به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، پژوهشگران این اثر تلاش کردهاند با تحليل تجارب سازمان رسانهاي جمهوري اسلامي ايران و بررسي اسناد بالادستي به الگوی بومی هنجار رسانه در ایران دست پیدا کنند.
به استناد این پژوهش، يکی از دغدغههای اصلی تمام سازمانهای رسانهای و ارتباط جمعي و دانشگاهيان حوزه مطالعات رسانه، تدوين تئوری و الگوي هنجاری برای ترسيمِ نقشه راهبری رسانه در سپهر رسانهای است. تا به امروز، سيطره ادبيات تجدّدی و غرب محور از سويی و فقدان ادبيات رقيبِ قابل اعتنا از سوی ديگر، موجب شده که نظريات هنجاری ارائه شده، برای تمامی رسانههای جهان، تقريباٌ واحد بوده و هدف واحدی را دنبال کنند. بهزعم پژوهشگران این تحقیق، چنين فراروايتی، تفاوتهای آشکار فرهنگی، عقیدتی و اجتماعی موجود در جوامع گوناگون را که میتوانست زمينهساز و مبنای تدوين نظريه هنجاری خاص و بومي آن جوامع باشد؛ ناديده گرفته است؛ اما امروزه در پرتو توجه به تنوع فرهنگي جوامع و ارزش نهادن به تفاوتها و روايتهای محلی، کمابيش اين فرصت برای جوامع و رسانههای بومی فراهم شده تا نظريه هنجاری خاص خود را بر اساس نوع جهان بینی، ارزشها، نگرشها، شاخصههای فرهنگی و اجتماعی بومی خود، تدارک دیده و ارائه نمایند.
حسن خجسته و ظهیر احمدی، پژوهشگران این اثر تصریح میکنند با توجه به اين مباني و نيز ضرورت بازطراحي و تدوین نظريه بومي و ملي در اين پژوهش درصدديم تا با تحليل تجارب بیش از 30 ساله در سازمان رسانهاي جمهوري اسلامي ايران از يک طرف، بررسي اسناد بالادستي مورد استناد و استفاده در سازمان صداوسيما و بايدها و نبايدهاي مستنبط از آنها و مسئوليتهاي چهارگانه اين رسانه در پيشگاه خداوند (دين و شريعت)، مردم (مخاطبان)، نظام و محيط زيست و طبيعت و بازخوردي که از مخاطبان اين رسانه، به مثابه يك دوست، دريافت شده است و نيز براساس مشاهدات عيني و مشاهدههاي مشاركت آميز در فرايند تبديل شدن هنجارها به سياستگذاري و توليد و پخش پيام، انجام مصاحبههای متمرکز و عمیق از دستاندرکاران رسانه و همچنين با بررسي و اهتمام به بازخوردگيري از مخاطبان رسانه ملي- كه در گزارشهای نظرسنجي و اثرسنجي و نيز اظهار نظر مخاطبان ديده ميشود- مبانی و اصول نظریه و الگوي بومی پيشنهادي براي هنجار رسانهاي جمهوري اسلامي ايران، استنباط و استخراج نموده و در پایان به نمونههایی از این هنجارها و «بایدها و نبایدهای» این نظریه اشاره نمائیم.
به استناد این تحقیق، دو مبناي «مشروعِ مقبول»و «مقبولِ مشروع» تعيينكننده اصول و خط سير و حركت نظام هنجار رسانهاي جمهوري اسلامي ايران بوده و هست و بديهي است كه در آينده نيز با ارائه مدون نظریه هنجاری رسانه جمهوری اسلامی ایران، با دقت و آگاهي بيشتر، همين مباني و اصول تعيين كننده نقشه راه حركت رسانه ملي خواهد بود.
منظور پژوهشگران در اين پژوهش از مبناي «مشروعِ مقبول» اين است كه تمام ساختارها، قالبهای برنامهسازی و محتواهاي برنامههای رسانه ملی (همه شبکههای رادیویی و تلویزیونی) و اهداف آن از مرحله پیش تولید و توليد گرفته تا مرحله پخش، بايد در محدوده هنجارها و مقررات متشرعين جامعه بوده و شرع مقدس وعلاوه بر آن بايد اصل «مقبوليت عام»(پذیرش عموم یا اکثریت مخاطبان جامعه) هم در آن لحاظ شود.
منظور از مبناي «مقبول مشروع» اين است كه تمام محتواهاي برنامهها و اهداف آنها علاوه بر اينكه بايد مقبوليت عام و پذيرش عموم مخاطبان را داشته باشد؛ بايد از «اصل مشروع بودن» هم تبعيت كند؛ يعني در اين مورد، مقبوليت و پذيرش عموم مخاطبان متشرع مد نظر است
نظر شما