« حاج ملامحمد خمامی» از رهبران پرتلاش دوران مشروطه

حاج ملامحمد خمامی به همراه آیت الله شیخ فضل الله نوری دو رهبر اصلی جریان مشروعه خواهی در کشور بودند که هر دو توسط جریان غربگرا و نفوذی به شهادت رسیدند.

به گزارش خبرگزاری شبستان از رشت، بهمن امسال شاهد ۱۱۲ امین سالگرد شهادت آیت الله خمامی هستیم که در روز ۲۹ ذی الحجه ۱۳۲۶ قمری، مصادف  با ۲ بهمن ۱۲۸۷ شمسی به شهادت رسید. .به مناسب شهادت این عالم ربانی به بیان مطالبی در مورد این شخصیت عالم و برجسته می‌پردازیم.

شهید آیت الله حاج ملا محمد خُمامی رشت در سال ۱۲۰۰ خورشیدی در خمام به دنیا آمد. پدرش از خرده مالکان متدین خمام بود. در جوانی برای کسب علوم دینی راهی حوزه علمیه نجف شد و مدت‌ها در حوزه علمیه نجف تحصیل کرد و از محضر اساتیدی چون میرزا حبیب‌الله رشتی بهره برد تا اینکه به درجه اجتهاد نائل شد.

 

در زمان ناصرالدین شاه به گیلان بازگشت و در رشت ساکن شد. خانه‌اش در نزدیکی مسجد بادی الله رشت قرار داشت و مردم رشت به او «حاجی خمامی» می‌گفتند. وی مدت‌ها در رشت به تبلیغ دین و ارشاد مردم پرداخت. در اجرای احکام اسلامی بیباک بود و در گیلان حدود اسلامی را جاری می‌کرد. یک بار به خاطر اجرای حدود، از طرف ناصرالدین شاه به تهران احضار شد ولی در مقابل شاه هم بر سر موضع‌اش ایستاد و شاه را منکوب کرد. بعد از اینکه به رشت بازگشت آوازه‌اش به اقصی نقاط گیلان رسید.

 

حاکم گیلان برای اجرای بسیاری از مسائل حکومتی محتاج بود که رضایت حاجی خمامی را جلب کند. مردم روستایی و ضعیف برای دادخواهی از حکّام یا خان‌های ظالم به نزدش می‌آمدند. او سال‌ها زعامت دینی مردم گیلان را بر عهده داشت و مجتهد بزرگ رشت به حساب می‌آمد.

 

آیت الله خمامی به لحاظ مقام علمی و معنوی در عصر خود قرین نداشت. موقعیت او را با آقانجفی در اصفهان یا قربانعلی زنجانی در زنجان می‌توان مقایسه کرد.

 

«میثم عبداللهی» نویسنده کتاب زندگی نامه آیت الله خمامی در این کتاب آورده است: وی بیش از ۳۰ سال مرجعیت دینی مردم گیلان را بر عهده داشت و دارای جایگاه علمی و حوزوی برجسته ای بود و بین مردم گیلان بسیار متنقذ بود و زعامت او دارای اقتدار و عظمت کم نظیری در گیلان بود. دوران زعامت وی در گیلان (حدود ۱۲۹۲ق- ۱۳۲۶ق) با دوران سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، مظفرالدین شاه و محمدعلی شاه همزمان بود. او عالمی باهوش، مدیر و شجاع بود و نه فقط در امور فردی اسلام، بلکه در اجرای جنبه های سیاسی اجتماعی اسلام نیز تاکید داشت و خودش در این امور پیشگام بود و بقیه مردم گیلان نیز در آن برهه از وی تبعیت میکردند و سخنان و فتاوایش را روی چشم میگذاشتند و آن را اجرا میکردند.

 

وی که از اسلاف امام خمینی (ره) به شمار میرود، جنبههای اجتماعی و سیاسی اسلام را اجرا می‌کرد. محکمه قضاوت و اجرای حدود و دیات و سایر امور شرعی در گیلان متعلق به او بود و چه مردم عادی و چه رجال دولتی و درباری و حتی حکمرانان به فرامین او احترام میگذاشتند و احکام و فتاوای با دقت توسط مردم اجرا میشد.

وی منتظر نمی ماند که شرایط مهیا شود بلکه خودش برای تغییر شرایط و آگاه کردن مردم اقدام می کرد و کار فکری و فرهنگی را همیشه در اولویت خودش داشت و نیز مردم را از خطرات استعمار و عوامل نفوذی آگاه می کرد. ملا محمد در مقابله هوشمندانه با فتنه فرقه‌های ضددین خصوصا بابیت و بهاییت که نفوذی‌های استعمار به شمار می‌رفتند، نقش بسزایی داشت و در اجرای امر به معروف و نهی از منکر جدی بود و در حمایت از مردم ستمدیده و کشاورزان از هیچ کوششی فروگذار نمی‌کرد.

 

آیت الله ملا محمد خمامی، در اوایل مشروطه از پیشگامان در مشروطه بود و از رهبر جریان مشروطه خواهی گیلان بود که در راه به ثمر رسیدن مشروطه، تلاش کرد و فتوا داد و مردم را برای پیروزی مشروطه بسیج کرد. او در ابتدا فقط با استبداد قاجار می‌جنگید و تلاش داشت که قدرت شاه، محدود به قوانین اسلامی ‌شود ولی زمانی که متوجه شد نیروهای نفوذی جریان غربگرا در بدنه نهضت مشروطه نفوذ کرده‌اند و مشروطه را به سمت غربی شدن، پیش می‌برند به افشاگری از این جریان سکولار پرداخت. ابتدا به تذکر، بسنده کرد اما زمانی که دید کار با تذکر درست نمی‌شود، کم‌کم هشدارها جدی‌تر شد تا اینکه به جایی رسید که اعلام کرد که افراد ناسالم و سکولار باید از بدنه نهضت جدا شوند و بین افراد مشروطه خواهان و نفوذی‌ها باید مرزبندی وجود داشته باشد تا نفوذی‌ها نتوانند به نهضت ضربه بزنند.

 

در همین زمان جریان مشروعه خواهی به دست آیت الله شیخ فضل الله نوری، آیت الله ملا محمد خمامی و آیت الله میرزا حسن مجتهد تبریزی، در تهران تاسیس شد و شعارش این بود که مشروطه باید مشروع و مطابق با شرع مقدس باشد. این عده راه خودشان را از سایر مشروطه‌خواهان جدا کردند و از مطالبات‌شان این بود که نمایندگان سالم باید در مجلس شورای ملی حضور داشته باشند و افراد غربگرا و فاسد باید از مجلس اخراج روند. دیگر اینکه باید قوانینی که در مجلس شورای ملی تصویب می‌شود با اسلام مغایرت نداشته باشد. این جریان، تلاش زیادی برای تصحیح مشروطه و بازگرداندن آن به مسیر اسلامی اش، انجام داد و سعی کرد که افراد نفوذی را از بدنه نهضت جدا کنند ولی چندان موفق نشد. در نهایت وقتی عناصر غربگرا ضربه خودشان را بزنند و موفق شدند نهضت مشروطه را به انحراف ببرند و آن را به نهضتی که تامین کننده منافع استعمار در ایران باشد، تبدیل کنند، آیت الله خمامی هم به ناچار فتوای مخالفت مشروطه با اسلام را صادر کرد.

 

آیت الله خمامی که از رئوس جریان شریعت خواهی ایران به شمار می‌رفت، مرجع دینی مقتدر مردم گیلان هم بود و اکثر قریب به اتفاق علما و مجتهدین گیلان به تبعیت از ایشان از این جریان حمایت می‌کردند و اکثر مردم گیلان هم به تبع این بزرگان، طرفدار جریان شریعت خواهی بودند و از این تفکر پشتیبانی می‌کردند. جریان شریعت خواهیِ گیلان، فعالیت‌هایش، تاثیراتی در حد ملّی داشت و چه در تاسیس جریان شریعت خواهی، همین جریان گیلان، یکی از سه رکن موسس آن جریان در تهران بود.

 

آیت الله خمامی که اکنون در سالگرد شهادتش قرار داریم در دوم بهمن ماه هزارو دویست و هشتادو هفت خورشیدی(۲۹ ذیحجه ۱۳۲۶ قمری) همانند آیت الله حاج شیخ علی گیگاسری فومنی از دیگر علمای شهید زمان مشروطه به دست عوامل سکولار در رشت به شهادت رسید و در گورستان وادی السلام نجف مدفون شد. گفته می‌شود؛ او آخرین نفر از علمایی بود که دارای مرجعیت واحد و مقتدر در گیلان بود.

کد خبر 1018502

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha