به گزارش خبرگزاری شبستان از خرم آباد، « شهیدعبدالرحیم کرم اللهی»، یکم مرداد 1337، در روستای هنام از توابع شهرستان الشتر به دنیا آمد.
وی با آغاز جنگ تحمیلی بهعنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و سال 1361 ازدواج کرد و صاحب دو پسر و یک دختر شد.
شهید کرم الهی پس از سال ها رشادت در جبهه نبرد حق علیه باطل طی بیست و هفتم مرداد 1364، با سمت آرپی چی زن در چنگوله توسط نیرویهای عراقی به شهادت رسید، پیکرش مدتها در منطقه برجا ماند و بیست و هشتم شهریور 1369، پس از تفحص، در روستای سیاهپوش از توابع شهرستان زادگاهش به خاک سپرده شد.
فرازهایی از وصیتنامه شهید عبدالرحیم کرم الهی
خدا جان و مال اهل ایمان را بهجای بهشت خریداری کرده و آنها درراه خدا جهاد میکنند که دشمنان دین را به قتل برسانند و یا خود کشته شوند.
این وعده قطعی است بر خدا و عهد یست که در تورات و انجیل و قرآن یاد فرموده و از خدا باوفاتر به عهد کیست، ای اهل ایمان شما به خود در این معامله بشارت دهید که این معاهده باخدا به قیمت سعادت و پیروزی بزرگ است.
آری این راه انسان است که می باست آن را بیابد و به طرفش بشتابد و با آغوش باز در این راه همه مسائلش را پذیرا باشد و این لیاقت بزرگی است که خداوند به ما عطا فرموده تا انتخاب کنیم و بشناسیم و با درکش و شناخت حقیقت اصلی که بهجز او صاحب سعادت دیگری نیست به طرفش رویآوریم و در ادامه این راه آنگاهکه عقیده ما نسبت به این مبدأ حیات به مخاطره افتاد بنا بر اینکه همهچیزمان با اوست و بدون این فکر و دنباله رویش چیز دیگری نداریم و بودنمان بدون داشتنش همانند نیستی میباشد.
پس برای حیاتمان و برای حقیقت وجودمان باید همهچیزمان را نثارش نماییم و همهچیز هم در این مرحله ارزش وجودی ندارد تا اینکه دوباره صراط مستقیم برای خودمان و فرزندانمان هموار نماییم.
پس ای خانواده گرامی ای مادر رنجکشیدهام و ای برادران عزیزم و ای همسر گرامیم غم مدارید که این راه سعادت است نه مصیبت، مصیبت آن است که زنده باشیم و بر عقیدهمان حمله کنند و قصد نابودی داشته باشند و ما نظارهگر باشیم که آنها به ما حمله میکنند که ما بنده و درست همانند حیوانات باقی خواهیم بود که در این دنیا فقط خوردن و خوابیدن و دیگر غرایز حیوانی را میدانند.
پس باید برای سعادتمان مبارزه کنیم که افتخار دنیا و آخرت را به همراه دارد، افتخار آزادمرد بودن و بنده غیر خدا نبودن و زیر بار ظالمان نرفتن و افتخار آخرت که سعادت و آسایش ابدی است که امیدوارم بتوانم اگر خداوند قبول نماید شمارا هم شفاعت کنم.
از مادرم حلالیت میطلبم و میخواهم که بر من حلال کند شیره جانش را که به اینجانب داده و نیز زحمات بسیاری برایم کشیده و همچنین بر من ببخشد اگر از طرف من ناراحتی برای ایشان پیشآمده که امیدوارم در آخرت و سختی روز محشر جبرانش نمایم.
و نیز از برادرانم حلالیت می خواهم و می خواهم که بیادبیهایم را اگر خدایی ناکرده نسبت به ایشان انجام دادهام ببخشند.
از همسر عزیزم که عمری را در کنار هم گذراندهایم و شریک رنجهای زند گیم بوده حلالیت میطلبم و اگر از بابت اینجانب در این مدت زندگی مسئله ناراحتکنندهای برایشان پیش آوردهام پوزش می خو اهم و خواهشمندم که بچههایم را باتربیت اسلامی و در راهی که پدرشان رفته تربیت نماید و در این راه بکوشد و از طرف من از همه اهل فامیل و دوستان و آشنایان طلب حلالیت نمایید و در آخر به اهل خانواده و همسرم میگویم که بنابر گفته قرآن کریم در دنیا ساعتی بیش زندگی نمیکنیم و غم و شادی بنا بر اعمال در آخرت است که این وعده خداوند تبارکوتعالی است و نیز بدانید که مسائل و مصیبتها آزمایش است که خداوند به همه شما صبر و پایداری و تو جه به خویش عنایت نماید.
نظر شما