خبرگزاری شبستان- مشهد- مرضیه وحدت؛ امیر مومنان علی (ع) دارای ویژگی های منحصر به فرد است، او تربیت شده پیامبر(ص) و شاگرد حضرت است و کسی است که در جای پیامبر خوابید و بسیاری از آیات قرآن در حق ایشان نازل شده است.حجت الاسلام امیر علی حسنلو استاد حوزه و مدیر گروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه های علمیه با خبرگزاری شبستان گفتگویی داشته که در ادامه تقدیم می شود:
ویژگی های شخصیتی و اخلاقی منحصر به فرد حضرت علی(ع) چیست؟
امیر مومنان دارای ویژگی های منحصر به فرد است؛ تولد اميرالمومنين علي ـ عليه السلام ـ در خانه كعبه بوده، او تربیت شده پیامبر(ص) و شاگرد حضرت است، کسی است که در جای پیامبر خوابید، باب علم نبی، یکی از آل عبا، همسر فاطمه (س) و یکی از افرادی است که در مباهله حضور داشت، وقتی حضرت انگشتر خود را در نماز به فقیر داد آیه زکات نازل شد و بسیاری از آیات قرآن در حق او نازل شده است.
وقتی معاویه درباره امام بد گوئی کرد سعد وقاص اعتراض نمود و گفت: تنها یکی از ویژگی های علی را داشتم برایم بس بود. حدیث منزلت، حدیث غدیر و حدیث ضربه علی که معادل عبادت ثقلین است نشان از شخصیت والای حضرت علی (ع) دارد. وقتی معاویه گفت: هرکس درباره وصف علی (ع) بهترین توصیف را داشته باشد این سکه های زر را به او خواهم داد ؛ عمرو عاص که یکی از دشمنان حضرت بود بهترین وصف را گفت و شعری سرود و معاویه سکه ها را به طرف او انداخت.
شهيد مطهري درباره ساعات آخر عمر حضرت علي عليهالسلام ميفرمايد: شگفتانگيزترين دورههاي زندگي علي عليه السلام در حدود 45 ساعت؛ يعني فاصله ضربت خوردن تا وفات مي باشد. انسان کامل بودن علي عليه السلام اين جا ظاهر مي شود؛ يعني در لحظاتي که با مرگ مواجه شده است. شگفتي هاي علي عليه السلام و معجزه هاي انساني او در اين جا ظاهر مي شود. علي عليه السلام در بستر افتاده و ساعت به ساعت حالش وخيم تر مي شود و سموم روي بدن مقدس علي عليه السلام بيشتر اثر مي گذارد، اصحاب ناراحتند، گريه و ناله مي کنند؛ ولي لب هاي علي خندان و شکفته است و مي فرمايد: «شهادت در راه خدا، هميشه آرزوي من بوده و براي من چه چيز از اين بهتر که در حال عبادت شهيد شوم». پر حرارت ترين سخنان علي عليه السلام در همين 45 ساعت بوده است.
ابن ابي حديد، شارح بزرگ نهج البلاغه و از متفکران برجسته جهان اسلام مي نويسد: «امتيازات علي عليه السلام از لحاظ عظمت، جلال و شهرت در آن حدّ اعلاست که شرح کردن و بحث و تفصيل دادن آنها ناروا و بيهوده است... من چه بگويم در حق مردي که دشمنانش نتوانستند عظمت و فضايل او را منکر شوند و همه آنان به برتري شخصيت او اعتراف کردند...؟ من چه بگويم درباره مردي که همه فضيلت ها به او منتهي مي شود و هر مکتب و هر گروهي خود را منتسب به او مي سازد. آري، او رئيس همه فضيلتها است».
از نظر شما شیعه و شیعه حضرت علی(ع) کیست؟
شیعه واقعی علی (ع) کسی است که اولا دوستدار علی (ع) و بعد پیرو واقعی او باشد و به سیره حضرت مو به مو عمل کند ؛ شیعه کسی است که عمل و رفتارش شیعه باشد ؛ شیعه به زبان و جمعیت و شمار نیست شیعه بودن به میزان شباهت در عمل و رفتار به علی (ع) است. ائمه فرموده اند با عمل خود ما را یاری کنید، با ورع و پرهیزگاری از محرمات باید شیعه بود . لذا فرمودند: وبال و دردسر ما نباشید با عمل زینت ما باشید. به اندازه ای خوب باشید که با انگشت نشان دهند که تو شیعه علی (ع) هستی.
کدام وجه از شخصیت، اندیشه و اخلاق فردی حضرت علی (ع) را برای جامعه و نسل امروز بیش از هر بعد دیگر سفارش می کنید؟
امیر مومنان علیه السلام در هر زمان به تکلیف الهی خود عمل کرد و در هر برهه از دوران زندگی خود از پیشگام ترین افراد بود؛ در هر حال عمل به تکلیف و گوش به فرمان پیامبر(ص) است؛ در جهاد، دفاع، در عدالت، در رسیدگی به فقرا و مستمندان، در عبادت و در یتیم نوازی اول است؛ در مناجات و رابطه با پروردگار نیز همین گونه است. دعای کمیل یکی از عمیق ترین سند عرفانی و مناجات خمس عشر و ادعیه و نمازهای حضرت بی نظیر است؛ جوانها تا می توانند درباره شناخت ابعاد وجودی حضرت تلاش کنند و اول معرفت خود را نسبت به حضرت بالا ببرند سپس ازحضرت الگو گیری نمایند.
همه فرقه های اسلام جز ناصبی ها حضرت را اسوه و سرمشق خود می دانند؛ حضرت در عبادت، زهد، عرفان، شجاعت و... پيشواي همه خوبان است. زهد ، بي رغبتي و بي اعتنايي حضرت به دنيا مورد اتفاق همگان است. حضرت گرچه در كوفه مردم را با نان و گوشت اطعام مي كرده ولي خود غذاي ويژهاي داشته و آن نان جو خشك بود كه گاهي براي شكستن آن از زانو كمك مي گرفته و مقداري شير.
همچنين گرچه با دسترنج خويش و در آمد شخصي خود هزار برده را آزاد كرده و بسياري را لباس پوشاند ولي لباس حضرت از كرباس زبر و خشن بوده است. حضرت خود مي فرمايد: «... آگاه باشيد كه امام شما از دنيايش به دو لباس كهنه و از غذاها به دو قرض نان جو اكتفا كرده است. از روايات استفاده مي شود كه نان و نمك يا نان و شير غذاي معمولي حضرت بوده و «هر گاه دو لباس يا دو غذا يا دو كار مي توانست بكند سخت ترين آن را بر مي گزيد چه كسي در دنيا از علي(ع) زاهد تر است».
از طرفي امام(ع) حدود 5 سال حاكم و فرمانرواي جامعه مسلمين بوده و حاكم اسلامي طبق تعاليم نوراني اسلام بايد از نظر زندگي مادي در سطح پايين ترين وضعيف ترين قشر مردم باشد. به همين دليل اميرالمومنين(ع) در دوره حكومت و زمامداري نيز زندگي بسيار سخت و دشواري را دداشتند و با كمترين خوراك و پوشاك زندگي كردند.
حضرت مي فرمايد: «اگر مي خواستم مي توانستم از عسل مصفا و مغز گندم و بافته هاي ابريشم براي خود پوشاك و خوراك تهيه كنم. اما هيهات كه هوا و هوس بر من غلبه كند و حرص و طمع مرا وادار كند تا طعام هاي لذيذ را برگزينم در حالي كه ممكن است در سرزمين حجاز و يمامه كسي باشد كه حتي اميد بدست آوردن يك قرص نان را نداشته باشد و هرگز شكمي سير نخورده باشد. آيا من با شكمي سير بخوابم در حالي كه در اطرافم شكم هاي گرسنه و كبدهاي سوزان باشند، آيا به همين قناعت كنم كه گفته شود اين اميرالمومنين است، اما هرگز با آنان در سختيهاي روزگار شريك نباشم و در ناگواري هاي زندگي پيشوا و مقتدای ايشان نباشم...»
امروز لازم است سیاستمداران، کارگزاران و حاکمان به کدام وجه از اخلاق حکومتی حضرت علی (ع) در عمل و رفتار توجه بیشتری داشته باشند؟
حق محوری، عدالت محوری، شایسته سالاری، مماشات و مدارا، قاطعیت در اجرای فرامین الهی، عدم تايید کارگزاران نامشروع و ساده زیستی مواردی است که سیاستمداران، کارگزاران و حاکمان باید توجه داشته باشند.
محوریت حق در اصول سیاسی امام علی (ع) از مسلمات تاریخی است چنان که آن حضرت بر این اصل پای بندی سخت و بر آن پافشاری قوی داشت و به هیچ روی از این بنیان دست بردار نبود چنان که در ماجرای شوری، به تصریح گفت: که من نمی توانم به شما تعهد دهم که با معیارهای شما حکومت خواهم کرد، معیار حکومت من مستند به سیره نبوی و حکم خداوند است، بر این اساس بود که پیامبر اکرم در معرفی علی به بعضی از حقایق وجودی آن امام همام اشاره و آن را از فضایل بزرگ آن حضرت بر می شمارد و می فرماید «علی مع الحق و الحق مع علی...».
این روایت شریف در منابع تفسیری اهل سنت نیز آمده است مفهوم حق محوری را می توان چنین تعیین کرد که آن حضرت در حکومت خود بر اساس قرآن کریم که از سوی حق آمده به اجرای آن ها خواهد پرداخت. و حق چیزی است که از سوی خداوند محقق و سزاوار گردیده و جهان بر اساس این بنیان آفریده شده و اداره می شود، حق یعنی قانون الهی حاکم بر تکوین و تشریع که از صراحت کامل برخوردار است.
در خصوص عدالت محوری باید گفت برخي عدالت محوری و واژه عدالت را از مفاهیم کلان و نسبی گرفته اند اما عده ای به گمان باطل چنین انگاشته اند که عدالت مفهومي گنگ است که هیچ مصداقی روشن نخواهد داشت. امام علی (ع) خود عدالت را تعریف و تفسیر کرده که از این ادعاها جلوگیری می نماید. توسعه عدالت از سفارش های بسیار مهم امیر مؤمنان در حکومت خود بوده آن حضرت، پس از آغاز حکومتش، در تقسیم بیت المال تبعیض را برچید و همه را سهم مساوی و حقوق مناسب می داد.
ایرانیان و سایر اقوام را که اعراب، عجم می گفتند از حقوق کافی یا بی بهره بودند یا اصلاً حقوق نداشتند، خلفای پیشین این تبعیض را روا داشته اند که امیرمؤمنان نظام قبلی را برچیده و نظام تساوی را جایگزین کرد، محرومیت از حقوق اجتماعی نیز یکی از نابرابري ها بر علیه عجم بود، که حضرت آن را برچید و حقوق انسانی آنان را مسترد نمود.
عدالت اجتماعی نیز یکی از اصول حکومت علوی بود که در این زمینه می فرماید: «من چنان سیاستی در پیش گرفته ام که تمام قلمرو حکومتم به اقل امکانات و معاش دسترسی دارد و خودش نیز هم چنان از طبقات فرودست زندگی و معاش داشت، خود را با غلامش یکی می دید، دو جامه می خرید بهترین آن را به غلامش می بخشید و خود جامه ساده تر را انتخاب می کرد.»
شایسته سالاری در حکومت علی ـ علیه السلام ـ نمود داشت اگر چه امام وقتی حکومت را به دست گرفت، انحرافات عمیق که در جامعه ایجاد گردید و پس از پیامبر جامعه به سوی مادیات سوق داده شد و غنایم فراوان از فتوحات حاصل جهان اسلام شد و عده ای بدون حساب و کتاب در آن تصرف می کردند و به ثروت اندوزی و رفاه تن داده بودند، و طبقه اشراف بوجود آمد و همین طبقه برای اجرای عدالت علوی مانع بزرگ محسوب می شدند، اما امام به هر نحو بود کارگزاران خود را تا حد ممکن از پرهیزگاران و نه از خویشاوندان انتخاب کرد در حالی که پیش از این تعصبات قبیلگی در این امر بیشتر دخیل بود تا ابراز شایستگی، این رویکرد در سیره امام الگوی خوبی برای آیندگان بود، اما چندان مورد توجه نبوده است.
مماشات و مدارا یکی دیگر از ویژگی های حکومت علی (ع) بود، امام با بسیاری از دشمنان شخصی و کسانی که با آن حضرت بیعت نکردند و از بیعت با او امتناع کردند (مثل عبدالله بن عمر) و سعد وقاص و... مدارا نمود و هرگز آنان را به زور برای بیعت احضار نکرد، بلکه آنان را آزاد گذاشت و حقوق آنان را از بیت المال قطع نکرد، اما با تمام ساکنان مدینه و کوفه که از گرایشات مختلف بودند زمانی که کوفه را برای حکومت برگزید و یا در مدینه بود روش مدارا در پیش گرفت، تا زمانی که مرتکب جرم نشده بودند با آنها مدارا می کرد.
باز خواست کارگزاران در صورتی انجام می گرفت که جرمشان برای امام از راه های محسوس نه از راه های غیر محسوس مثل (علم امام) ثابت شود و گرنه امام بر سرائر همه منافقان و افرادی مثل ابو موسی اشعری آگاه بود ولی هرگز با این راه ها، آنها را مواخذه نکرد.
امام در راه اجرای فرامین الهی قاطعيت بی نظیر داشت، اجرای حدود را جدّی و ترک حدود الهی را مایه گسترش فحشا و منکرات و آسیب های اجتماعی فراوان می دانست از این رو با مرتکبین جرائم با قاطعیت تمام برخورد می کرد. معروف است وقتی عقیل از آن حضرت خواست سهم بیشتری از بیت المال به او بدهد امام آهن گداخته را به سوی او نزدیک کرد و عقیل از شدت حرارت آن فریاد بر آورد که این چه کاری است حضرت در پاسخ فرمود تو مرا به آتشي می خوانی که سوزاننده تر از آن است.
امام پس از رسیدن به حکومت، از کارگزاران عثمان، افرادی که شایستگی داشتند و دارای سوابق سو در اسلام بودند و افرادی که فرصت طلب بوده و برای رسیدن به مطامع دنیوی موقتاً در کنار امام قرار گرفته و بیعت ظاهری کردند با آگاهی از نیات آنان آن ها را از قدرت منع کرد و عده ای که بر سر قدرت و حکومت بودند به هیچ عنوان حکومت آنان را تایید نکرد با این که بسیاری از نزدیکانش مثل ابن عباس به امام عرض کردند برای مصالحی، معاویه را ابقا کن تا فتنه انگیزی نکند امام فرمود هرگز برای لحظه ای کوتاهی حکومت او را تایید نمی کنم چون امام می دانست که اگر حکومت وی مورد تایید قرار بگیرد از حق نشانی و فروغی در آینده باقی نخواهد ماند.
تایید امام مساوی بود با حقانیت او در طول تاریخ اسلام و حقانيت تمام حاکمان غاصب اموی و عباسی. از این روی هرگز مورد تأييد واقع نشد. ساده زیستی و زهد مهمترین درسی است که حاکمان ما باید از علی (ع) درس بگیرند بویژه کسانی که در راس امور قرار دارند ؛ از مال اندوزی و انباشت ثروت و پر کردن جیب خویشاوندان از بیت المال پرهیز نمایند که آسیب بزرگ سیاستمداران و مسئولین جامعه امروزی این آسیب ها است.
شیعیان تا به امروز چه اندازه توانسته اند نماینده شایسته ای برای فرهنگ علوی باشند؟
متاسفانه همه جوامع اسلامی از جامعه آرمانی علوی فاصله زیاد دارند ؛ نخبگان جامعه باید در عمل به سیره حضرت پیشگام شوند تا جامعه اصلاح شود و به سوی جامعه علوی حرکت نماید کاستی ها زیاد است و آسیبها فراوان ؛ نامه ها و خطبه های حضرت و سیره حضرت بسیار گفته می شود اما در عمل پایمان لنگ است ؛ جشم طبقات پایین جامعه همیشه به بالاست وقتی حاکمان به سوی ثروت اندوزی میل می کنند افراد جامعه نیز نا خود آگاه به آن سو مایل می شوند.
تا نخبگان جامعه اعم از طبقات حاکمه یا طبقات علمی و فرهنگی اصلاح نشوند اصلاح جامعه ممکن نیست ؛ لذا امیر مومنان از خود شروع کرد در حاکمیت به ساده زیستی و ترویج روحیه حمایت از طبقات فرو دست تا فرمانداران و استاندارانش هم از او پیروی نمایند و این روش را حضرت مایه آرامش جامعه می داند ؛ حضرت یکی از استاندارانش را به خاطرذ حضور بر سر سفره الوان و اشراف ملامت نمود چون بازتاب و انعکاس آن بد بود و شایسته حکومت علی نبود.
نظر شما