بسیاری از چارچوب های کلیشه ای هنر را می توان با اندیشه های امام(ره) متحول کرد

سیدعباس صالحی معتقد است جریان نظری هنر می تواند از کلیدهایی که امام(ره) در اختیار قرار داده، بیش از پیش بهره ببرد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، «سیدعباس صالحی» در ابتدای سخنان خود در اجلاس تبیین اندیشه های امام در حوزه فرهنگ و هنر که در حرم امام خمینی(ره) برگزار شد، یاد امام، شهیدان انقلاب به ویژه شهدای تبریز که امروز مصادف با شهادت آن هاست، شهدای دفاع مقدس و مدافع حرم را گرامی داشت.

 

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: فعالان در وزارت ارشاد هر ساله در ایام دهه فجر با حضور در حرم امام(ره) با ایشان تجدید میثاق می کنند. امسال اما در کنار ارتباط نمادین با امام تصمیم گرفتیم فرصتی را به بازاندیشی در موضوعات مختلف بر اساس اندیشه های امام اختصاص دهیم.

 

وی ادامه داد: از آن جا که اجلاس ابعاد علمی دارد تصمیم گرفتم به مقوله هنر از منظر امام خمینی بپردازم. امام شخصیتی چند بعدی بود. از سویی حکیم و عارف بود و از سوی دیگر مجتهد. ایشان همچنین رهبر انقلاب اسلامی نیز بود. ترکیب این سه بعد را می توان در اندیشه های امام نسبت به موضوعات مختلف پیگیری کرد.

 

صالحی افزود: امام به عنوان یک حکیم و عارف در حوزه هنر این تعبیر را داند که: «هنر انقلابی و اسلامی و دینی هنری است که مرکزش جمال حق است». این جمله مبتنی بر این نکته است که از منظر امام هنری مورد نظر است که مرکزش جمال حق باشد. این نکته در منظومه فکری امام سه محمور اصلی دارد. اول این که خداوند زیبای مطلق است. خضرت امام در شرح دعای سحر که نخستین کتاب ایشان در 27 سالگی به معنای کلمه «بها» می پردازند. در این جا بها جمال ظاهر است؛ زیبایی تابان. امام می فرمایند بها هم اسم ذات است یعنی خدا زیباست، هم اسم صفت است یعنی صفات خداوند زیباست و هم اسم فعل که به زیبایی افعال خداوند اشاره دارد. امام مبتنی بر سنت عرفانی معتقد است خداوند زیبای مطلق است. زیبای تابان در عرصه ذات. از سوی دیگر هستی زیباست. پس نمی توان هستی را به زیبا و نازیبا تقسیم کرد. مثل شعر سهراب سپهری که « گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد».

 

وزیر ارشاد اضافه کرد: ایشان در چهل حدیت می فرمایند همه ذرات کاینات محل تجلی آن جمال جمیل حضرت حق هستند پس تمام ذرات هستی زیبا هستند. به عبارت دیگر می توان گفت جمال خداوند متکثر شده و همه ذرات را در برگرفته است.  بر اساس این زبایی شناسی هستی شناسانه، هر چه هستی ناب تر و خالص تر باشد زیباتر است. این نگرش حکمی امام به مفهوم زبایی است. در این جا جوهر هنر، فهم و خلق زیبایی است.

 

صالحی همچنین به بعد اجتهادی اندیشه امام نسبت به هنر پرداخت و گفت: امام مجتهدی فوق العاده است تا آن جا که می توان گفترویکرد فقهی امام به هنر هنوز به طور کامل مورد توجه قرار نگرفته است. در این جا به پنج روش شناسی  ایشان درباره هنر اشاره می کنم.

 

- توجه به این که بسیاری عناوین موجود در آیات و روایات عرضی اند و ذاتی نیستند.

 

فتوای امام درباره شطزنج از همین نگرش می آید: شطرنج از این منظر که شطرنج است حرام نیست از آن منظر که ابزار قمار است حرام است. یا مثلا حرمت مجسمه سازی در اسلام. امام در این جا گرچه در مرحله فتوا احتیاط دارد اما در جای دیگر می گویند مجسمه سازی از آن جا که جامعه عرب پیش از پذیرش اسلام بت پرست بوده حرام شمرده شده است. بنابراین باید توجه داشت عناوین در حوزه هنر چه مقدار ذاتی اند و چه مقدار عرضی.

 

- موضوع دیگر توجه به عنصر اراده و قصد غایی است. مثلا در بحث تشبه که در تعزیه و تاتر رایج است، امام تشبه را ذاتا دچار مشکل نمی دانند.

 

- توجه به جایگاه عرف محور دیگر اندیشه امام در این زمینه است. به این معنا که در حوزه تطبیق نیز باید برای عرف جایگاه قایل شد.مثلا اگر موسیقی در جاهایی به عرف سپرده می شود عرف می تواند معنادار باشد. پس در این جا معیار عرف می توان به جای سلیقه های شخصی محوریت یابد.

 

- مصلحت موضوع مهم دیگر است به این معنا که نه تنها نظام اسلامی بلکه نظم اجتماعی مصلحت هایی را ایجاب می کند که عناوین پذیرفته شده را تغییر می دهند. پس عنصر مصلحت را می توان به بسیاری از موضوعات بسط داد. در این جا باید توجه کرد که امام یک فقیه جامعه گرا بود. او کاملا جامعه را می فهمید و فقه را با این رویکرد می دید. نمونه های این موارد را به خصوص می توان در نظرات سال های پایانی عمر ایشان مشاده کرد.

 

- مساله جدی دیگر توجه به زمان و مکان است. امام با توجه به عنصر زمان و مکان پنجره تازه ای را به فقاهت اجتماعی بازکرد. این که خیلی از موضوعات در گذر زمان تغییرات ماهوی پیدا کرده اند و نمی توان آن ها را با ساختار های پیشین فهمید.

 

در نهایت به نظر می آید که جریان نظری هنر می تواند از کلیدهایی که امام در اختیار قرار داده، بیش از پیش بهره ببرد.

 

سیدعباس صالحی در بخش دیگری از سخنان خود به بعد رهبری سیاسی اجتماعی امام(ره) پرداخت و کلیدهای فهم این رویکرد را در قالب چارچوب هایی که امام معرفی کرده، ذکر کرد:

 

- هنر باید تفکر زا باشد که این مساله در سخن امام خطاب به هنرمندان در سال 63 تبیین شده است. آن جا که می فرمایند: به هر وسیله که می توانید غفلت زدایی کنید.

 

- هنر باید اخلاقی باشد. مثلا امام در مساله سینما بر اخلاقی بودن تاکید دارند. به واقع اخلاقی بودن برای هنر امری بسیار مهم است. حتی می توان گفت اخلاقی بودن مرز انسان و حیوان است.

 

- هنر باید در خدمت مردم  باشد. امام معتقدند هنر متعالی در خدمت مردم است. مثلا ایشان می فرمایند سینما یکی از مظاهر تمدن استن که باید خدمت این مردم باشد.

 

- هنر باید تقویت کننده عزت باشد. در این جا تاکید حضرت امام(ره) بر نقش هنر به عنوان صدای آن هایی باشد که رسانه ای ندارند. 

 

گفتنی است سیدعباس صالحی در پایان سخنان خود از تولیت حرم امام و آیت الله سیدحسن خمینی برای فراهم آوردن فرصت برگزاری این اجلاس تقدیر کرد.

کد خبر 1028642

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha