به گزارش خبرگزاری شبستان در تحلیل پیشینه وسابقه بیداری اسلامی و معرفی افرادی همچون سید قطب و محمد عبده،در این قسمت به ادامه معرفی اندیشه های محمد عبده می پردازیم:
تشکیل انجمن تقریب ادیان ،اصلاح"الازهر" و" فکر دینی" مردم
سال بعد ، عبده در پاریس به سید جمال الدین پیوست.آن دو در پاریس هفته نامه ای سیاسی به نام "عروةالوثقی" (7) منتشر کردند که نشریه ای سیاسی بود و سعی خود را وقف آرمان وحدت اسلامی از شرقیان در برابر تسلط خارجی و استبداد داخلی ، و عمدتاً بر ضد اشغال مصر به وسیله انگلیس نی کرد.درسال 1303/1855، محمد عبده به بیروت بازگشت و به مقام مدرس مدرسه سلطانیه انتخاب شد،و در آن جا دوره خظابه های معروف خود را در علم کلام ایراد کرد که بعدها پایه رساله او در رسالةالتوحید قرار گرفت . در همین دوره برای نزدیک کردن سه دین یهود ، مسیحیت و اسلام به یکدیگر، انجمنی تشکیل داد. ولی به نظر می رسد که فعالیت او در این زمینه در ترکیه ، از نظر سیاسی با منافع خلیفه عثمانی عبدالحمید ناسازگار شناخته شدو سلطان به مخالفت با آن برحاست و اقداماتی کرد و حکومت بریتانیا را واداشت که شیخ مصری هر چه زودتر سوریه را ترک کند. پس از این واقعه ، محمد عبده به مصر باز گشت(1306/1888)،نخست قاضی محاکم شرعیه و پس از آن مقتش محکمه استیناف شد. به عنوان رئیس مجکمه ، به سبب حس مساوات و استقلال روحی او، که هرگز زیر بار جریانات صوری قضا نمی رفت،سخت مشهور شده بود(8).
اکنون کوشش های خود را متمرکزبر بیدار کردن مصر از طریق گسترش علم، تربیت اخلاقی و انطباق نهادهای سنتی اجتماع با نیا زهای حیات معاصر می کرد. عبده در همین زمان به عضویت شورای اداری الازهر درآمد. این شورا ، درس های تازه ای ، چون: جبر، حساب، تاریخ و جغرافی را به برنامه درسی الازهر افزود؛ آسایش طلاب را فراهم آورد و حقوق استادان را اضافه کرد. عبده خود نیز در این دانشگاه به تدریس علم سیاست پرداحت.گر چه این اصلاحات نتوانست قشریگری مذهبی و واماندگی فکری را در الازهر ریشه کن کند ، اما با همین اصلاحات سطحی ونا قص ، زمینه خواهی دانشجویان و استادان در الازهر فراهم آمد.عبده در 1899م مفتی شد(9) و در این مقام ، فرصتی را به دست آورد که سید جمال هرگز نتوانست ، یا نخواست به آن دست یابد؛ زیرا فراغت یافت که به نحو عملی و از پایگاهی نیرومند برای دگرگون کردن بینش دینی مردم مصر و بلکه عامه سنیان و پیراستن عقاید آنان از خرافات و اصلاح کار دادگاههای شرعی بکوشد. وی در حدود همان سال ها به عنوان یکی از اعضای مجلس شورای قوانین انتخاب شد.
روش سیاسی و دیدگاه دینی عبده دشمنی دو گروه را بر انگیخت: یکی کهنه اندیشان و خرافه پرستان و دیگری مبارزان میهن دوست که همکاری با کرومر را سازشکاری با استعمار می دانستند. در 1905م رابطه میان عبده و حدیو عباس رو به تیرگی گذاشت و بسیاری از مردم که علما و رجال دین را هوادار انگلستان می دانستندوخدیو را مخالف آن دولت می دیدند،از خدیو پشتیبانی کردند.در این زمان خدیو عباس،شیخ علی یبلاوی؛ رئیس الازهر و دوست و همفکر عبده، را برکنار کرد و عبدالرحمان شربینی را که به کهنه اندیشی آوازه داشت ؛ به جای او بر گماشت. از این روی، عبده ناگزیر از مقام خود کناره گرفت. عبده برای دگرگونی شرایط سیاسی – اجتماعی و مذهبی حاکم بر آن روزگار بسیار کوشید.وی از بنیانگذاران جمعیت خیریه اسلامی بودکه قصد داشت تعلیم و تربیت را میان طبقات فقیررواج دهد و به آنها کمک اخلاقی و مادی بکند. او همچنین جمعیتی برای احیاء کتب عربی بنیاد کرد که هدف آن انتشار شاهکارهای مولفان کلاسیک عرب بود. در ساحت دیگری برای اصلاح محاکم شرعیه کوشید و نیز اندیشه ایجاد مدرسه ای برای قضات شرعی خستین بار به وسیله او ابراز شد.
مقتی اغظم با آثار اصیل متفکران اروپایی آشنایی داشت و اطلاعات وسیع خود را با مسافرت های زیاد ، از طریق آفریقا و اروپا ، غنی تر کرده بود. اغلب می گفت که به این سفرها نیاز مند است تا " خود را باز سازد" . او دوستان متعد د شرقی و غربی داشت و با متفکران اروپایی چون : و.س. بلانت، گوستاولوبون، هربرت اسپنسر تولستوی مکاتبه می کرد. با اسپنسر در سال 1903 هنگام اقامت کوتاهش در بند ر برایتون انگلستان دیداری داشت. و بعدهاکتاب " تربیت " او را به عربی برگرداند. نیز از افکار او برای نوسازی نظام آموزشی مصر بهره جست. و اما آن چه مایه دلتنگی او به تولستوی شد مهذب طلبی مذهبی و عقیده او به اصلاح زندگی اجتماعی از راه تربیت اخلاقی و پرهیز از خشونت و زورورزی بود که با روش سیاسی عبده ، خاصه پس از بازگشت از تبعید ، موافق در آمد. هنگامی که کلیسای ارتدوکس روسیه ، تولستوی را به سبب عقاید ارتدایش تکفیر کرد ، عبده به هواداری از او برخاست و در نامه ای به او نوشت : " تو با اندبشه های خود افق تازه ای در برابر ذهن گشودی. حجاب تقلید رابر افکندی و بر حقیقت یکتایی خداوند دست یافتی"(10). # ... ( ادامه دارد )
------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت ها:
7- هفته نامه ای سیاسی بود و سعی خود را وقف آرمان وحدت اسلامی و دفاع از شرقیان در برابر تسلط خارجی و استبداد داخلی، و عمدتاً بر ضد اشغا ل مصر به وسیله انگلیس می کرد. نخستین شماره عروة الوثقی در تاریخ 15 جمادی الاولی 1301(13مارس 1883)) منتشر شد و نشر آن تا 18 شماره دوام یافت . شماره آخری آن مورخ 28 ذیحجه همان سال ( سپتامبر 1884) بود. العروة ، اولین روزنامه عربی بود که در اروپا منتشر می شد.
8- شیوه متقاوت عبده سبب شد که مردم مصر، وی را دادرسی آزاد اندیش بدانند؛ چرا که او در قضاوت خود به موازین نا نوشته عدل و دادرسی ، بیش از قوانین مدون پایبند بود.
9- عبده به این مقام مذهبی اعتباری چنان داد که تا آن زمان سابقه نداشت.به عنوان مفتی اعظم ، سه فتوا دادکه آشکارا ، تسامح او را نسبت به ادیان دیگر نشان داد. نخستین این فتوا ها عبارت از این بود که به مسلمانان امکان می داد که سود ومنافع (پول سهام )دریافت دارند؛ قتوای دوم آنها را مجاز می کرد که در روزگاری که در کشورهای غیر مسلمان زندگی می کنند، گوشت جانورانی را که به وسیله غیر مسلمانان ذبح می شود بخورند؛ و سوم این که به آنان اجازه می داد که اگر شرایط ایجاب کند آنها می توانند لباس هایی غیر از لباس های سنتی خود بپوشند. مشکل نیست بتوان تصور کردکه چرا این فتواها آن همه مباحثه بر انگیخت و حتی نزاع کهنه مسلمانان را تجدید کرد برای مفتی اعظم، افتراهای زیادی به بار آورد که انگیزه بسیاری از آنها مذهبی نبود.
10- رشید رضا، پیشین...،صص 24 – 623.
------------------------------------------------------------------------------------------------
عبدالحسین توکلی طرقی
پایان پیام/
نظر شما