خبرگزاری شبستان - البرز: از جلسه مصاحبه برگشته بودم. نشستم برای پیاده سازی. پیاده نکرده یکی از جمله های دانیال فاطمی (رزمنده تیپ فاطمیون) تو سرم رژه می رفت. « فاطمیون در اوجِ مظلومیت هستند» احساس می کردم باری روی دوشَم سنگینی می کنه به اندازه مظلومیت فاطمیون که شنیدن خبر انفجار مکتب دخترانه ی سیدالشهداء شهرک اتفاق و رنگ خون گرفتن دشت برچی این مظلومیت برام دو چندان کرد.
خیره می شم به عکس ابوحامد(علیرضا توسلی) فرمانده تیپ فاطمیون که رو صفحه لب تابم بازه. لباس چریکی تَنِش هست. با گویشِ افغانستانی می گم: «ابوحامد، چه قدر دَویدی تا این لباسِ چریکی را تَنَت کنی. اینقدر زحمت کشیدی و جهادکردی تا به قَولِ شهید آوینی لباسِ تَک سایزِ شَهادَت اندازه تَنَت شد.
می زنم روی ریکوردر و صدای دانیال فاطمی پخش می شود و من تایپ می کنم. می گوید: تلاش می کردی و خودت را به هر دَری می زدی تا بتوانی در جنگ ۳۳ روزه لبنان شرکت کنی. وقتی پیگیری هایت به نتیجه رسید که جنگ ۳۳ روزه تمام شده بود.
اینجایِ حرف دانیال فاطمی یادَم است، بدون توجه به ریکوردر در حالِ پَخش می گویم: ابوحامد، از آنجایی که تو هم مثل حاج قاسم مرد میدان آفریده شده بودی نه مثل جِنتلمَنِ پُشت میز نشین!!! چرا که در مَرامِ مردِ میدان ها، خالی کردن میدان رسم نیست.
با آغاز جنگ در سوریه، تلاش و پیگری هایت را از سر گرفتی تا آخر در ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۲ به همراهِ ۲۲ نفر داوطلب افغانستانی در زینبیه ی سوریه برای دفاع از حرم حاضر شدید و لواء فاطمیون(تیپ فاطمیون) با فرماندهی خودت و وابسته به سپاه قدس ایران تاسیس شد.
جلویِ پخش ریکوردر را می گیرم و بایادآوری سابقه یِ فاطمیون می نویسم: این تیپ بیش از ۲ هزار شهید و ۸ هزار مجروح فدای اسلام کرده است. نه، اشتباه گفتم! به این آمار باید تعداد دختران شهیده ی مکتب سیدالشهداء را هم اضافه کنم.
اوجِ مظلومیت فاطمیون اینجاست که دلاوری هایشان گمنام مانده است و مظلومیت دختران مکتب اینجاست که هیچ سازمانی برایشان بیانیه نداد.
آخَر شعار دفاع از حقوق کودک و زن شامل کودک و زنان افغانستان و یمن و فلسطین نمی شود. فقط شامل آمریکا و اروپا می شود!
هیچ جا از غَمِ این دخترکان ۲ دقیقه سکوت نشد. کسی جلویِ سفارت افغانستان شمع روشن نکرد. انگار از شمر و یزیدیان عاشورا ارث رسیده باشد به شمر و یزیدیان امروز ... آنقدر ضعیف و عاجزند که وقتی عباس ها نیستند به حَرَم حمله می کنند.
ابوحامد که در سوریه بود مگر جرات حمله به حَرَم داشتند؟ اگر ابوحامد می بود مگر می توانستند جرات حمله به حَرَم دختران را داشته باشند؟ برگه های کتاب دخترکان را ورق می زدند که بتوانند سَرِ نَخی از نزدیکانشان پیداکنند.
رویِ برگِ یک کتاب نوشته شده بود: خدایا برایت روزه گرفتم و با روزیت افطار می کنم و بر تو توکل می کنیم. اگر مادر دختر می دانست سَحَرِ آخر است و دختر دیگر به سفره افطار نخواهد نرسید که دعای افطار بخواند حتما همان سَحَر به اندازه ی دانه های باران می بوسیدَش. یک دِلِ سیر صدایش می زد "قَندِ مادر". برایش فالله خیر حافظا می خواند ...
می زنم روی ریکوردر و دانیال فاطمی ادامه می دهد: حاج قاسم گفته بود: فاطمیون یک کوثر، یک خیر ارزشمند هستند.خدمت فاطمیون به مردم مسلمان، محدود به سوریه نبود.
در ایام نوروز ۱۳۹۸ زمانی که چند شهرکشورمان درگیر سیل بود و زندگی عادی مردم این شهرها دچار اختلال شده بود، چندین گروه از نیروهای فاطمیون با حضور در مناطق سیل زده به خصوص در پل دختر و لرستان، به صورت چندین روز به خدمات رسانی به سیل زدگان پرداختند.
جابه جایی و انتقال لوازم مورد نیازمردم. خالی کردن آب و گِل و لای از سطح منازل و معابر و اهدای بسته های آشامیدنی و خوراکی. به این کوثر که حاج قاسم گفتند فکر می کنم ... در تکمیل صحبت های دانیال فاطمی اضافه می کنم: چه زیبا حضرت آقا خطاب به خانواده های فاطمیون فرمودند: همینقدر بدانید که بنده حقیر به شما افتخار می کنم.
*یادداشت از الناز رحمت نژاد
نظر شما