ویژگی‌های بعثت بر اساس آیات قرآن

راه و رسم پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) راه ارزش نهادن بر معرفت، علم و دانش بود که با بعثت پیامبر(ص) به عنوان نعمت بزرگی بر بشریت اهدا شد. از این میان تنها مؤمنان که ارزش این رسالت را دانستند و آن را با مودت به اهل بیت(علیهم‌السلام) ادامه دادند.

خبرگزاری شبستان، گروه قرآن و معارف: یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین رویدادهای جهان خلقت، بعثت حضرت محمد(صلی‌الله‌علیه‌وآله) است. رخدادی که سرانجام روشن دنیوی و اُخروی را در تبعیت از خود معرفی کرده و ادامه آن را با مکتب امامت، تا روز قیامت برنامه ریزی کرد. در این مطلب به بررسی سه ویژگی بعثت پیامبر خاتم در قرآن می‌پردازیم.


۱- بزرگ‏ترین نعمت الهی
خداوند بعثت حضرت محمد(صلی‌الله‌علیه‌وآله) را نعمتی بسیار بزرگ و با ارزش معرفی کرده و درباره آن فرموده است: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ[آل عمران/۱۶۴]به يقين خدا بر مؤمنان منت نهاد[كه] پيامبرى از خودشان در ميان آنان برانگيخت تا آيات خود را بر ايشان بخواند و پاكشان کند و كتاب و حكمت به آنان بياموزد قطعاً پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند.» این آیه همچنانکه مشاهده می‌شود، بعثت حضرت محمد(صلی‌الله‌علیه‌وآله) را منّتی از جانب خداوند بر مؤمنان دانسته و گمراهی مردم را قبل از بعثت ایشان یادآور شده است.
البته منّت درباره خدا و آن هم در زبان و بیان عربی با آن پیش زمینه‌هایی که ما در ذهن داریم، متفاوت است. منّت در زبان عربی از «من» به معنای سنگ‌‎های بزرگ اندازه‌گیری و وزن کشی گرفته شده است[۱]  با توجه به این ریشه‌یابی کلمه منت است که از "منّ" برای نعمت‌های بزرگ و گرانبها کاربرد یافته است و خداوند در این آیه مومنان را که از این نعمت بیشترین بهره را بردند مورد خطاب قرار داده تا این نعمت را فراموش نکنند و ارزش آن را همواره به یاد داشته باشند؛ و گرنه نعمت بعثت پیامبر، جهانی است.[۲] پس باید عبارت "منت الهی" را به معنای نعمت دادن خدا بدانیم؛ همچنانکه در تفسیر آن آمده است: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ: أنعم اللّه[۳] خدا منت گذاشت یعنی نعمت بخشید.»
این آیه، علاوه بر آنکه بعثت را نعمتی بزرگ معرفی کرده، پیامبر خاتم را فردی از بین خود مردم دانسته و برنامه‌ای سه گانه برای بعثت ایشان معرفی کرده است: «خواندن آيات پروردگار بر آنها و آشنا ساختن گوشها و افكار با اين آيات»، «تعليم، يعنى وارد ساختن اين حقايق در درون جان آنها» و «تزکیه و نهادینه سازی صفات خوب در رفتار و کردار یا همان تربیت». نکته قابل توجه دیگر اینکه در این آیه، تزکیه پیش از تعلیم ذکر شده به این دلیل که تزکیه یعنی زدودن دل از زنگارها و آلودگی‌ها و تا این مرحله عملی نشود؛ تعالیم در دل نخواهد نشست؛ پس ابتدا تزکیه بیان شده است.[۴] اما درباره رسول خدا، چون قلب مبارک ایشان از هرگونه شرک و خرافات دور بوده، تزکیه برایش معنا نداشته و از همان ابتدا با دلی صاف و پاک، در محضر الهی درس‌آموزی کرده است.

 

۲- شروع رسالت با دستور به خواندن
ابتدای بعثت پیامبر با دستور به تعلیم و آموزش بود. خداوند در اولین آیاتی که بر حضرت نازل شد؛ فرمود: «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْأَكْرَمُ الَّذِى عَلَّمَ بِالْقَلَمِ عَلَّمَ الْانسَانَ مَا لَمْ يَعْلَم الَّذِى عَلَّمَ بِالْقَلَمِ عَلَّمَ الْانسَانَ مَا لَمْ يَعْلَم[نبأ/ ۵-۱] بخوان به نام پروردگارت كه بيافريد. آدمى را از لخته ‏خونى بيافريد. بخوان، و پروردگار تو ارجمندترين است. خدايى كه به وسيله قلم آموزش داد، به آدمى آنچه را كه نمی‌دانست بياموخت.» این آیات به خوبی جایگاه علم و معرفت افزایی را در آیین اسلام روشن کرده و ارزش آن را نمایان می‌کند. در این آیات، خداوند مقام آموزش دادن انسان‌ها را، مقامی الهی معرفی کرده که باز به ارزش علم آموزی اشاره دارد.
نزول این آیات و توجه به علم، آن هم در دوران جهالت اعراب را، می‌بایست شاهدی بر هدف والای پیامبر بدانیم؛ پیامبری که برای تعلیم و تزکیه مبعوث شده و هدفش تربیت مردم تا روز قیامت است. فقط یک نکته باقی می‌ماند و آن هم مدل ادامه‌دار بودن این تربیت همگانی پس از وفات رسول اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) است.

 

۳- مزد نخواستن انبیاء و پاداشی ویژه برای پیامبر(ص)
تمام پیامبران الهی از قوم خویش، برای انجام رسالت و نبوت مزدی طلب نکردند. برای مثال، حضرت نوح، حضرت هود، حضرت صالح، حضرت لوط و حضرت شعیب(علیهم‌السلام) به شهادت قرآن، همگی به قوم خود گفته بودند: «وَ مَا أَسْئلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِىَ إِلَّا عَلىَ‏ رَبّ‏ِ الْعَالَمِين[شعراء/۱۸۰و۱۶۴، ۱۴۵، ۱۲۷، ۱۰۹] من از شما در برابر هدايت خود مزدى نمى‏ طلبم. مزد من تنها بر عهده پروردگار جهانيان است.» در اصل این جمله برای آن است که به مردم بفهمانند آنها به مزد دنيوى طمع ندارند و منظور آنها به جز خيرخواهى چیز دیگری نیست و رسالت آنها تماماً به خير خود مردم است[۵].
از آنجا که با تبعیت از آن پیامبران، خیر و

 هدایت مردم فراهم بود، نیاز به هیچ اجر و پاداشی نبود؛ ولی پیامبر خاتم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) که رسالتش جهانی بود که می‌بایست تا روز قیامت ادامه داشته باشد؛ از طرف خداوند مأمور شد تا مزد رسالت و بعثت خویش را اینگونه مطرح کند: «قُل لَّا أَسَْلُكمُ‏ْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فىِ الْقُرْبىَ‏[شوری/۲۳] بگو: درباره رسالت خويش از شما مزدى نمى‏ خواهم جز آن كه به نزديكانم مودّت داشته باشيد.» پس خداوند محبت و مودّت نسبت به نزدیکان پیامبر را سبب تکمیل شدن خیر و هدایت دانسته و از این جهت آن را اجر و مزد رسالت مطرح کرده است.
از امام باقر(علیه‌السلام) درباره تفسیر و معرفی "الْقُرْبىَ‏" سؤال شد و حضرت فرمودند: «هِيَ‏ وَ اللَّهِ‏ فَرِيضَةٌ مِنَ اللَّهِ عَلَى الْعِبَادِ لِمُحَمَّدٍ فِي أَهْلِ بَيْتِه‏[۶] آن به خدا قسم واجب است از طرف خداوند بر بندگان برای محمد درباره اهل بیتش» و در جایی دیگر فرمودند: «هُمُ الْأَئِمَّةُ الَّذِينَ لَا يَأْكُلُونَ الصَّدَقَةَ وَ لَا تَحِلُّ لَهُم‏[۷] آنها امامان هستند که زکات نمی‌خورند و بر آنان حلال نشده است.»

 

کلام پایانی
راه و رسم پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) راه ارزش نهادن بر معرفت، علم و دانش بود که با بعثت پیامبر(ص) به عنوان نعمت بزرگی بر بشریت اهدا شد. از این میان تنها مؤمنان که ارزش این رسالت را دانستند و آن را با مودت به اهل بیت(علیهم‌السلام) ادامه دادند؛ خود را می‌توانند تابعان راستین خاتم المرسلین به شمار آیند.

 

نویسنده: معین شرافتی، کارشناس سطوح عالی حوزه علمیه قم

پی‌نوشت ها:


[۱]- مفردات ألفاظ القرآن‏، راغب اصفهانى، حسين بن محمد، دار القلم، بيروت، ۱۴۱۲ ق‏، ص۷۷۷: «المَنُّ: ما يوزن به؛ منّ آن چیزی است که با آن وزن می‌کنند.».
[۲]- تفسير نمونه، مكارم شيرازى ناصر، دار الكتب الإسلامية، تهران، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۱۵۹.
[۳]- الأصفى فى تفسيرالقرآن، فيض كاشانى، ملا محسن، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامى،  قم، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۱۸۱.
[۴]- تفسیر نمونه، ج۳، ص۱۵۹.
[۵]- ترجمه تفسير الميزان، طباطبایی، محمد حسین، ترجمه: موسوى همدانى، سيد محمد باقر، دفتر انتشارات اسلامى،  قم، ۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۴۱۵.
[۶]- المحاسن‏، برقى، احمد بن محمد بن خالد، دار الكتب الإسلامية، قم، ۱۳۷۱ ق‏، ج۱، ص۱۴۴.
[۷]- همان، ص۱۴۵.

 

کد خبر 1037050

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha