درس اعتماد نکردن به استکبار جهانی را باید از ملت فلسطین آموخت

حجت الاسلام مدبر با اشاره به اینکه باید در کنار حمایت از ملت مظلوم فلسطین از سرنوشت این ملت هم درس بیاموزیم، گفت: درس اعتماد نکردن به دشمنان خبیث و استکبار جهانی را از این ملت بیاموزیم.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از جهرم، حجت الاسلام «محمد حسین مدبر»، امروز (جمعه ۱۷ اردیبهشت) در برنامه «سخن جمعه» با اشاره به آیه دوم سوره مبارکه حشر گفت: خداوند متعال در قرآن کریم و بزرگان دین در احادیث فراوانی از ما خواسته‌اند که در زندگی اهل عبرت باشیم.

 

امام جمعه جهرم با اشاره به اینکه نگاه مؤمن توام با عبرت و متفکرانه و فراتر از دید حیوانی است، افزود: فلسفه اصلی نقل حکایات و تاریخ گذشتگان و ماجرای انبیاء و اولیاء و ظالمان تاریخ و ماجرای خوبان و بدان که در قرآن آمده برای عبرت ‌آموزی است که از نقاط قوت زندگی خوبان درس بگیریم و از نقاط ضعف بدان تاریخ بپرهیزیم.

 

وی با بیان اینکه گاهی ما انسانها در بُعد عبرت ‌آموزی از بعضی از حیوانات هم عقب ‌تر هستیم، تاکید کرد: یک پرنده اگر ببیند پرنده دیگری در درون دام افتاده هیچگاه به آن دام و حتی منطقه نزدیک نمی ‌شود.

 

حجت الاسلام مدبر  با تصریح اینکه بصیرت، آگاهی، مصونیت از خطا و عدم تکرار اشتباهات دیگران، ثمره عبرت ‌آموزی است، عنوان کرد: استاد شهید مطهری به یکی از فرزندانشان نامه ‌ای دارند و در آنجا این نکته را گوشزد می ‌کنند که بعضی از انسانها معتقدند که با یکبار زندگی کردن در این جهان نمی توان زندگی موفقی داشت و این شعر را مورد استناد قرار می‌دهند که: مرد هنرمند خردپیشه را / عمر دو بایست در این روزگار/ تا به یکی تجربه آموختن / با دگری تجربه بردن به کار.

 

وی ادامه داد: یک ‌بار بیاموزیم و بار دیگر به این جهان بیاییم و آن تجربه ‌ها را به‌ کار ببندیم و همه می ‌دانیم که امکان چنین چیزی نیست و یک فرصت بیش وجود ندارد؛ مرحوم استاد ادامه می‌دهند که فرزندم انسانهای موفق و مسئولیت پذیر و آگاه، زندگی اول را زندگی دیگران درتاریخ قرار می ‌دهند و از آن تجربه می ‌آموزند و زندگی فعلی خود را زندگی دوم حساب می ‌کنند و این رمز موفقیت آن‌هاست.

 

امام جمعه جهرم در بخش دیگری از سخنان خود به روز «قدس» نیز اشاره کرد و گفت: جمعه 17 اردیبهشت روز قدس است و باید در کنار حمایت از ملت مظلوم فلسطین از سرنوشت این ملت هم درس بیاموزیم؛ واقعیت این است که اگر در همان آغاز که اروپایی ‌های خبیث، خصوصا انگلستان این غده سرطانی را در درون پیکره جوامع اسلامی قرار دادند و صهیونیسم جنایتکار را بنیان نهادند بخشی از این انسجام، وحدت، بینش، عزم راسخ، مجاهدت، بصیرت و دشمن‌ شناسی کنونی در ملت فلسطین بود، هیچگاه شجره خبیثه صهیونیسم جهانی اینقدر ریشه ‌ دار نمی ‌شد؛ همان آغاز، این نهال را از بُن بر می ‌کندند و ملت فلسطین اعم از مسلمان و یهودی و مسیحی در کنارهمدیگر زندگی می ‌کردند؛ ما هم باید درس اعتماد نکردن به دشمنان خبیث و استکبار جهانی را از این ملت بیاموزیم.

 

به گفته حجت الاسلام مدبر، این شب ‌های قدر سوگوار بزرگ ‌مردی بودیم که یکی از پیام ‌هایش به مسلمانان این بود که «کونا للظالم خصما و للمظلوم عونا» همواره در زندگی یاور مظلومان از هر کیش و مذهبی و ملیت و خصم ستمگران باشید؛ وقتی به امیرالمومنین (ع) خبر دادند که دشمنان به مرزهای حکومت ‌اسلامی نزدیک شده و به جایی که مسلمان هم نبودند حمله کرده و خلخال از پای یک زن غیرمسلمان دزدیده ‌اند، فرمود: «جادارد که انسان از غصه این کار دق کند و بمیرد» این احساس مسئولیت در قبال انسان ‌ها را از آن بزرگوار باید یاد بگیریم.

 

وی بیان کرد: شیعه به حق مولا (ع) در روزگار ما، سردار دلها «شهید حاج قاسم سلیمانی» بود که در نامه ‌ای خطاب به یکی از فرزندانش مطالبی فرموده که می ‌تواند در روز قدس چراغ راه ما باشد و تکلیف ما را در برابر مسئله قدس و دشمنان قدس روشن کند؛ در آنجا آورده است که: «این راه را انتخاب نکردم که آدم بکشم، تو می ‌دانی من قادر به دیدن بریدن سر مرغی هم نیستم. من اگر سلاح به دست گرفته ‌ام برای ایستادن در مقابل آدم کشان است نه برای آدم کشتن. خود را سرباز در خانه هر مسلمانی می بینم که در معرض خطر است و دوست دارم خداوند این قدرت را به من بدهد که بتوانم از تمام مظلومان عالم دفاع بکنم، نه برای اسلام عزیز جان بدهم که جانم قابل آن ندارد، نه برای شیعه مظلوم که ناقابل ‌تر از آنم، نه، نه، بلکه برای آن طفل وحشت زده بی‌ پناهی که هیچ ملجأی برایش نیست، برای آن زن بچه به سینه چسبانده هراسان و برای آن آواره درحال فرار و تعقیب که خطی خون پشت سر خود برجای گذاشته است می ‌جنگم؛ عزیزم من متعلق به آن سپاهی هستم (سپاه قدس) که نمی ‌خوابد و نباید بخوابد تا دیگران در آرامش بخوابند؛ دخترم خیلی خسته ‌ام... سی سال است که نخوابیده ‌ام اما دیگر نمی ‌خواهم بخوابم؛ من در چشمان خود نمک می ‌ریزم که پلک ‌هایم جرأت برهم آمدن نداشته باشند تا نکند در غفلت من آن طفل بی ‌ پناه را سر ببرند...»

 

استاد دانشگاه علوم پزشکی جهرم گفت: سوگمندانه باید عرض کنیم در روزهای اخیر به جای این که از این ذخیره ‌بزرگ نظام و انقلاب اسلامی در جبهه مقاومت برای جوانان و نوجوانان مسلمان اعم از شیعه و سنی الگو برداریم بعضی از مدعیان دیپلماسی در کشور به این بزرگمرد توهین کردند به گونه‌ای که سعی شد این ظرفیت از بین برود.

 

وی ادامه داد: دشمنان با ظلمی عظیم آن بزرگوار را از ما گرفتند اما توقع نداشتیم که ترور شخصیت ش از سوی کسانی صورت بگیرد که مدعی دوستی با او بودند؛ به تعبیر مقام معظم رهبری (حفظه الله) درست کردن دوگانگی بین «دیپلماسی و میدان» خطایی بزرگ است. مگر می ‌شود یک دیپلمات، بدون قدرت بر سر میز مذاکره حاضر بشود؟ آیا واقعا دیپلمات ‌های ما نفهمیدند که دنیا و قدرت ‌های بزرگ ش که اجازه دادند بر سر یک میز با آنها بنشینند به خاطر قدرتی بود که سردار دلها و یاران با وفایش در میدان جبهه مقاومت ایجاد کرده بودند؟ !

 

حجت الاسلام مدبر با اشاره به اینکه دشمنان که برای شخصیت ‌هایی مثل وزیر امور خارجه ما و دیگران ارزشی قائل نیستند، تاکید کرد: اگر حرف اینها را گوش می ‌دهند و  ماهها تحمل ‌شان می‌ کنند و اجازه می‌دهند راحت صحبت کنند به‌ خاطر رشادت ‌ها و شهادت ‌طلبی ‌هایی است که مردان میدان ایجاد کرده بودند.

 

 وی عنوان کرد: چه کسی است که نداند موفقیت در عرصه سیاست خارجی نیازمند 2 بازوی قدرت در میدان و قدرت چانه ‌زنی در مذاکره دیپلماسی است که این 2 مکمل یکدیگرند اما مایه تاسف است که وزیر امور خارجه کشورمان این دوگانه را در ذهن ‌ها به سمتی برد که ناکامی دیپلماسی به گردن مردان میدان بیفتد و این یک خطا، بی ‌انصافی و بی ‌تقوایی بزرگی بود.

 

حجت الاسلام مدبر خاطرنشان کرد: ما به مردان دیپلمات خود اعتماد داشتیم اما مردم عزیز در این ماجرا فهمیدند که اینها چون به خلوت می ‌روند حرفهای دیگر می ‌زنند لذا این اعتماد خد شه ‌دار شد و در این فکرند که آیا الان در وین واقعا به مصلحت مردم و نظام عمل می ‌کنند؟! امیدواریم اگر مدعی بصیرت و عقل هستند بیدار شوند و اهل عبرت باشند؛ یک بار کلاه گشاد برجامی بر سرشان رفت، پس مراقب باشند و اعتماد نکنند؛ بدانند که سراسر وجود این عناصر، شیطنت و مکر و حیله است.

 

وی در پایان گفت: آقای عراقچی، آقای ظریف به توصیه ‌جناب مولوی در غزلیات توجه کنید که می‌ گوید: نگفت ـ مت مرو آن ـ جا که مبتلات کنند / که سخت دست درازند بسته پات کنند / نگفتمت که بدان سوی دام ‌ دردام است / چو در فتادی در دام کی رهات کنند /  چو تو سلیم دلی را چو لقمه بربایند / به هر پیاده شهی را به طرح مات کنند / تو اعتمادمکن برکمال و دانش ‌خویش /  که کوه قاف شوی زود در هوات کنند

کد خبر 1054321

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha