراث شهید سلیمانی بپردازم. انسجام اجتماعی یکی از نکاتی بود که رفتار و قول او در زمان حیاتشان ایجاد می‌کرد و همچنین بعد از شهادت، جامعه‌ای که دچار یأس و افسردگی بود را حیات بخشید. بازسازی و بازتوان‌بخشی طرح امت اسلامی از میراث بزرگ شهید سلیمانی است. جوامع اسلامی دچار چند دستگی و نزاع هستند و نظام رسانه‌ای غرب تلاش می‌کند این چند دستگی را به دین نسبت دهد. گویی جهان غرب است که به عنوان ناجی آمده و بین این‌ها صلح ایجاد کرده است.

این پژوهشگر جامعه‌شناسی ادامه داد: طرح اول آن‌ها این است که کشوهای اسلامی تجزیه شوند و اختلافات آن‌ها نیز تشدید شود. اگر این طرح نتیجه ندهد طرح تخریب به میان می‌آید. شهید سلیمانی بازسازی امت اسلامی را از طریق ایجاد گروه‌های مردمی پی گیری می‌کرد. واقعیت آن است که مردم عراق، سوریه و … نیرو گرفته‌اند و قوی شده‌اند. این پروپاگاندای غرب است که می‌گوید هواداران ایران قدرتمند شده‌اند در حالی که این‌طور نیست و نتیجه طرح‌های شهید سلیمانی قدرتمند شدن مردم است.

وی سپس گفت: قدرتمند کردن مردم در برابر تجزیه و تخریب، مهم‌ترین میراث شهید سلیمانی است. نباید این میراث نیمه‌کاره رها شود و هر کدام از ما باید در حد توان خود این مسیر را ادامه دهد. باید مدام از خود بپرسیم که در مقابل طرحی که جهان غرب برای ما دارد طرح ما چیست؟

در ادامه علیرضا بلیغ با عنوان «سلیمانی؛ تقویم ملت‌ها و تکوین اتحاد جماهیر اسلامی» به بیان دیدگاه‌های خود پرداخت. وی عنوان کرد: شهید آوینی معتقد بود انقلاب اسلامی نیاز جوامع اسلامی است و لاجرم در کشورهای اسلامی پیش می‌آید و اتحاد جماهیر اسلامی شکل می‌گیرد. شهید سلیمانی در جهت تحقق همین هدف عمل می‌کرد. آزادی ما با استقلالمان گره خورده است و پیام انقلاب اسلامی ایران برای سایر ملت‌های اسلامی این بوده که روی پای خود بایستید. تشخص، هویت و ارضای میل به رسمیت شناخته شدن یا همان کرامت ملت‌ها به وسیله استقلال محقق می‌شود. این همان ایده‌ای است که انقلاب اسلامی صادر کرده است و سردار سلیمانی دقیقاً در پیشانی این ایده قرار داشت.

پژوهشگر فلسفه علوم اجتماعی اضافه کرد: شخصیت شهید سلیمانی دقیقاً مفهوم فتوت و ویژگی‌های فرهنگ ایرانی و اسلامی را نمایندگی می‌کرد اهل فتوت از زور بازو برای کمک کردن به ضعیفان استفاده می‌کنند. محور مقاومت باید اقتصاد و بازار مقاومی هم داشته باشد. حاج قاسم به دنبال این هدف نیز بود. نهاد علم اگر بخواهد یک نهاد ملی باشد باید به این مسائل بپردازد.

سجاد صفار هرندی در ارائه خود با عنوان «ذکر ایام‌الله؛ دستور کاری برای هنر و علوم انسانی» در ادامه گفت: سال گذشته حضرت آقا درباره مسئله شهادت شهید سلمیانی و ایام پس از آن از تعبیر ایام‌الله استفاده کردند. مفهوم ایام‌الله توسط امام وارد فرهنگ سیاسی ما شد. ایام‌الله روزهای ظهور و غلبه امر الهی و به تعلیق در آمدن امر روزمره و عادت شده است. همان افرادی که به دنبال امور شخصی و رقابت و … هستند در ایام‌الله به گونه دیگری مشاهده می‌شوند و همین انسان‌ها، فداکارتر، مهربان‌تر و شجاع‌تر می‌شوند. در ایام‌الله پس از شهادت شهید سلیمانی این را مشاهده کردیم. مثلاً در مشهد هتل‌هایی که تا روز قبل با انواع و اقسام روش‌ها به دنبال سود بیشتر بودند و در ایام شلوغی به فکر بالا بردن قیمت‌های خود بودند، در آن ایام نقش موکب را ایفا می‌کردند و حتی خدمات رایگان ارائه می‌دادند.

پژوهشگر تاریخ فرهنگی و جامعه‌شناسی افزود: ویژگی دیگر ایام‌الله، طبق گفته قرآن ایاماً معدودات است؛ یعنی روزهای کوتاهی است که تا مدت‌ها تکرار نمی‌شوند. بعد از این اتفاق و پس از آن ماجرای سقوط هواپیما، این حال و هوا از بین می‌رود و به نوعی به یک آتش زیر خاکستر تبدیل می‌شود. ذکر ایام‌الله و به یادآوردن و تذکر دادن ایام‌الله مهم است. با این یادآوری در روزهای جاری می‌توان هدایت را رقم زد و به رفتارها در نسبت با این تذکر شکل داد. ما در زندگی روزمره همواره به یک نظام معانی و دلالت‌ها به عنوان راهنمای عمل نیازمندیم. هنر می‌تواند این مفاهیم را بازآفرینی و تکرار کند و در سامان‌دهی به امر روزمره ما نقش‌آفرینی کند.

سیدحسین شهرستانی از دیگر سخنرانان این نشست در ارائه مطلب خود با عنوان «سلیمانی؛ عصاره فرهنگ ایرانی» بیان کرد: شهید سلیمانی عصاره فضیلت‌های ملت ایران و عصاره فرهنگ ایرانی است. فضیلت بنیادین در فرهنگ ملی ما فتوت و مردانگی است. عرفان و تصوف وجه دیگر فرهنگ ایرانی است که شهید سلیمانی نماد این وجه نیز هست. شاعرانگی یکی دیگر از وجوهی است که درباره آن می‌خواهم صحبت کنم. شهید سلیمانی اهل شعر بود اما کل کردار و زیست او برای من قابل‌توجه است. کل زیست او حرکت در جهت خلاف آمد عادت و نجات از روزمرگی است. تلاش برای سکونت در بی‌قراری و شکستن قرار زندگی شهری و عبور از روزمرگی در طول زندگی او دیده می‌شود. در نوشته‌های او این نکات بسیار دیده می‌شود. مثلاً در نوشته‌ای توصیه می‌کند که اجازه ندهید روزمرگی یاد رفیقان شهیدتان را از بین ببرد.

پژوهشگر ادبیات و جامعه‌شناسی سپس گفت: طراوت و تازگی، بلاکش بودن، خلوت و غربت و … از دیگر مفاهیمی است که در شعر ما وجود دارد و در زیست و کلام شهید سلیمانی دیده می‌شود. شهادت، مرگ شاعرانه و شاعرانه مردن است. می‌توان به رنج با تلخی و سیاهی نگاه کرد و می‌توان آن را شیرین و زیبا دانست. به تعبیر حافظ زیر شمشیر بلا رقص‌کنان باید رفت. شهید سلیمانی در نامه‌ای که برای دخترش، فاطمه می‌نویسد می‌گوید: «فاطمه عزیزم این چند صفحه را برای تو می‌نویسم چون می‌دانم مقدسانه مرا دوست داری. آه مرگ خونین من عزیز من زیبای من کجایی؟ مشتاق دیدارت هستم. وقتی بوسه انفجار تو مرا در خود محو می‌کند و می‌سوزاند چقدر این لحظه را دوست دارم. در راه عشق جان دادن زیباست. خدایا 30 سال برای این لحظه تلاش کردم. برای این لحظه با تمام رقبای عشق در افتادم. زخم‌ها برداشتم و واسطه‌ها فرستادم.»

وی اظهار داشت: این نوشته در نهایت یک تغزل شاعرانه است. فرهنگ ایرانی یک بعد تغزلی و یک بعد حماسی دارد. این‌ها ابعادی از فرهنگ ماست که از آن غفلت کرده‌ایم اما در زندگی شهید سلیمانی نمود دارد. گویا تمام زندگی شهید سلیمانی حل‌ و فصل مسئله فراق است.

میثم مهدیار با عنوان «شهید سلیمانی: ابرمرد یا جهان پهلوان» آخرین ارائه کننده در این نشست گفت: دو نگاه در اندیشه معاصر به مسئله جنگ داریم: نگاه مبتنی بر شر که در مقاله  «به سوی صلح پایدار» کانت شاهد هستیم و نگاه دوم که مثبت و تقدیس‌گرایانه است و جنگ را جوهره اساسی جامعه می‌داند. این نگاه از هراکلیتوس به بعد وجود دارد. کانت در مقاله‌اش اگرچه به دنبال یک جمهوری جهانی برای ایجاد صلح جهانی است، خودِ فلسفه استعلایی کانت زمینه‌ساز یک ستیز جدید است. در مقابل اندیشه رمانتیک وجود دارد که 3 نوع وحدت دنبال می‌شود: وحدت انسان با خود، با جامعه و با طبیعت. روحیه حماسی در رمانتیک‌ها نمود پیدا می‌کند.

پژوهشگر تاریخ اجتماعی و جامعه‌شناسی ادامه داد: هگل به نوعی این‌ها را ترکیب می‌کند. او نگاه تقدیس گرایانه ای به جنگ دارد که وحدت داخلی بین دولت‌ها و ملت‌ها ایجاد می‌کند. بعد از هگل نیچه تلاش می‌کند ترکیبی میان هگل و رومانتیکرها ایجاد کند. اراده معطوف به قدرتی که نیچه دنبال می‌کند به نوعی بازگشت به آن وحدت‌گرایی‌ای است که رومانتیک‌ها به دنبال آن هستند و این وحدت‌گرایی را از مسیر جنگ و ستیزه دنبال می‌کند. ابرمرد را نیرویی می‌داند که از 3 وحدت عبور کرده است: وحدت با خود، با جامعه و با جهان و طبیعت. جنگ با خود را برای ایجاد وحدت درونی و مقدمه وحدت با جامعه ضروری می‌داند.

وی در پایان گفت: لفظ ابرمرد که برای شهید سلیمانی استفاده می‌شود به نظر صحیح نمی‌آید و لفظ جهان‌پهلوان می‌تواند تبیین‌کننده‌تر باشد. او از طرفی عارف‌مسلک است و از طرفی با سلحشوری توانسته میان ملت‌های مسلمان همگرایی ایجاد کند و همچنین مراحلی که نیچه می‌گوید برای رسیدن به مرحله ابرمرد شدن را نیز گذرانده است. نگاه نیچه ناسیونالیستی بود اما شهید سلیمانی به ملت‌های دیگر نیز توجه دارد. می‌توان مفهوم جهان‌پهلوان را تبیین نظری کرد.

کد خبر 1012747

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha