به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری شبستان، شیوع ویروس کرونا تمام زندگی آدمی را تحت تاثیر قرار داده است. سبک زندگی مردم با این پاندمی تغییر کرد و مناسک و مناسبت ها شکل دیگری گرفت، برگزاری جشن ها و عزاداری ها محدود شد، رفت و آمد ها و تعاملات اجتماعی کاهش یافت و بسیاری تفریحات از مردم گرفته شد و جای خود را به تشویش و نگرانی داد.
به گونه ای که محمد رضا ایمانی جامعه شناس تاثیر و پیامدهای کرونا را همانند جنگ جهانی می داند که وجه مشترک آن را بهم ریختگی محتوای درون خانه ها می داند که بدون هیچ توپ و تانکی ترس، افسردگی و وسواس را برای مردم به همراه آورده است.
اندوهی که ویروس کرونا بر مردم تحمیل کرده است و سبک زندگی آن ها را تغییر داده است و آن ها درگیر این شرایط جبری شده اند، نیاز به توجه جدی و ویژه تری دارد باید برای شرایط کنونی کرونا و پسا کرونا برنامه ریزی و تدابیری صورت گیرد که در این ارتباط با «محمد رضا ایمانی» جامعه شناس به گفتگو پرداختیم که در زیر می خوانید.
شیوع ویروس کرونا چه تاثیری بر جامعه گذاشته است؟
پاندمی کووید ۱۹ همانند یک جنگ جهانی بدون هیچ شلیک و ویرانی خانه ها تمام دنیا را درگیر خود کرد و محتویات درون خانه مردم را کامل بهم ریخت. همه پیامدهای جنگ همچون ترس، فرار و خشم را به همراه آورده است.
سه مسئله مهم از لحاظ روانشناسی در این شرایط با آن رو به رو هستیم و تنها برای کشور ما نیست و دنیا نیز در گیر آن شده است، ترس، افسردگی و وسواس است که کرونا همراه خود آورده است. همه اینها نتیجه فراگیری موضوع و ناراحتی هایی است که برای افراد جامعه پدیدار شد.
بیشتر درباره پیامد های این بیماری بر جامعه توضیح دهید؟
اگر به صورت واقعی نگاه کنیم باید برای عبور از این شرایط برنامه ریزی داشته باشیم. ما باید در هر جایگاهی که هستیم از شخص تا دولت ها، سازمان ها، نهادها و خانواده یک برنامه ریزی برای عبور از این واقعه و پسا کرونا داشته باشیم، پس از این با دنیای متحول شده روبرو خواهیم شد. مردم از مواجهه اجتماعی ترس دارند، دچار افسردگی، ترس و وسواس شده اند. همه این ها درگیری هایی برای زندگی ما به وجود آورده است.
ترس یک پدیده درونی است و به جایگاه و فیزیک جسمی و خصوصیات شخصی فرد ربط ندارد. چون در تنهایی با ترس روبرو می شود و نسبت به سلامت، شغل، آینده و خانواده خود نگران است و با خود می پرسد آیا من زنده می مانم، آیا من درگیر هزینه های این بیماری می شوم، آیا خانواده من در سلامت باقی می مانند، آینده چه خواهد شد؟ همه این ها مشغله های ذهنی برای افراد ایجاد کرده استو این ترس به تدریج تبدیل به افسردگی می شود که پایه آن به وسواس رفتاری و فکری است.
با شیوع ویروس کرونا تعاملات و رفتارهای اجتماعی شکل دیگری گرفت و حتی مراسم ها، تولد و عزاداری های ما نیز تغییر پیدا کرد، افراد مدام خود را چک می کنند، در جا به جایی و غذا خوردن نگرانی دارند وپ پدیده سهمگین افسردگی سایه در شئون زندگی آدم سایه انداخته است. ناخواسته انرژی از بدن انسان می رود روحیه مواجهه با پدیده های زندگی را نداریم و خیلی از روابط ما تحت تاثیر قرار گرفته است. به این ریشه ها و پدیده ها دقت می کنیم می بینیم این مسایل موجب افزایش خودکشی در کشورها شده است. همچنین افراد منفعت طلب می شوند و برای بقا به گران فروشی و خساست روی می آورند و بخشندگی کاهش می یابد. با گذشت به دیگران نگاه نمی کنند. کمتر به دیگران توجه می کنند. اگر تمام این پیامدها را در نظر بگیریم باید برای سه سال آینده برنامه ریزی داشته باشیم باید ببینیم مدل کسب و کار و مراسم ها چگونه برگزار می شود.
هیچ وقت فکر نمی کردیم مراسم عزاداری شود و مردم نتوانند خانواده داغدار را همراهی کنند و آنها در غم و ناراحتی خود تنها باقی بمانند، آنها بسیار شکننده می شوند و خشم و ناراحتی و نفرت به میزان مختلف با توجه به شخصیت هر فرد بروز می کند.
برای عبور از این شرایط چه باید کرد؟
آیا برای مدل مواجه شدن اجتماعی برنامه ریزی داریم. که آیا فرزندان این گونه به مدرسه خواهند رفت که باز نظام آموزش و پرورش می خواهد چه هزینه هایی را به خانواده ها تحمیل کند. شاهد بودیم با مجازی شدن آموزش ها هزینه ها نیز افزایش یافت.
این پدیده موجب شد المپیک های ورزشی و کنسرت ها، سینما که بخشی از تفریحات و هیجان و نشاط مردم بودند، محدود شود و قرار است در پسا کرونا با چه محتوایی مردم را همراهی کنند. آیا مردم را شاد می کنند یا به رخدادها و پیامدهای منفی خواهند پرداخت. در صنعت سینما و ورزش چگونه می خواهیم اقدام کنیم، تولیدات رسانه چگونه خواهد شد؟ چون تاثیر گذاری این بیماری زیاد بود.عبور کردن از این اتفاقات تلخ سخت است باید بحث مطالعات اجتماعی با روانشناسان اجتماعی و سلامت و جامعه شناسان پیش بریم و تکنیک هایی را به کار ببریم تا به نشاط، امیدبه بقا، همکاری داشتن و همدلی در جامعه کمک کنیم تا از این شرایط عبور کنیم و از نگاه منفعت طلبانه عبور کنیم.
دولت ها باید کمک کنند روال طبیعی زندگی مردم پدیدار شود. یک بحث اشتغالزایی است. چون می تواند بخشی از مشغله های ذهنی افراد را حل کند چون فرد می تواند با کار کردن از خانواده خود حمایت کند و در جایگاه بهتر و مناسبتر قرار دهد.
یک پدیده دیگر هم که همپای کرونا مردم را تحت فشار قرار داد، فشارهای تحریمی بود که آسیب های جبران ناپذیری را برای مردم داشت و تمام ارکان زندگی مردم را سست کرد. نرخ عمومی غم و ناراحتی مردم ما دو چندان است.
خانواده ها در این شرایط باید چه کنند؟
باید یک بازنگری در محتوایان تعاملات درون خانواده شکل گیرد.کرونا در برخی از مواقع مشاجرات و درگیری ها در درون خانواده به دلیل اینکه آدم ها زبان همدیگر را به درستی نمی فهمند یا آن ها سکوت می کنند و چیزی بازگو نمی کنند. زبان گفتگو و گوشی برای شنیدن بین والدین با فرزندان، فرزندان با همدیگر و زوج ها گسستی شکل گرفته است باید کمک کنیم خانواده ها با بحث مشاوره که در برنامه رسانه ای ندیده ام و بیشتر به اصل موضوع کووید 19 توجه کنیم اما به عوارض که خشم، تنبیه، مشاجره و فرار فرزندان و طلاق عاطفی بوده پرداخته نشده است. معظلات جدی است که زیر ساخت های جامعه ما را دچار گسست و تلخ کامی می کند. باید به خانواده ها روش زندگی، تعامل و مشکلاتی که فرزندانمان در مسایل تربیتی و آموزشی دارند به درستی درک کنند و با تعامل بهتر بر پایه صمیمت و دوستی ایجاد کنیم که کیفیت زندگی مردم بالا می رود.
نظر شما