به گزارش خبرنگار گروه قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، وفای به عهد از جمله آداب معاشرت با مردم به شمار می رود و در قرآن توصیه فراوانی به آن شده است که باید نسبت به آن توجه ویژه ای داشته باشیم.
واژه عهد که در فارسی به آن پیمان، قول و وعده می گویند نوعی قرارداد است که بین دو نفر یا دو گروه یا چند نفر و چند گروه یا بین امت و امام (به عنوان بیعت) بسته می شود که اگر به طور مشروع و صحیح باشد حتما باید به آن پایبند بود.
وفای به عهد از نشانه های افراد نیکوکار است: «وَ الَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ رَاعُونَ»(آیه 8 سوره مومنون) «و آنها که امانتها و عهد خود را رعایت میکنند؛». وفای به عهد از خصوصیات افراد نیکوکار است:«...وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا...»(آیه 177 سوره بقره) «...کسانی که به عهد خود -به هنگامی که عهد بستند- وفا میکنند...»
با توجه به اهمیت موضوع خبرنگار گروه قرآن و معارف خبرگزاری شبستان با حجت الاسلام والمسلمین «محمد پیکیری» استاد دانشگاه گفتگویی انجام داده است که در ادامه می خوانید:
وفای به عهد چه اهمیت و ضرورتی دارد؟
رسول گرامی اسلام (ص) فرمود: مَنْ كانَ يُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ اَلْيَوْمِ اَلْآخِرِ َلْيَفِ إِذَا وَعَدَ؛ آن کس که به خدا و روز جزا ایمان دارد باید به وعده خود وفا کند.» همچنین حضرت علی (ع) فرمود: «إِنَّ الْوَفاءَ بِالعَهْدِ مِنْ عَلاماتِ أَهْلِ الدّينِ؛ وفای به عهد از نشانههای مردم متدیّن است.» در حدیث دیگری رسول خدا (ص) فرمود:«لا دین لمن لا عهد له؛ کسی که پایبند به پیمان خود نباشد دین ندارد.» که همه این موارد بر اهمیت وفای به عهد دلالت می کند.
اما علامت نفاق در خلف وعده طبق احادیث و روایات دروغ گویی، پیمان شکنی و خیانت در امانت است به طوریکه در حدیثی از رسول خدا (ص) نقل شده است که فرمود: «آیة المنافق ثلاثٌ اذا حدیث کذب و اذا وعد اخلف و اذا ائتمن خان؛ نشانه منافق سه چیز است: دروغگویی، پیمانشکنی، و خیانت در امانت.»
وفای به عهد به نذر شباهت زیادی دارد به طوریکه هشام بن سالم میگوید: امام صادق (ع) فرمود: «عدة المؤمن أخاه نذر لا كفارة له فمن أخلف فبخلف الله بدأ و لمقته تعرض و ذلك قوله «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ كَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ؟؛ وعدهای که مؤمن به برادر دینی خود میدهد نوعی نذر است که وفا کردن به آن لازم است جز اینکه کفاره ندارد و هر کس از وعدهای که داده است تخلّف کند با خدا مخالفت کرده و خود را در معرض خشم پروردگار قرار داده و این همان است که قرآن میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید! چرا سخنی میگویید که عمل نمیکنید؟»
چه عواملی باعث شده تا وفای به عهد مورد توجه قرآن کریم قرار گیرد؟
آیه دوم سوره صف و آیه سوم که ملزم به آیه دوم است روی موضوع متداولی تاکید می کند یعنی بحث وفای به عهد که بین مسلمانان مطرح است. نکات مهم این دو آیه خطاب و روی سخن آن با اهل ایمان است و افرادی که ادعا دارند. برای خداوند خیلی سخت است که انسان ها به عهد خود وفا نکنند. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ: الا ای کسانی که ایمان آوردهاید، چرا چیزی به زبان میگویید که در مقام عمل خلاف آن میکنید؟ كَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ : این عمل که سخن بگویید و خلاف آن کنید بسیار سخت خدا را به خشم و غضب میآورد.
دلیل بی اعتمادی افراد به هم همین است. وقتی کسی حرفی می زند و به حرف خود پایبند نیست، افراد نسبت به هم بی اعتماد می شوند. به نظر می رسد روی سخن با افرادی است که کاندیدا می شوند و بعد روی حرف شان نمی ایستند. عدم پایبندی به عهد باعث شد که افراد در جنگ احد فرار کنند و رسول اکرم (ص) مورد اذیت قرار بگیرد و به دلیل ترک وظیفه همین افراد بود که آیه دوم و سوم سوره صف نازل می شود. قبیح بزرگی است که ادعا کنید و پای حرف نایستید.
وفای به عهد خطاب به همه اهل ایمان است و نه صرفا داوطلبان مجلس، شورای شهر و ریاست جمهوری به عنوان ملت مسلمان شیعه که در سال 57 انقلاب کردیم مردم روی بسیاری از حرف هایشان ایستادند و به آن عمل کردند و مشمول این آیه نمی شوند. اسناد وفای به عهد ملت ایران موجود است. شهدا، ایثارگران و جانبازان همه اسناد ملت ایران به عهدشان است که خون شان را پای آرمان ها و ارزش ها دادند و در طی این سال ها به رغم متحمل شدن سختی ها و دشواری ها همچنان پای عهد خود ایستاده اند. از سال 57 و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی عملا محاصره اقتصادی ایران آغاز شد. به گفته امام (ره) ما فرزند رمضان هستیم و مولای ما علی (ع) است. در آن زمان نیز اجماع جهانی بود که ایران کماکان مستعمره بماند و در این چهل سال مردم به حرف هایشان عمل کردند در حالی که افرادی که روی کار می آیند و به حرف هایشان عمل نمی کنند از خود مردم هستند.
علت اینکه مسئولان به ادعای خود عمل نمی کنند، چیست؟
اگر به مسئولان حق دفاع بدهیم بخشی فرافکنی می کنند، بخش مهمی دروغ می گویند و بخش مهمی نیز از بی ارادگی است. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می گوید یا دروغ می گویند و از اول می دانند که نمی توانند یا قصد انجام ندارند که اینها دروغگو و منافق هستند، دسته دیگر دوست دارند کاری انجام دهند اما عمل نمی کنند و اراده و عزم انجام کار را ندارند و به دلایل غیر موجه نظیر مصالح، اراده و هدف شان تغییر می کند.
مردم نسبت به آرمان های خود جهادگونه ایستاده اند. مسئولان را هم از مردم می دانیم آیا فاصله و تفاوت بین این مردم و مسئولان فارغ از مردم زندگی می کنند و وعده هایی که به آن عمل نمی کنند با مطالبات مردم برخورد می کنند و می گویند ما به وظایف خود عمل می کنیم. رویکرد و شعارهایشان توخالی می شود و فقط می خواهند پشت میز بنشینند و خود را بی نیاز می دانند و توهم بی نیازی بر می دارند. احساس بی نیازی باعث طغیان می شود. ثروت یکی از عواملی است که باعث طغیان انسان می شود. سه موضوع است که باعث می شود که انسان طغیان کند. یکی پس از رسیدن به مسئولیت، ثروت و امکانات و احساس قدرت و توهم دانایی و علم است.
پیشنهاد می کنم دست اندرکاران مناظرات سوالات تخصصی طراحی کنند و درباره وظایف قوه مجریه و رییس جمهور و جزییات قسمی که قرار است در مراسم تحلیف بخورد و در خصوص قانون از آنها سوال شود وگرنه شعارهای آرمانی را مردم از بسیاری از مسئولان بهتر بلد هستند.
چه کار کنیم مشمول این دو آیه نشویم؟
اگر بخواهیم در خطاب این آیه مواخذه نشویم و بعد از ما مسئولانی که ولی مردم هستند راه حل ماجرا در آیه 11 سوره رعد است که این معضل از جامعه برداشته شود و دچار این بحران نباشیم و به ادعاهای بی عمل پاسخگو باشیم. مدل اصلاح قرآن این است که تک تک به حرف هایمان عمل کنیم و اگر نمی توانیم کاری را انجام دهیم در مورد آن حرفی نزنیم.
F برای هر کس پاسبانها از پیش رو و پشت سر برگماشته شده که به امر خدا او را نگهبانی کنند. خدا حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که خود آن قوم حالشان را تغییر دهند (و از نیکی به بدی شتابند)، و هرگاه خدا اراده کند که قومی را (به بدی اعمالشان) عقاب کند هیچ راه دفاعی نباشد و برای آنان هیچ کس را جز خدا یارای آنکه آن بلا بگرداند نیست.
نظر شما