به گزارش خبرگزاری شبستان، همزمان با سالروز شهادت ام الائمه حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (س)، هفتمین نشست از سلسله نشستهای علمی و تخصصی در رواق میقات با محوریت شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) از سوی مدیریت آموزش معاونت فرهنگی بعثه مقام معظم رهبری برگزار شد.
براساس این گزارش، خانم فخر روحانی از پژوهشگران حوزه علمیه در این نشست به موضوع امامت و ولایت در اندیشه و کلام فاطمی پرداخت و گفت: یکی از اساسیترین مسائل در ایام فاطمیه مسأله امامت و ولایت در منظر حضرت صدیقه طاهره (س) است؛ به بهترین شکل میشود اهمیت موضوع ولایت و سرباز بودن برای ولایت را در منش و کلام حضرت صدیقه طاهره (س) جستجو کرد.
وی افزود: در جایی که بحث ولایت به خطر افتاد و لازم بود یک سرباز ولایی در کنار امام معصوم حضور داشته باشد و امامت و ولایت و نقش آن را برای مردم روشن کند، اولین شهیده ولایت، اولین کسی که در مسیر ولایت، زمان طولانی هم به طول نیانجامید و حضور حضرت در کنار امیر المؤمنین (ع) کوتاه اما پر ثمر بود، شخصیتی به نام حضرت صدیقه طاهره (س) هست و برای ما افتخار است که از وجود این بانو به عنوان یکی از شایستهترین سربازان ولایت نام میبریم. حضرت صدیقه طاهره (س) در دوران کوتاه بعد از وفات پیامبر اکرم با قلم، زبان، حضور و نفس و همه وجودش یک مبارزه نرمی را آغاز کرد.
استاد حوزه علمیه خواهران تصریح کرد: حضرت زهرا (س) با انحراف عظم در جامعه اسلامی و انحراف از دین روبهرو شدند، اما ممارست حضرت در مبارزه با این انحراف بسیار ویژه است؛ یعنی حضرت مجبور است به گونهای با انحراف مبارزه کند که با اساس در نیفتاده باشد. تکلیف امروز ما در جامعه اسلامی همین است؛ انحرافاتی در بدنه جامعه وجود دارد، اما آنها که تیشه به ریشه میزنند، تیشه به اصل میزنند، به خطا میروند؛ انحرافی عمیقتر از انحراف دوران امامت امیر المؤمنین (ع) بعد از وفات پیامبر وجود ندارد.
وی یادآور شد: حضرت زهرا (س) چگونه با این انحراف مبارزه کردند؟ حضرت با تیز بینی و زیرکی، ضمن اینکه جایگاه ولایت و امامت را تثبیت میکنند، اما با اساس در نیفتادند، اساس را حفظ میکنند؛ این خیلی مهم است؛ کسانی که با اساس در میافتند، حتماً مغرض هستند؛ کسی که با اساس جامعه اسلامی، با بنای جامعه اسلامی در میافتد و معتقد است که باید این بنا روی زمین بیفتد، نمیتواند خیرخواه باشد. کما اینکه حضرت صدیقه طاهره (س) این را آموختند؛ حضرت زهرا (س) به ما نشان دادند، در زمانی که مسلمانانی وجود دارند که تازه به جامعه اسلامی پیوستهاند و بدنه اسلامی و جامعه اسلامی، با شخصیتهایی مواجه است که قدمتشان در اسلام خیلی زیاد نیست، اگر شخصیتهایی که جامعه اسلامی آنها را به عنوان متقدمین در اسلام میشناسند، به جان همدیگر بیفتند بر سر قدرت، اساس به خطر میافتد و ریشه به لرزه در میآید.
در ادامه این جلسه حجتالاسلام والمسلمین حمید ملکی قائم مقام حوزههای علمیه گفت: بعد از پیامبر عظیم الشأن شخصیتی که مورد تمجید و تعریف همه فرق اسلامی است، زهرای مرضیه (س) است؛ شخصیتی که اگر به علی بن ابی طالب (ع) و اولادش اگر صبر میکردند، و اگر آنهایی که مانند عمرو عاصها و مانند سعد بن ابی وقاص که معاویه به او اعتراض میکند که چرا شما علی را سب نمیکنی، یعنی سب بر علی بن ابیطالب (ع) یک امر متعارفی میشود؛ سعد بن ابی وقاص میگوید که به سه دلیل نمیتوانم علی را سب کنم، به خاطر آن ویژگیهایی است که حضرت دارد، یکی این بود که از پیامبر شنیدم و در قصه خیبر دیدم که هر کس برای فتح خیبر حمله میکرد توان فتحش را نداشت، حضرت فرمود پرچم را به دست کسی خواهم داد که هم خدا او را دارد و هم رسول خدا او را دوست دارد و هم او خدا و رسول خدا را دوست دارد؛ یک مقداری طول کشید که ببینیم آن شخص چه کسی است؟ صدا زد علی کجاست؟ عرض کردیم علی (ع) چشمانش درد دارد، حضرت با بزاق دهانش چشم مبارک حضرت علی (ع) را خوب کرد و پرچم را به دست علی بن ابی طالب (ع) داد.
وی به اسوه بودن زهرای مرضیه (س) اشاره و اظهار کرد: از اینکه همه دانشمندان اسلامی او را به عظمت یاد کردهاند، پس در اسوه بودن او شکی وجود ندارد؛ وقتی یک قله را همه قله میدانند، همه او را با عظمت میدانند، همه او را در اوج میدانند؛ یعنی ای انسانها علیکم به این قله و اسوه؛ پس همه او را به عنوان اسوه، الگو و قله قبول دارند و معرفی میکنند. منتها سئوالی که اینجا مطرح است، این است که بعد از 1400 سال زهرای مرضیه (س) چگونه میتواند برای جامعه بشری، نه جامعه اسلامی، اسوه و الگو باشد، به او اقتدا کند، از او تبعیت کند و از او پیروی کند.
استاد حوزه علمیه خاطرنشان کرد: اسوه بودن زهرای مرضیه در آن روز و امروز به چه معنا است؟ این مترتب به آن بحث اول است که بحث اول زهرای مرضیه شخصیتی است که همه در عظمت او سخن گفتهاند، در شخصیت او سخن گفتهاند و نوشتهاند. هیچ پردهای از پردههای معمولی که برای معرفی زهرای مرضیه (س) لازم باشد را فرو نگذاشتند، الا آن پردههای زیرین پنهانی که شخصیت او را فقط اهل بیت عصمت و طهارت میشناسند، او را فقط خدا و رسول خدا و علی و اولاد علی میشناسند. تعبیری امام رضوان الله تعالی علیه دارد که امکان فهم زهرای مرضیه وجود ندارد؛ به خاطر اینکه او دریا است و ما کوزه هستیم، چگونه کوزه میتواند دریا را در خود جای دهد؟ حضرت آیتالله جوادی تعبیر زیباتری دارد، میفرماید شخصیتی که اصلش از ملکوت و بهشت است و شاخ و برگش اینجاست، این قابل فهمیدن نیست.
وی در پاسخ به این سئوال که چگونه زهرای مرضیه میتواند اسوه و الگو باشد؟ اظهار کرد: ایشان حتماً باید اسوه و الگو باشد چون اصل خلقت هستی به یمن وجود زهرای مرضیه (س) است؛ اگر پیامبر عظیم الشأن فرمود که ما هستی را اگر تو نبودی خلق نمیکردیم، و اگر علی نبود تو را خلق نمیکردیم، و اگر زهرا نبود هر دوی شما را خلق نمیکردیم، یعنی خلقت هستی در یمن وجود این شخصیت است. لولا فاطمه و ما خلقتهما، اگر فاطمه نبود، شما را خلق نمیکردیم.
قائم مقام حوزه های علمیه گقت: اگر میگوییم زهرای مرضیه (س) اسوه و الگو است، یعنی نگاهش نسبت به حقیقت و واقعیتهای هستی نگاهی واقعی و حقیقی است؛ نگاهش درست است، نگاهش دقیق است؛ اگر ما میگوییم که زهرای مرضیه وقتی از حضرت امیر (ع) سئوال کردند که چگونه همسری برای شما بود؟ فرمود نعمت العمر فی طاعت الله، بهترین یار بود برای اینکه مرا کمک کرد تا در مسیر طاعت الهی قرار بگیرم، چون نگاه زهرا نگاه آسمانی است؛ اصلاً مسأله جزئی زندگی برای او اهمیت ندارد؛ اگر نگاه توحیدی و آسمانی شد، پوشش هم درست میشود؛ کوشش هم درست میشود؛ جهت حرکت هم درست میشود؛ به جای اینکه بیشتر به سمت کار و کارمندی برود، بیشتر به سمت تعلیم و تربیت میرود؛ بیشتر به سمت فرزندپروری و فرزند آوری به این سمت حرکت میکند، چون او میداند که ارزش انسان به تکثیر او است؛ فرمود و جدک بعضی، و جدک کلی، حضرت فرمود حسنم تو پاره تن من هستی، نه تو همه من هستی، یعنی تو تکثیر شده من هستی؛ یک زن و یک مرد میداند که فرزند یعنی تکثیر او و ادامه و ماندگاری او، لذا او را تربیت میکند و در مسیر توحید قرار میدهد، در مسیر هدف خلقت قرار میدهد.
وی تصریح کرد: زهرای مرضیه اسوه است، یعنی اگر همه نگاههایشان را در حد ظرفیت خودشان در مسیر نگاه زهرای مرضیه (س) قرار بدهند، جامعه اصلاح میشود، چون دیگر فکر و ذکر و جهت زندگی به سمت زرق و برق و تجملات نمیرود، به سمت مصرفگرایی نمیرود؛ به سمت گناه نمیرود.
در ادامه این برنامه حجتالاسلام والمسلمین عبدالکریم بهجت پور مدیر حوزههای علمیه خواهران با عنوان حضرت زهرا اسوه کامل و الگوی جاودانه گفت: وقتی ما از اسوه سخن میگوییم، مراد از اسوه تعبیری است که از آن با پیشوایی و قدوگی یاد میشود؛ اصولاً اسوه از اسی به معنای درمان است و آسی به معنای درمانگر و پزشک؛ وقتی کسی اسوه میشود یعنی میتواند بخشهایی از زندگی ما مشکلات ما را درمان کند. بعضی از مشکلات در زندگی ما پدید میآید، گرههایی در زندگی ما پدید میآید، دو راهیهایی وجود دارد که ما نمیدانیم که این مسأله را چگونه باید حل کنیم و از پس آن چگونه بر آییم، اینجاست که میگویند به اسوه و درمانگر مراجعه کنید.
وی افزود: از نگاه علوم اجتماعی وقتی از اسوه سخن میگوییم، یعنی یک پشتی از مکتب و اندیشههای نظری در این رفتار و در این منش ظهور، نفوذ و حضور یافته است، یعنی عجین شده است و رنگ گرفته است، به گونهای که شما هر بعد از ابعاد اسلامی را بخواهید تحقق عینی آن را ببینید به حضرت زهرا اشاره میکنند، به حضرت امیر اشاره میکنند و این مفهوم خیلی بلند و بالایی است. یک مفهوم دومی هم برای اسوه در علوم اجتماعی شده است؛ طبقات مرجع؛ کسانی که منش آنها برای زندگی و پیروی از ایشان معیار میشود؛ یک آدمهایی هستند به جایگاهی میرسند که در این جایگاه نقش رهبری را پیدا میکنند؛ راهبر دیگران میشوند؛ به گونهای هستند که میتوانند اراده یک ملت، انگیزه یک فرد را، انگیزه یک جامعه را در یک مسیر خاص قرار دهند و حرکت دهند.
مدیر حوزه های علمیه تصریح کرد: بنابراین از نگاه علوم اجتماعی، طبقات مرجعی که در این جایگاه مینشینند، اینها را اسوه میگویند؛ یعنی آن رهبرانی که میتوانند آرزوهای یک ملت را، آرمانهای یک ملت را به خوبی نشان بدهند، در آن مسیر حرکت کنند و دیگران را به دنبال خودشان بکشانند؛ همه به دنبال این باشند که به ذیل دامن برای مثال پیامبر عظیم الشأن متصل شوند و از طریق او و از راه او و با او این مسیر را طی کنند؛ این هم یک مفهوم دومی است که برای اسوه در علوم اجتماعی گفته شده است. نگاه ما به حضرت زهرا (س) یک نگاهی است که به خوبی میتواند و باید بتواند نقش اجتماعی پیدا کند و گره از کار امروز ما باز کند.
نظر شما