در نسبت سینما و جهان غیب

آنگاه که از نسبت سینما و معنویت سخن به میان می آید باید به پرسشی بنیادین پاسخ گفت که آن پتانسیل سینما در به تصویرکشیدن جهان غیب است.

خبرگزاری شبستان- سرویس فرهنگی: روزهای خداحافظی با ماه رحمت خداوند نزدیک است و مشتاقان این ماه باید تا سال آینده و رمضانی دیگر صبوری کنند. هر سال وقتی رمضان فرا می رسد، اقشار مختلف مردم می کوشند با هر آن چه در بضاعت دارند، بهره ای از رحمت الهی کسب کنند. مثلا برخی نذری توزیع می کنند و برخی دیگر به کمک نیازمندان می شتابند. اهالی فرهنگ و هنر نیز از این قاعده مستثنی نیستند. آن ها به تناسب تخصص خود به خلق اثر می پردازند و از این رهگذر توانایی خود را با شوق رمضان گره می زنند.

 

در میان هنرها شاید سینما را بتوان تاثیرگذارترین مدیوم با مخاطب عام دانست. هنر-صنعتی دهه ها دیدگان بینندگان جهانی را به خود معطوف کرده و تاثیرات شگرفی بر نگرش و سبک زندگی انسان ها داشته است. سینما از آن جا که درباره انسان اوست، طبیعتا شئون مختلف زندگی او را موضوع خود قرار می دهد و می کوشد از شادی ها و رنج ها و از دغدغه ها و نگرانی او سخن بگوید. در این میان معنویت از جمله موضوعاتی است که از ابتدا تا انجام همزاد انسان بوده است. مقوله ای که در طول سالیان و میان اقوام مختلف به صورت های مختلف ظهور و بروز داشته است؛ گاهی با قوت و گاهی با ضعف. اما آن چه مسلم است حضور بی وقفه آن در میان دغدغه های انسانی است. معنویت به معنای وجود امری بالاتر از سطح مادی حیات که به زندگی انسان معنا و جهت می بخشد.

 

بنابر آن چه از سینما و مفهوم معنویت ذکر شد می توان از نقش سینما در نمایش معنویت پرسید. این که سینما تا چه اندازه به معنویت پرداخته و مهم تر از آن تا چه اندازه می تواند به معنویت بپردازد.

 

وقتی از معنویت سخن می گوییم در واقع از وجود ساز و کارهای فرامادی حرف می زنیم که بر امور مادی تاثیرگذارند. جهانی که آن را «غیب» می نامیم و منشا و مبدا حیات می دانیم. از این نظر جهان غیب(معنا) با حواس پنجگانه مادی قابل دسترسی نیست و حضور در آن مسیری دیگر می طلبد. حال به سینما بنگریم. پدیده ای که متاثر از پیشرفت تکنولوژی و رویکرد انسان محور دوران مدرن شکل گرفت و همه گیر شد. حال پرسش این است که سینما با این مولفه های ساختاری می تواند از جهان غیب سخن بگوید یا نه؟ توضیح این که سینما در بعد معنایی بر پایه رمان شکل گرفته است که به نوعی حماسه انسان مدرن تلقی می شود. با بررسی ویژگی های رمان از یک سو و مولفه های تکنیکی سینما از سوی دیگر این نگرش تقویت می شود که سینما چگونه می تواند از جهانی(نگرشی) سخن بگوید که در شکل گیری سینما جایی نداشته است؟

 

در کنار پرسش اصلی که در بالا مطرح شد، می توان برای روشن تر شدن مساله پرسش هایی فرعی طرح کرد. مثلا این که سینما در مواجهه با موضوعات مختلف مدیومی صلب و غیر منعطف است یا انعطاف پذیر؟ به این معنا که می توان با سینما از معنا سخن گفت یا این مدیوم پتانسیل فرار رفتن از ماده را ندارد؟

 

آن چه تاکنون مطرح شد طرح پرسش هایی در جهت روشن شدن موضوع اصلی گزارش بود. در بخش بعدی این گزارش تلاش می شود از مناظر مختلف پاسخ های برای این پرسش ها ارائه شود.  

کد خبر 1055271

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha