جنگهایی که بهانه آمریکا در اشغال و دخالت هستند

جنگ ها به بهانه مبارزه با دشمن آغاز می شوند اما گاهی همین جنگ ها نه تنها دشمنی برای مبارزه ندارند بلکه خود دشمن آرامش و صلح و امنیت ملی می شوند.

خبرگزاری شبستان: جنگ نشات گرفته از حضور دشمنی است که دولت باید در نابودی آن این پدیده را به راه بیندازد. با توجه به گستردگی دشمن نقش دولت در نابودی آن جدی تر و یا نرم تر می شود و در شرایط اضطراری دولت برای سرکوب دشمن فعالیت های فوق برنامه ای را آغاز می کند که از آن جمله تاسیس آژانس های مرتبط و بسیج کردن نیروهای خاص است.

یکی از جنگ های موجود جنگ علیه دشمنی به نام فقر و بحران اقتصادی است که در مبارزه با آن باید تدابیر صحیح اتخاذ شود.

اختصاصا در مورد آمریکا بیکاری و بحران اقتصادی به واقع دشمنی محسوب می شود که باید آن را سرکوب کرد و یا از سویی وقتی همه مردم آمریکا تروریست شناخته می شوند کل نیروهای پلیس و امنیتی باید در برابر آنها گارد بگیرند.

به واقع جنگ ها هزینه هایی را دربر دارند که از مهم ترین انها ثروت های ملی و آزادی دموکراسی است که در گام نخست قربانی می شوند.

اما برخی جنگ ها لازم است به پایان برسند تا این سیکل معیوب از کار افتاده و صلح و آزادی توسعه پیدا کند.

به طور مثال جنگ هایی که بر اساس وجود دشمن شکل نگرفته اند و دشمن های خیالی و ساختگی شعله های آنها را برافراشته است.

و تنها بر پایه منفعت شرکت ها و افراد خاصی به جریان انداخته شده اند. در حالی ثروت شرکتهای مشخصی افزایش پیدا می کند مردم و شهروندان از پس این جنگ ها ضعیف تر و شکننده تر می شوند.

آمریکا به عنوان پیشرو ترین کشورها در راه اندازی جنگ لازم است برای برقراری صلح و بازگرداندن آرامش 5 جنگی را که مسبب است پایان دهد:

جنگ های برون مرزی: جنگ های امپریالیسم در دنیای خاورمیانه به خاطر بهره کشی از نفت منطقه به یقین شکستی بزرگ در ایده ها و منابع به شمار می رود.

حتی اگر همه دروغ هایی که دلیل این جنگ ها بوده اند حقیقت داشته باشد باز هم دلایل قانع کننده ناتوانی برای آن دیده می شود و ارزش بهای سنگین خون و جان و ثروت را ندارد.

دلیل اصلی راه اندازی این جنگ ها بیان این مطلب است که کشورهایی چون آمریکا در شرایط اضطرار ناامنی اجتماعی و اقتصادی هستند و بهای آن را باید همگان پرداخته تا امنیت این کشورها تامین شود.

جنگ علیه تروریسم: جنگ علیه تروریسم چیزی جز مبارزه علیه آزادی نیست آمریکا ارزش خود را برای مبارزه با تروریسم در سطح جهانی از دست داده است.

براین اساس جنگ علیه تروریسم یعنی سلب آرامش و آسایش ملتی و تحمیل بی دلیل جنگ و خشونت ها به آنها که باعث می شود ازادی و صلح برخی جوامع فدای عملیات هایی شود که هرگز در این کشور ها رخ نداده و یا اگر هم بوده ارزش این همه مبارزه علنی را نداشته است.

جنگ علیه مواد مخدر: جنگ علیه مواد مخدر خونریزی و خشونت را در بازار قاچاق مواد مخدر افزایش می دهد تا زمانی که بسیاری به مواد مخدر همچون غذا نیاز دارند و این بازار مشتریان خوب و ثابت خود را دارد مبارزه با این مقوله از را جنگ شیوه ای غلط محسوب می شود.

در جایی که دولت ها هیچ مسئولیتی در قبال مهار قاچاقچیان به عهده نمی گیرند ورود نیروهای خارجی و مداخله آنها بهانه ای جز بهره مندی از این بازار داغ نمی تواند داشته باشد.
جنگ ها مسبب فروش و توزیع مواد مخدر به دست کودکان و ورود نوجوانان به این عرصه شدند و به واقع محرک اصلی توسعه فعالیت های مرتبط با مواد مخدر هستند.

از همین رو از منظر اخلاقی و منطقی ادامه جنگ علیه مواد مخدر نامعقول است از همین رو جامعه ترجیح می دهد به جای جنگ مبارزه قضایی برای مهار این بحران در نظر گرفته شود.

جنگ سایبری: جنگ علیه دنیای اطلاعات تعهدی است که آمریکا بر سر آن ایستاده است.
تهدید خاصی در جنگ سایبری وجود ندارد به جز منافعی که عاید تشنگان قدرت می شود. دزدان دریایی دنیای سایبری به طور ذاتی نیازمند بودجه ارتشی از سرباز نیستند و برای آتش افروزی حملات بوداری را راه نمی اندازند.

به گزارش اینفورمیشن کلییرینگ هاووس، و از همین رو است که دفاع از حریم شرکت های داخلی و خارجی بر عهده وزارت دفاع نیست و وزارت کشور آن را بر عهده دارد.
در حالی که کشورها الزاما در عصر جنگ سایبری باید نیرویی کارآمد را تدبیر کنند.

حمله به زیر ساخت های شرکت ها می تواند به تخریب زیرساخت های عمومی و امنیتی کشور ختم شود و این حیله گری در سوئ استفاده از اینترنت جنگ سایبری را به راه انداخته است.

جنگ طبقات اجتماعی: جنگ طبقات اجتماعی بیش از یک قرن است که در آمریکا آغاز شده است. صحبت از جنگی است که باعث شده است توانایی فردی برای تامین زندگی و رفاه و امنیت فردی از بین برود.

نابرابری طبقات اجتماعی در خدمات دهی مالیات های سنگین و حقوق های نابرابر، تقسیم کار ناعادلانه و فعالیت های خود سرانه شرکت های خصوصی و دولتی از نتایج این جنگ در آمریکا است و همین عوامل بدهی های کلان آمریکا را سبب شده است.

آمریکا برای فلج کردن شرکت های کوچک و بال و پر دادن به فعالیت شرکت های بزرگ از روش تحریم استفاده می کند که اختصاصا در مورد شرکت های خاصی انجام می شود.

 

 

کد خبر 105143

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha