افتتاح کافه کتاب بچه های مسجد/ این همه عشق، نوشتن می خواهد

در آستانه فرا رسیدن ۱۸ اسفند، سالروز تأسیس کانون های فرهنگی هنری مساجد و در راستای تقویت طرح«شنبه های با کتاب» در یک دورهمی صمیمی اهالی مسجد و کتاب «کافه کتاب» ستادکانون های فرهنگی هنری مساجد استان کرمان افتتاح شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از کرمان؛ در آستانه فرا رسیدن ۱۸ اسفند، سالروز تأسیس کانون های فرهنگی هنری مساجد و در راستای تقویت طرح«شنبه های با کتاب» در یک دورهمی صمیمی اهالی مسجد و کتاب «کافه کتاب» ستادکانون های فرهنگی هنری مساجد استان با حضور حسین براتی، مسئول دبیرخانه شورای سیاست گذاری ستادملی فهما افتتاح شد.

 

 

حسین براتی با بیان اینکه همه استان ها برنامه های روزمره در زمینه کتابخوانی دارند اما کافه کتاب کرمان یک ابتکار و اقدام تحسین برانگیز است؛ پیشنهاد کرد: یک نفر از اهالی قلم متولی این فضای فرهنگی باشد و در کنار آن سایتی نیز تعبیه و از این طریق برنامه های مربوطه اطلاع رسانی شود.

 

 

وی مطالعه را  یکی از اقتضائات شدید جامعه و یک ضرورت اجتناب ناپذیر عنوان و بیان کرد: مقام معظم رهبری به عنوان یک کتابخوان حرفه ای و یک الگوی{عملی} پیش روی ما قرار دارد. 

 

 

مسئول دبیرخانه شورای سیاست گذاری ستادملی فهما تأکید کرد: این کافه کتاب حتماً باید بانک نویسندگان را در اختیار داشته باشد.

 

 

 

حجت الاسلام مصطفی گرجی هم با اشاره به اینکه طرح شنبه های با کتاب هر هفته در ستاد استان برگزار می شود؛ هدف از ایجاد کافه کتاب و تعبیه کتب مختلف در آن برای سنین مختلف را فراهم آوردن زمینه گفتگو، معرفی و نقد پیرامون کتاب دانست که با حضور نویسندگان استان رقم بخورد.

 

 

مدیرستادهماهنگی و نظارت بر کانون های فرهنگی هنری مساجد استان کرمان، معرفی کتاب به ویژه کتاب های مربوط به شهدا و دفاع مقدس در فضاهای صمیمی اینچنینی را در جذب قشر خاکستری مؤثر دانست.

 

 

مهری پورمنعمی، نویسنده کتاب«حسین پسرغلامحسین» به عنوان میهمان در افتتاح رسمی کافه کتاب بچه های مسجد گفت: قریب 5 سال در وادی نوشتن هستم و در این مدت اسناد و زندگینامه های فراوانی از افراد موفق مطالعه کردم و متوجه شدم برجسته ترین خصوصیت همه آنها کتابخوانی است.

 

 

وی با بیان اینکه در حالی نویسنده شدم که نه کتابخوان حرفه ای بودم و نه حتی می توانستم نیم صفحه انشاء بنویسم؛ افزود: روزی در مدرسه از دانش آموزانم خواستم خاطراتی درباره دفاع مقدس بنویسند؛ وقتی خاطرات آنان را به بسیج تحویل می دادم پرونده ای روی میز آن مسئول بسیج بود که مربوط به شهید ناصرگنج بخش بود.

 

 

پورمنعمی ادامه داد: به من گفتند می توانی درباره این شهید بنویسی؟ نگاهی به پرونده انداختم، فقط یک چیز داشت؛ همه اطلاعیه هایی که مادر شهید برای سالگرد پسرش چاپ می کرد؛ سالی سه بار سالگرد می گرفت، تاریخ شهادت، تاریخ اطلاع از شهادت پسر و وقتی پیکرش بعد از ۱۳ آمد؛ اوایل دو مناسبت اولی را و بعد از بازگشت پیکر فرزندش، هر سه مناسبت را هر سال سالگرد می گرفت.

 

 

من آن لحظه یک جمله گفتم« این همه عشق نوشتن می خواهد» واقعاً حس کردم مادری که با این همه عشق سالی سه بار برای پسرش سالگرد برگزار می کند، باید درباه شهید او نوشته شود و برای همین سراغ خانواده او رفتم ...و این شد که « راز تپه های 139» را برای شهید ناصر گنج بخش نوشتم.

 

 

وی درباره کتاب«حسین پسر غلامحسین» زندگی و خاطرات شهید محمدحسین یوسف الهی هم بیان کرد: اولین چیزی که از این شهید به چشم والدین او آمد، کتابخوان بودن محمدحسین بود...شب ها دیر می آمد خانه؛ وقتی مادر علت را سئوال کرد و او پاسخ داد که به مسجد می رود، دیگر خیال مادر راحت شد.

 

 

پورمنعمی با اشاره به اینکه در ابتدا نام کتاب را « نخل ها ایستاده می میرند» گذاشتم اما وقتی سردار سلیمانی کار را دیده بود، گفته بود چرا از تکیه کلام خودش استفاده نمی کنید«حسین پسرغلامحسین».

 

 

وی با اشاره به اینکه این کتاب کامل تر از نخستین اثر درباره شهید یوسف الهی«نخل سوخته»نوشته مهدی فراهانی است؛ افزود: فصل چهارم حسین پسرغلامحسین تکان دهنده ترین فصل و شامل عنایت های او است که 124 نفر از غیب گویی او صحبت کردند.

 


 
این نویسنده دفاع مقدس که «عطش در کانال» و «اسمش اکبر بود» و... را نیز نگاشته است؛ با بیان اینکه همراهی خانواده یک تشویق عملی است و خانواده من نیز در این مسیر با من همراه بودند، تأکید کرد:  برای نوشتن باید خوب بخوانی و البته با تمام وجود باور کنیم شهدا زنده اند؛ به نظر من یک بارانی در حال بارش است، بستگی به خود آدم دارد ظرفی که زیر باران می گیرد چه اندازه باشد؛ بزرگ یا کوچک؛ بهره مندی او به همان اندازه است.

 

 

کد خبر 1034775

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha