به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، نشست «سیر ترجمههای قرآن به زبان فارسی» باحضور محمدعلی رضایی کرمانی (دانشیار دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد) و عظیم عظیمپور (استادیار دانشکده علوم قرآنی تهران) با دبیری مریم قاسماحمد (معاون برنامهریزی و آموزش دفتر برنامهریزی آموزش و توسعه مشارکتهای معاونت قرآن و عترت) با همکاری پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات و معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به صورت مجازی برگزار شد.
در بخش اول این برنامه محمدعلی رضایی کرمانی به سابقه ترجمه قرآن اشاره کرد و گفت: هزاران کتاب و پژوهش در باب قرآن نوشته و انجام شده که یک دسته از آنها، بحث ترجمه قرآن است. سابقه ترجمه به اندازه سابقه نزول قرآن است. مشهور است که قرآن به ۱۵۰ زبان و لهجه زنده دنیا ترجمه شده است. حدود ۲۰۰ ترجمه قرآن منتشر شده و در دسترس قرار دارد. اولین ترجمه قرآن از ۱۵۰ ترجمه، ترجمه به زبان فارسیست و بیش از ۱۰۰۰ نوع ترجمه قرآن داریم.
او با اشاره به موضوع «مخاطبمحوری» در ترجمه ادامه داد: بحث مخاطبمحوری را در قالب یکی از انواع ترجمههای قرآن به نام ترجمه ارتباطی میتوان مطرح کرد که این مدل، در غیر قرآن خیلی موردتوجه قرار دارد. به طورمثال، در ترجمه رمانهای مختلف و کتب دیگر، ترجمه ارتباطی موثرتر است. اما در ترجمه قرآن، موضوع کمی فرق دارد. ترجمه مخاطبمحور با توجه به اصولی چون ویژگیهای مخاطب، ادبیات مخاطب، فضای سیاسی اجتماعی و فرهنگی مخاطب و ... صورت میگیرد. به نظر میرسد باید در ترجمه قرآن ترکیبی از معیارهای مختلف مد نظر قرار بگیرد، یعنی صرفاً مخاطبمحوری ملاک قرار نگیرد. تمام ترجمههای بعد از انقلاب، به نوعی به مخاطبمحوری توجه داشتهاند ولی این توجه حدی دارد. چون ما متقدیم که خالق قرآن، خداوند است. لذا رعایت امانت و رعایت مقصود متکلم یک اصل است.
عظیم عظیمپور سخنران بعدی این نشست، با بیان اینکه هیچ ترجمهای از قرآن معادل متن اصلی نخواهد بود، درباره روشهای ترجمه و اصول آن تصریح کرد: ترجمه مبانی و اصولی دارد. سه روش مادر در ترجمه همواره مطرح است، روش ترجمه کلمه به کلمه، ترجمه جمله به جمله (محتوایی) و روش ترجمه همراه با تفسیر. معتقدم برای ترجمه باید استاندارد تعیین شود و هرکسی آن را انجام ندهد. ما باید سعی کنیم در کنار رعایت امانت در ترجمه، آن ارتباط با مخاطب را برقرار کنیم. لذا قرآن صرفاً دانش نیست باید حتماً در آن هنر و فن هم وجود داشته باشد. اصل مخاطبمحوری در ترجمهها رعایت نشده و خیلی کم بوده است. نکته اینجاست که اگر درباره مطالب وحیانی دانش کافی وجود نداشته باشد، چگونه میتوان ضمن رعایت اصول و مبانی ترجمه، بحث مخاطبمحوری و برقراری ارتباط با آنها را رعایت کرد؟ اگر ما بتوانیم رعایت امانت را در ترجمه و در انتقال مفاهیم خداوند داشته باشیم، آنوقت توانستهایم به نوعی با مخاطب هم ارتباط برقرار کنیم. در این خصوص، باتوجه به سه روش ذکرشده در ترجمه قرآن، روش محتوایی جمله به جمله اگر با درنظر گرفتن این مسأله باشد، میتواند رعایت امانت بیشتری داشته باشد. هرچند همه ترجمهها، از نقد منصفانه در امان نیستند، چون به هرحال ترجمه کار یک بشر است. ما باید ببینیم مخاطبان ما چه کسانی هستند، جوانان، تحصیلکردگان، عموم مردم و یا ... . لذا همه این موارد باید لحاظ شود. هرچند این را نیز قبول دارم که القای همزمان مطلب و رعایت امانت کار بسیار هنرمندانه و سختی است.
استاد دانشکده علوم قرآنی تهران در ادامه ویژگیهای یک ترجمه برتر را در ۱۵ مورد برشمرد که اهتمام و پایبندی به قرائت مشهور و پرهیز از قرائت شاذ، صحت و امانت و مطابقت با اصل، اهتمام داشتن به مجازات، استعارات و کنایات و ... ازجمله آنها بود.
وی در پایان با اشاره به کاستیهای موجود در ترجمههای اخیر، افزود: یکی از مهمترین چالشها و کمبودهایی که در ترجمههای اخیر دیده میشود، بحث معادلیابی واژگان باتوجه به وجوه، نظایر، ترادف، متشابهات و مشترکات لفظیست. معادلیابی واژگان باید دغدغه اول مترجمین باشد و بعد بروند سراغ اقناع مخاطب. لذا این چالشهای ترجمه باید حل شود که بخشی از آن مربوط به همت مترجم و بخشی بر عهده مسئولین است. از این حیث که باید فرهنگ ترجمه درست در دانشکدههایی که اختصاص به ترجمهها دارند، جا انداخته شود و به نوعی اصول و فن ترجمه را بپرورانند.
رضایی کرمانی در ادامه درخصوص ارجحیت داشتن یا نداشتن هریک از دیدگاههای متنمحوری و مخاطبمحوری در ترجمه خاطرنشان کرد: ما قطعاً و جزماً نمیتوانیم نسخههایی که برای ترجمه متون علمی میپیچیم، برای ترجمه قرآن هم بیاوریم به همین دلیل است که ما میگوییم اصول مخاطبمحوری یا متنمحوری نمیتواند به تنهایی اولویت داشته باشد.گستردگی واژگان قرآنی و دقتی که خالق قرآن داشته، به حدی است که ما نمیتوانیم آن را به زبان مقصد ادا کنیم. لذا نه متنمحوری اولویت دارد و نه مخاطبمحوری صرف. همچنان که امروز ترجمههای تحتاللفظی منسوخ شدهاند چراکه ترجمه باید بتواند مخاطب را روشن و هدایت کند. بهتر است که موضوع را دوقطبی نکنیم و تلفیقی از هردو مورد را در ترجمهها موردتوجه قرار دهیم که برای این کار بهتر است ترجمههای قرآن، بهصورت دستهجمعی و با تشکیل تیمی از از کارشناسان و متخصصان مختلف صورت گیرد.
استاد دانشگاه فردوسی مشهد در پایان سخنان خود، یکی از نقیصههای ترجمههای حال حاضر را استفاده از واژگان مستعمل فارسی در ترجمه دانست و ابراز کرد: گاهی برای ترجمه واژگان قرآنی که ۱۴۰۰ سال پیش نازل شده، از برخی واژههای مستعمل فارسی استفاده میشود. به طورمثال کلمه «فتنه» ۱۵ معنی دارد که مترجم گاهی همه آنها را یک معنی میکند و در همه آیاتی که به آن اشاره شده، به «آشوب» ترجمه میکند. به نظر من به یک طرح پژوهشی اجرایی سنگین نیاز است که اطلاعات همه ترجمهها را جمعآوری کند و یک مدل ثابت برای پژوهشها ارائه کند. پژوهشها در هر گروهی، در هر دانشگاهی و در هر شهری با سبک و سلیقه متفاوت استادان انجام میشود. ما یک خط سیر واحد که یک جهت مشخص داشته باشد، در این زمینه نداریم. به عبارت دیگر، همانطور که مهندسی در رشتهها و پژوهشها انجام نشده، در ترجمه هم نشده است.
نظر شما