خبرگزاری شبستان :
1- مدارس، دانشکده ها و دانشگاه ها:
ریشه ها و سرچشمه های اندیشه اسلامی هم داخلی و برآمده از اسلام و هم بیرونی و برگرفته از فرهنگ های دیگر بود، اما در مورد منابع داخلی و اسلامی، مسلمانان از سویی از آموزه های قرآن و حدیث بهره گرفتند و از سوی دیگر به فراگیری دانش ترغیب شدند. و اصول و مبانی اساسی حکمت را از تمدن های خارجی یعنی هند، ایران و خصوصاً یونان اخذ نمودند. آنها با اخذ علوم از تمام منابع یاد شده، رسالت نشر و ترویج علم را بر عهده گرفتند. تعلیم و تربیت در جهان اسلام به سرعت برق انتشار یافت. هیچ روستای بدون مسجدی ـ مساجدی که مدارس ابتدایی و متوسطه جزئی از آنها بود ـ وجود نداشت. برنامه های آموزشی این مدارس عبارت بود از: آموزش قرآن، سیره¬ی پیامبر (صلی الله علیه و آله)، خواندن و نوشتن شعر، اصول علم حساب و صرف و نحو.
همان گونه که پروفسور بالاستروس و پروفسور ریبر اشاره می کنند امکان استفاده از این مدارس تقریباً برای تمام کودکان فراهم بود. دانشجویان برای تحصیلات عالیه یا به دانشکده ها و مدارس عالی می رفتند و یا این که نزد استادان خصوصی می رفتند.
فرمانروایان، شاهزادگان، وزراء و اشراف متموّل؛ علم پروری، برگزار نمودن جلسه های مناظره تأسیس مدارس و دانشکده ها، دایر نمودن آزمایشگاه ها و تأسیس بیمارستان ها و کتابخانه ها را مایه فضل و برتری می دانستند.
اولین دانشکده توسط مأمون در بغداد تأسیس گردید. دومین دانشکده تحصیلات عالیه که «نظامیه» نامیده می شد توسط نظام الملک وزیر ایرانی الب ارسلان پادشاه سلجوقی، در بغداد بنا گردید.
نظامیه یک دانشکده شبانه روزی بود که در آن مطالعات راجع به الهیات دارای جایگاهی بود شبیه به جایگاهی که بعدها مطالعات کلاسیک در دانشگاه های اروپایی یافت.
روبن لوی (در کتاب «وقایع نامه بغداد» کمبریج، 1922) معتقد است که برخی از ویژگی ها و ساختار و نظام دانشکده نظامیه توسط اولین دانشگاه های اروپایی عیناً اخذ گردیده است. غزالی به مدت چهار سال (از 1091 تا 1905 میلادی) رئیس دانشکده نظامیه بود، داستانی شنیدنی در مورد یکی از علم آموزان این دانشکده نقل شده است که وی به همراه گروهی دیگر از طلاب مقدار زیادی از جوشانده آناکاردیا ( درختچه ها و درختان که صمغی شیری رنگ و یا شیره دارند که اغلب تند است.)جهت تقویت حافظه استفاده نمود و قدرت حافظه خود را از دست داد و برهنه وارد کلاس شد. با بلند شدن صدای قهقهه هم کلاسی ها استاد از او علت رفتار اهانت آمیزش را پرسید. او بدون هیچگونه تردیدی پاسخ داد که من و هم کلاسی هایم مقداری از جوشانده آناکاردیا را جهت تقویت حافظه نوشیدیم و آن سبب شد که همه حافظه شان را از دست دهند به جز من که خوشبختانه سالم ماندم. اندکی بعد از قرن سوم نظامیه در یک مدرسه جدید به نام «مستنصریه» که اولین مؤسسه آموزشی بود که دارای بیمارستان بود ادغام شد.
دیگر مدارس مشهور عبارت بودند از: مدرسه رشیدیه، مدرسه امینیه، مدرسه طرخانیه، مدرسه خاتونیه و مدرسه شریفیه در سوریه و مدرسه رامبیه و مدرسه ناصریه و مدرسه صلاحیه در مصر.
به مرور مدرسه های فراوانی به سبک مدرسه نظامیه در سرتاسر امپراطوری اسلامی بنا گردید. از جمله سی مدرسه در بغداد، بیست مدرسه در دمشق، سی مدرسه در اسکندریه، شش مدرسه در موصل و در تمام شهرهای مهم حداقل یک مدرسه وجود داشت از جمله در قاهره، نیشابور، سمرقند، اصفهان، مرو، بلخ، حلب، غزنه، لاهور و دیگر شهرهای مهم.
در اسپانیا تنها در شهر «قرطبه» چند صد مدرسه وجود داشت و حداقل در برخی از این مدارس فلسفه، ادبیات، تاریخ و علوم تجربی در دوازده شاخه خاص به همراه الهیات تعلیم داده می شد. در اسپانیا بود که سنگ بنای آنچه امروزه دانشگاه نامیده می شود گذاشته شد. مشهورترین این مؤسسه های آموزشی عبارت بودند از: دانشگاه قرطبه، اشبیلیه (از ایالت های جنوب غربی اسپانیا)، دانشگاه مالقه (در جنوب اسپانیا) و دانشگاه غرناطه (در جنوب اسپانیا).
بر سر در دانشگاه غرناطه این عبارت حک شده بود که: جهان فقط بر چهار پایه استوار است:
1- تعلیم حکماء 2- عدل بزرگان 3- دعای مؤمنان 4- شجاعت دلیران
دانش پژوهان از سرتاسر اروپا، گروه گروه جهت فراگیری دانش به سوی دانشگاه های اسپانیا روانه شدند.
2- دیگر مراکز آموزشی:
علاوه بر مدارس مخصوص تحصیلات عالیه که ذکر گردید، علما به طور خصوصی هم در امر تعلیم و تربیت دخیل بودند. آنها در خانه های خود یا در مساجد و یا در زیارتگاه ها که دارای حجره های مخصوص مسافران، طلاب و معلمان بود؛ آموزش می دادند. این معلمان مورد احترام فراوان بودند. هم طلاب و هم معلمان به وسیله موقوفاتی که توسط ثروتمندان به این مساجد و زیارتگاه ها اعطا شده بود امرار معاش می¬کردند.
سخنرانی هایی که در مساجد ایراد می شد تنها در مباحث دینی و تنها مختص طلاب نبود بلکه در دیگر شاخه های دانش و برای تمام کسانی که مایل به شرکت بودند ایراد می شد. ناصر خسرو در قرن یازدهم میلادی می نویسد که روزانه پنج هزار نفر برای شنیدن درس های مختلف در مسجد قاهره شرکت می کردند. به علاوه تعداد زیادی رصدخانه و همچنین مدارس عالی جهت آموزش علم نجوم در نقاط مختلف امپراطوری اسلامی وجود داشت. درست در همان زمان مهدهایی برای مطالعات پزشکی پدید آمدند. به علاوه انجمن های ادبی و حلقه های فکری در منزل اشراف و نخبگان برگزار می شد.
منبع:اندیشه اسلامی ؛خواستگاه ها ودستاوردها،تألیف میان محمد شریفأمترجم عباسعلی منصوری،انتشارات دانشگاه امام صادق(ع) 1390، فصل دوم
ع.م
پایان پیام/
نظر شما