به گزارش خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، داشتن روحیه جهادی، عرضه کاری و کارآمدی ازمعیارهای انتخاب اصلح است، در داستان حضرت یوسف(ع) آمده است که آن حضرت میفرماید مسئولیت و حفاظت گندمها را به من بدهید چراکه من هم توان و هم سواد حفظ و نگهداری گندمها را در زمان قحطی دارم لذا انتخابات گامی برای سربلندی کشور و به نوعی حفظ حکومت اسلامی است، سرنوشت حکومت اسلامی در حضور حداکثری در انتخابات رقم میخورد از طرفی ضرورت انتخاب اصلح نیز کمتر از مشارکت حداکثری در انتخابات نیست کما اینکه فرد اصلح فردی است که نسبت به افراد اصلح کاندید شده، ویژگیهای بهتری داشته باشدلذا در این خصوص با «حجتالاسلام والمسلمین احمدرضا یزدانی مقدم، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی » گفت و گویی انجام دادیم که مشروح آن در ادامه تقدیم حضورتان می شود.
ویژگی های کاندیدای اصلح از منظر قرآم کریم چیست؟
خداوند متعال درآیه 28 سوره قصص به دو ویژگی مهم کارگزار اصلح اشاره می کند، داستان از این قرار است که وقتی حضرت شعیب (ع) در مورد ویژگی های فردی( حضرت موسی (ع)) که گوسفندان دخترانش را سيراب كرده بود می پرسد، یکی از دختران می گوید «قَالَتْ إِحْدَاهُمَا يَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ ۖ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ » ای پدر! او را استخدام کن؛ زیرا بهترین کسی که استخدام می کنی آن کسی است که نیرومند و امین باشد و او دارای این صفات است، به هر حال رییس جمهور یا هر فرد دیگری که می خواهد دراین کشور پست یا مقامی برعهده بگیرد باید اجیر و نوکر این مردم باشد و از دو ویژگی قوی و امین بودن برخوردار باشد، یعنی درحین اینکه باید امانتدار خوبی باشد باید از توانایی لازم برای حل مشکلات جامعه هم بهره مند باشد.
در داستان حضرت یوسف (ع) در قرآن کریم به چه ویژگی هایی از کاندید ای اصلح اشاره شده است؟
همچنین خداوند در داستان حضرت یوسف (ع) وقتی از فرمانروایی در زمان حضرت یوسف (ع) سخن می گوید، تعبیر ملک را به کار می برد و وقتی از فرمانروایی در زمان حضرت موسی (ع) حرف می زند، تعبیر فرعون را به کار می برد که مترجمان و مفسران قرآن کریم ازامر به عنوان معجزات قرآن یاد کرده اند به همین دلیل در زمان حضرت یوسف (ع) به فرمانروا «پادشاه» می گفتند نه فرعون. پادشاه گفت: «وَقَالَ الْمَلِکُ ائْتُونِی بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِی فَلَمَّا کَلَّمَهُ قَالَ إِنَّکَ الْیَوْمَ لَدَیْنَا مَکِینٌ أَمِینٌ» یوسف را نزد من آورید تا او را برای کارهای خود برگزینم. پس هنگامی که با یوسف سخن گفت به او اعلام کرد: تو امروز نزد ما دارای منزلت ومقامی و [در همه امور] امینی.و یوسف گفت:«قَالَ اجْعَلْنِی عَلَى خَزَائِنِ الْاَرْضِ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِی» مرا سرپرست خزانه های این سرزمین قرار ده؛ زیرا من نگهبان دانایی هستم، کار بلد هستم ، دانا هستم، خائِن نیستم واجازه دستیابی خائنان به خزاین را هم نمی دهم بنابراین در این آیه به دو ویژگی حفیظ وعلیم بودن اشاره شده است در حالی که در سوره قصص، ویژگی قوی بودن وامین بودن مد نظر قرار گرفته بود در واقع تاکید قرآن کریم این است که کارگزاریک کشورهم باید حفیظ وهم دانا باشد.
واژه صالحین در سوره نور که در مورد ازدواج جوانان بکار رفته به چه معنایی است؟
همچنین خداوند در آیه 32 سوره نور در مورد ازدواج جوانان می فرماید: «وَأَنکِحُواْ الْأَیَمَى مِنکُمْ وَالصَّلِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَآئِکُمْ إِن یَکُونُواْ فُقَرَآءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَسِعٌ عَلِیمٌ» پسران و دختران بى همسر و غلامان و کنیزان شایستهى (ازدواج) خود را همسر دهید. (و از فقر نترسید که) اگر تنگدست باشند، خداوند از فضل خود بى نیازشان مىگرداند. خداوند، گشایشگر داناست. (او از فقر و نیاز شما آگاه است و بر کفایت شما وعده داده است ودر عمل به وعده اش قدرت دارد)
لذا ما در حالت عادی فکر می کنیم افرادی که شایسته و صالح هستند یعنی انسان های بسیار متدین و متخلقی می باشند هر چند اینها هم ویژگی های خوبی هستند اما علامه طباطبایی به نکته خوبی در این باره اشاره کردند و گفتند صالح بودن در اینجا به معنای صالح بودن مطلق نیست و حتما لازم نیست فرد متخلق و اهل عبادت باشد، صالحین یعنی آنها شایسته و مناسب ازدواج هستند بنابراین باید موجبات ازدواج آنها را فراهم کنیم در واقع صالح در هر جایی به تناسب همان کار به کار برده می شود،مثلا وقتی یکی از بزرگان علما، مراجع یا مقام معظم رهبری بیمار می شوند به پزشک متخصص آن فن مراجعه می کنند، یعنی به تخصص، تقدم و ارجحیت می دهند حالا اگر این متخصص نماز شب خوان هم باشد بسیار بهتر است و هیچ اشکالی ندارد حالا اگر قرار باشد ما بین دو نفر یکی متخصص و دیگری غیر متخصص را انتخاب کنیم به شیوه همان علما و مراجع عمل می کنیم به فردی که اهل تخصص است، مراجعه می کنیم، حالا کسی را که ما می خواهیم برای ریاست جمهوری انتخاب کنیم باید کار بلد باشد و از عهده اداره کشور برآید و هر چقدر از ویژگی های عبادی و اخلاقی بیشتری برخوردار باشد، بهتر است اما مهم این است که کار بلد باشد و از عهده انجام این مسولیت مهم برآید.
ما گاهی مواقع افراد را طبق معیارهای جناحی و منافع خودمان ارزیابی می کنیم که این امر موجب سوء تفاهم می شود و کار درستی نیست، خداوند در سوره مائده آیه ۸ می فرماید: «یا ایها الذین ءامنو کونو قوامین لله شهداء بالقسط و لا یجرمنکم شنان قوم علی الا تعدلو اعدلو هو اقرب للتقوی و اتقوا الله ان الله خبیر بما تعملون» ای کسانی که ایمان آورده اید هماره برای خدا برپا دارندگان حق و گواهان به دادگری باشید و دشمنی با گروهی شما را وادار نسازد که عدالت نورزید، دادگری پیشه سازید که این منش مترقی به پرواپیشگی نزدیکتر است و از خدا پروا کنید چرا که او به آنچه انجام می دهید آگاه است. لذا ما گاهی مواقع تصور می کنیم که عدالت یعنی ما با دوستان و نزدیکان خود عادل باشیم در حالی که اصل عدالت این است که ما در حق مخالفان خود عدالت را رعایت کنیم، خداوند در این هم اشاره می کند که مبادا شما تحت تاثیر احساسات، عواطف و گرایش های مختلف قومی، حزبی،جناحی و سیاسی قرار بگیرید و قسط و عدالت را رعایت نکنید.
تعبیر آیت الله مشکینی از داستان حضرت داود (ع) در ویژگی های کاندید ای اصلح در سوره ص چیست؟
آیت الله مشکینی با اشاره داستان حضرت داوود (ع) در سوره صاد می گوید: خداوند در این سوره می فرماید: « إِنَّ هذا أَخِي لَهُ تِسْعٌ وَ تِسْعُونَ نَعْجَةً وَ لِيَ نَعْجَةٌ واحِدَةٌ فَقالَ أَكْفِلْنِيها وَ عَزَّنِي فِي الْخِطابِ » قَالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِكَ إِلَى نِعَاجِهِ وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْخُلَطَاءِ لَيَبْغِي بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِيلٌ مَا هُمْ وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاكِعًا وَأَنَابَ این جناب برادر من است، (او نود نه میش دارد و من تنها یک میش دارم، می گوید آن را هم به من واگذار و در سخن بر من چیره شده است) حضرت داوود(ع) گفت بی گمان او با درخواست افزودن میش تو بر میش هایش بر تو ستم نموده است و بی تردید بسیاری از شریک ها به یکدیگر ستم می کنند، خداوند می فرماید:مگر کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادند و آنان چه اندک هستند که در اینجا حضرت داوود (ع) دانست که ما او را آزمودیم، پس از پروردگارش آمرزش خواست و به رو درافتاد و بازگشت «فَغَفَرْنَا لَهُ ذَلِكَ وَإِنَّ لَهُ عِنْدَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ» ما نیز آن رویداد را بر او بخشودیم بی گمان برای او در نزد ما جایگاهی است والا و فرجامی است نیکو.
آیت الله مشکینی می گوید: اشتباه بزرگی که حضرت داود (ع) مرتکب شدند این بود که ایشان با شنیدن حرف های آن مرد تحت تاثیر عواطف و احساسات خود قرار گرفتند و بدون اینکه تحقیق و پرسوجویی کنند، گفته های وی را پذیرفتند این در حالی است که یک حاکم و کارگزار نباید بدون تحقیق و بدون اینکه گفته های طرف مقابل را بشنود رای صادر کند و قضاوت کند، در واقع حضرت داود(ع) آیین دادرسی را رعایت نکرده و بدون اینکه طرف مقابل حضور داشته باشد علیه او رای صادر کرده است. ولو اینکه ایشان طرفدار ضعفا و مستضعفین بودند، اگر ما بودیم می گفتیم، حضرت داود(ع) کار درستی کردند در حالی که قرآن می فرماید:حضرت اشتباه کردند ما او را آزمودیدم، در اینجا آیت الله مشکینی اشاره خوبی به اجرای عدالت داشتند، انصافا ما معمولا همین طور هستیم، همیشه در قضاوت های خود تحت تاثیر احساسات قرار گرفته و موازین را نادیده گرفتیم، لذا لازم است طبق قرآن کریم همیشه در دایره مسولیتی خود موازین شرعی، قانونی، عقلی و عرفی را در نظر بگیریم و تصمیم گیری های خود بر اساس این موازین انجام پذیرد.
نظر شما