به گزارش خبرگزاری شبستان، آیت الله سیدمحمد ضیاءآبادی مفسر قرآن کریم و از علمای اخلاق تهران درگذشت. این عالم ربانی اخیراً به بیماری کرونا مبتلا و مدتی در بیمارستان بستری شده بود. در ادامه مختصری از زندگینامه این عالم وارسته را برای استفاده علاقه مندان آورده ایم.
تولد و دوران کودکی
آیت الله سید محمد ضیاء آبادی در سال ۱۳۴۷هـ ق (۱۳۰۷هـ ش) در قریه ضیاءآباد واقع در ۴۵ کیلومتری شهرستان قزوین و در خانوادهای روحانی دیده به جهان گشود. سادات ضیاءآباد از سادات جلیل القدرحسینی منطقه قزوین هستند و به شغل کشاورزی مشغول میباشند. پدرش سید محمود ضیاءآبادی از روحانیان متقی، مورد اعتماد، محل پناه مردم و خوشنام بود که در کنار تبلیغ، اقامه نماز و مطالعه روزانه کتب مذهبی، مخارج خانواده نه نفری خود را با کشاورزی تامین میکرد. او سحرها قبل از اذان صبح مشغول شب زنده داری میشد و بعداز اقامه فریضه اذان صبح با آهنگ خوش، قرآن تلاوت میکرد. مادر ارجمندش هم از زنان پارسا و آشنا به مسایل اسلامی بود.
نسب
نسب شریف سید محمد و همه سادات ضیاءآباد به امام حضرت زین العابدین علیهالسّلام میرسد. سادات ضیاءآباد -به نقل معظم له- در گذشته هنگام هجوم امراض فراگیری مانند طاعون و وبا، پناهگاه اهالی بودند.
خواندن و نوشتن
سید محمد از دوران کودکی در کشاورزی به والدین کمک میکرد و در کنار آن نزد پدر قرآن و خواند و نوشتن را فرا میگرفت. پدر وقتی در محافل مذهبی شرکت میکرد، سید محمد را همراهش میبرد و او را با فضای معنوی و مجالس و محافل حسینی آشنا میساخت. سید محمد به خوبی یاد دارد که شبانه و آخر وقت به مجالس روضه که معمولا در منازل اشخاص برگزار میشد، میرفتند، زیرا قانون ضد دینی رضاخان روضه خوانی و برقراری مجالس عزاداری را منع کرده بود.
تحصیل در قزوین
سید محمد با تشویق والدین بعد از شهریور سال ۱۳۲۰ برای تحصیل علوم اسلامی به شهرستان عالم پرور قزوین؛ قزوین از شهرهای تاریخی ایران است و در عصر شاه طهماسب صفوی پایتخت ایران بود. در حوزه علمیه قزوین عالمان و حکیمان فراوانی تربیت شدهاند که نام اغلب آنان در تاریخ تراجم و رجال به ثبت رسیده است. خصوصا در دو قرن اخیر به علت مرکزیت خاص علمی و وجود اساتید نامدار و برجسته در حوزه علمیه این شهر، بسیاری از مشتاقان از سایر نقاط، به خصوص گیلان، مازندران و آذربایجان، بدین شهر مهاجرت میکردند، مانند مرحوم میرزای رشتی (م: ۱۳۱۲هـ. ق) که بخشی از دروس مقدمات و سطح خود را در این شهر و در نزد مرحوم ملاعلی طارمی فراگرفت.
آیت الله سید محمد ضیاء آبادی رفت و در مدرسه التفاتیه که از مدارس کهن قزوین به شمار میرود، سکونت گزید. مشغول فراگیری علوم اسلامی گردید. سید مقدمات ( صرف، نحو، معانی، بیان و بدیع و منطق) را نزد استاد برجسته آقا شیخ یحیی مفیدی فراگرفت. شیخ یحیی از شاگردان برجسته آیات عظام حائری، نائینی و عراقی بود و بعد از اتمام تحصیلات و اخذ اجازههای اجتهاد، به علت بیماری به قزوین برگشت و مدیریت مدرسه التفاتیه را عهده دار گردید. از دیگر اساتید سید، آقا میرزا عبدالرحیم سامت قزوینی است که معالم و قوانین را نزد وی، فرا گرفت.
آیت الله ضیاء آبادی شرح لمعه، رسایل، مکاسب و منظومه سبزواری را در نزد میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی -که در آن ایام در قزوین به سر میبرد و از اساتید برجسته به شمار میرفت- فرا گرفت.
اساتید
آیت الله سید محمد ضیاءآبادی بعد از مدتی اقامت در حوزه قزوین، در سال ۱۳۲۸هـ ش راهی حوزه علمیه قم شد و به مدت ۱۲ سال از محضر اساتید این شهر استفاده کرد، ازجمله:
آیتالله سید محمدباقر سلطانی طباطبایی (م: ۱۴۱۶هـ. ق)
او در سال ۱۳۳۲هـ. ق در بروجرد متولد شد. بعد از اتمام دوران تحصیل، به خاطر تسلط فوق العاده بر کتب سطح عالی (رسایل، مکاسب، کفایه) و داشتن بیان رسا شاگردان فراوانی را تربیت کرد، به گونهای که اغلب مراجع کنونی و مسئولان و عالمان سرشناس ایران اسلامی از شاگردان مکتب علمی وی به شمار میآیند. سید محمد ضیاءآبادی جلد اول کفایه را در محضر این استاد گرانمایه -در مسجد امام حسن عسکری علیهالسّلام قم- فراگرفت. آیتالله ضیاءآبادی متانت در گفتار را از مهمترین ویژگیهای این استاد میداند و همواره از وی به نیکی یاد میکند.
آیتالله شیخ عبدالجواد سدهی اصفهانی (م: ۱۳۲۳هـ. ق)
این استاد فرزانه که پرجمعیتترین مجمع درسی حوزه علمیه قم را در اختیار داشت و به خصوص درس کفایه اش مجمع افاضل و اهل تحقیق بود،
در سال ۱۳۲۳هـ. ق در سده اصفهان -دو فرسخی اصفهان- دیده به جهان گشود. تحصیلات دینی را در اصفهان آغاز کرد و مقدمات و سطح را در محضر اساتید بزرگواری، چون شیخ محمدباقر جبل عاملی (دائی خویش)، جلال الدین همائی، میرزا احمد مدرس و آقا شیخ علی یزدی (لمعه) سید علی نجف آبادی (قوانین) میر سید محمد نجف آبادی (مکاسب) شیخ محمدرضا جرقویهای (رسایل) و سید محمد مهدی درچهای (کفایه) به خوبی فراگرفت. آنگاه خارج فقه و اصول و برخی علوم متداول آن عصر ( طب، تفسیر، ریاضیات، نجوم و حکمت) را در نزد اساتید مبرز اصفهان مانند شیخ محمد خراسانی (م: ۱۳۵۵هـ. ق) آقا میرزا عبدالرحیم ارباب (م: ۱۳۹۶هـ. ق) عالم مهذب میرزا علی آقا شیرازی (م: ۱۳۷۵هـ. ق)، شیخ محمدرضا رهنانی و شیخ محمود مفید فرا گرفت. سپس در زمان زعامت آیتالله شیخ عبدالکریم حائری به قم مهاجرت کرد و به حلقه درسی وی پیوست و تا پایان عمر از محضرش بهره برد. همزمان از محفل درسی آیات سید محمد تقی خوانساری و سید محمد حجت و بروجردی بهره مند گردید.
وی علاوه بر تحصیل و فراگیری علم و دانش، به تدریس سطوح مختلف پرداخت. مهارت ویژهای در تدریس سطوح عالی داشت و اغلب دانش آموختگان مکتب علمی معظم له از مدرسان و علمای بزرگ حوزه و سایر شهرهای ایران میباشند.
خود اسامی برخی از شاگردان برجسته اش را چنین برمی شمارد:
«آیات سید محمد حسین طهرانی، امام موسی صدر، محمد محمدی گیلانی، یوسف صانعی، صادق خلخالی، حسین مظاهری، اسماعیل ملایری، محمدرضا مهدوی کنی، محمدتقی ستوده، حاج آقا مصطفی خمینی، و...»
آیت الله سدهی همراه با آیتالله شهید اشرفی اصفهانی و جمعی دیگر از طرف آیتالله بروجردی به شهرستان کرمانشاه اعزام شدند و سالیان متمادی به تدریس تبلیغ پرداختند.
آیت الله ضیاءآبادی جلد دوم کفایة الاصول را از محضر پرفیض و برکت این استاد جلیل القدر آموخت.
وی، دقت نظر در متن، تسلط بر متون سطوح عالیه به ویژه کفایه الاصول، ژرف اندیشی پرهیز از تفصیل و تشریح موارد اضافی در درس، نظم و ادب و نزاکت، احترام به شاگردان را از ویژگیهای استادش میداند.
اساتید درس خارج
آیتالله سید حسین طباطبایی بروجردی (م: ۱۳۸۰هـ ق)
آیت الله ضیاء آبادی همانند بسیاری از شخصیتها در درس پربرکت فقه این استاد شرکت میکرد. او خود میگوید:
«آیت الله العظمی بروجردی موقعیت علمی و معنوی بسیار ممتازی میان فقهای شیعه داشت و بااینکه به علت اشتغالات سنگین علمی و مسئولیت زعامت و رهبری دینی، یک درس فقه میفرمود، ولی همان یک درس بسیار پرمحتوا و عمیق بود و به گونهای تدریس میفرمود که مسائل برای همگان قابل درک و فهم بود. به قدری روان تدریس میکرد که جای هیچ گونه ابهامی باقی نمیگذاشت.»
امام خمینی (م: ۱۳۶۸هـ ش)
آیت الله ضیاءآبادی از تربیت یافتگان ویژه مکتب علمی امام خمینی به شمار میرود. وی در درس اصول و فقه، به ویژه درس خارج مکاسب حضرت امام شرکت میکرد و از محضر آن بزرگوار بهره مند میشد. خود میگوید:
«زمانی که به درس حضرت امام رفتم و از نزدیک با محتوای درسی معظم له آشنا شدم، احساس کردم که با وجود چنین درس پرفایدهای نیازی به شرکت در درس سایر اساتید ندارم، لذا در ایام اقامت در قم سه استاد داشتم آقای بروجردی، امام و آقای طباطبایی. درباره امام و ویژگیهای درس معظم له سخنان فراوانی از سوی شاگردان برجسته آن بزرگوار در منابع، کتب و مجلات آمده است که بنده هم تایید میکنم.»
علامه سید محمد حسین طباطبایی (م: ۱۴۰۲هـ ق)
آیت الله ضیاءآبادی از محضر علمی این حکیم نامدار و مفسر الهی بهره برد، به خصوص اینکه درس اسفار اربعه ملاصدرا را طی ۵ سال در محضر وی فراگرفت و آن را با یار باوفای خویش آیتالله محمدی گیلانی مباحثه کرد. مدتی هم به درس تفسیر آن بزرگوار حاضر شد و روشهای نوین برداشت تفسیری آن بزرگوار را آموخت. وی مانند بسیاری از فضلاء فاضل و برجسته حوزه، در دروس خصوصی علامه که فقط در شبهای پنج شنبه و جمعه به صورت سیار و در منازل اعضاء برگزار میگردید، شرکت میکرد. وی ضمن تجلیل از مقام علمی و معنوی استاد، درباره چگونگی آشنایی خود با تفسیر المیزان میگوید:
«برای اولین بار در یک کتاب فروشی با تفسیر المیزان آشنا شدم و یک جلد آن را خریدم و خواندم. مطالب آن بسیار مورد پسندم واقع شد، به گونهای که علاوه بر شرکت در درس تفسیر وی، از مطالعه کنندگان سرسخت المیزان شدم. من ذوق تفسیری خودم را مدیون علامه طباطبایی وکتاب شریف المیزان میدانم.»
تدریس در قم
آیت الله ضیاءآبادی وقتی در حوزه قزوین بود، هر کتابی را که تحصیل میکرد، مراحل پایین تر آن را برای طلاب تدریس میکرد. وقتی هم که به قم آمد ضمن تحصیل، بارها کتب معالم، قوانین و لمعه را برای جمعی از طلاب و فضلاء در یکی از اتاقهای صحن نو و یا در مدرس زیر کتابخانه مدرسه فیضیه تدریس کرد.
هجرت به تهران
آیت الله ضیاءآبادی در سال ۱۳۴۰هـ ش و بعد از رحلت آیتالله بروجردی به تهران مهاجرت کرد و بیش از ۴۰ سال است که در این شهر مشغول خدمات علمی و فرهنگی است. خود دراین باره میگوید:
«در دوران اقامتم در قم فقط در درس خارج حضرت امام و آیتالله بروجردی شرکت کردم و تمام این درسها و نیز کفایه و اسفار ملاصدار را با حضرت آیتالله شیخ محمد محمدی گیلانی و مرحوم شیخ حسن لاهوتی بحث میکردم. بعد از فوت آیتالله بروجردی احساس کردم اقامت من در قم ضروری نیست، لذا به تهران مهاجرت کردم. آشناییام با دوستان شمالی که اغلب اهل وعظ وخطابه و به اصطلاح منبری بودند، مرا به منبری شدن علاقمند کرد و تشخیص دادم که زمینه کار در تهران مساعدتر است، لذا به تهران آمدم و ضمن تدریس در مدرسه آقای مجتهدی تهرانی، به کار وعظ و تبلیغ پرداختیم. بعد از مدتی چون علاقمند به مطالعه بودم، تشخیص دادم که منابر خودم را هدفمند کنم تا وقت بیشتری برای مطالعه داشته باشم که الحمدالله توفیقاتی نیز در این باره داشتهام.»
نظر شما