نگاهی به زندگی چهار شهید گیلانی آسمان هفتم تیر

انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی در تیرماه ۶۰ موجب شهادت آیت الله بهشتی و ۷۲ تن از یاران باوفایش شد که در این بین چهار شهید گیلانی در آسمان هفتم تیر درخشیدند.

خبرگزاری شبستان_ گیلان، هفتم تیر 1360 صدای انفجار مهیبی در تهران شنیده شد و آیت‌الله سید‌محمد‌ حسینی بهشتی، رییس دیوان عالی کشور و 72 تن از یاران وفادار امام خمینی(ره) در سالن اجتماعات حزب جمهوری اسلامی، به شهادت رسیدند.

 

منافقین که عزم خود را به منظور مقابله مسلحانه و نظامی با رژیم جمهوری اسلامی جزم کرده بودند، در عمل دریافتند که بی پایگاه‌تر و ضعیف‌تر از آن هستند که بتوانند با یک دولت برآمده از انقلاب و نیروهای عظیم مردمی و نظامی و امنیتی آن، رویارو بجنگند، از این رو به عملیات تروریستی متوسل شدندو با این تحلیل دفتر مرکزی حزب جمهوری را هدف قرار دادند که موجب تشدید نفرت مردم از سازمان منافقین، رسوایی ضدانقلاب در بدنام کردن شهید بهشتی و فرار بنی‌صدر و رجوی از کشور شد.

 

در این حادثه تروریستی، چهار نفر به نام‌های «حسن عضدی»، «جواد سرافراز»، «سیف الله عبدالکریمی» و «محمد صادق اسلامی» از استان ولایتمدار وانقلابی گیلان به مقام رفیع شهادت نائل شدند، که در این گزارش نگاهی گذرا به زندگی این چهار شهید داریم.

 

 

شهید حسن عضدی

دکترحسن عضدی فرزند محمدعلی، دوم شهریور سال ۱۳۲۵ ه.ش در یک خانواده متدین از طبقه متوسط در شهر رشت دیده به جهان گشودو تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در همان شهرستان به پایان رساند. از همان کودکی به اسلام عشق می‌ورزید و در مساجد به گفتن اذان می‌پرداخت. شیفته معارف اسلامی بود و با وجود مشکلات فراوان کتاب‌های مرحوم دکتر شریعتی و همچنین استاد شهید آیت‌الله مطهری را به دست می‌آورد و مطالعه می‌کرد.

 

پس از اخذ دیپلم، داوطلبانه، برای آشنائی هر چه بیشتر با زندگی طبقه مستضعف جامعه خود، تحت پوشش سپاهی دانش به محرومترین و دورترین روستاهای کشور مسافرت کرد و ضمن بارور نمودن معلومات اجتماعی خود و ارشاد روستائیان درباره واقعیت‍‌های نظام طاغوتی، خدمت سربازی را به پایان رسانید.

 

 

سپس برای ادامه تحصیلات عازم تهران شد و در دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی به تحصیلاتش ادامه داد و موفق به اخذ لیسانس در دو رشته روزنامه نگاری و روابط عمومی و تبلیغات شد. پس از آن به علت علاقه به مسائل سیاسی وارد دانشکده علوم سیاسی شده و به تحصیلات در سطح فوق لیسانس ادامه داد. سپس راهی آمریکا شد و در رشته مدیریت بازرگانی با تخصص مدیریت بین اللملی از دانشگاه دالاس فوق لیسانس گرفت و به خاطر به دست آوردن درجه ممتاز، به عضویت افتخاری انجمن مدیران درآمد سپس تحصیلات عالیه خود را تا مرحله اخذ دکترا در رشته اقتصادی سیاسی در دانشکده تگزاس در دالاس ادامه داد. با آغاز انقلاب اسلامی ایران به وطن مراجعت کرد و فعالیت‌های سیاسی خود را تحت رهبری امام خمینی(ره)در ایران ادامه داد و برای نشر عقاید اسلامی به تدریس عقاید اسلامی در دانشگاه گیلان پرداخت.

 

پس از پیروزی انقلاب به عنوان یکی از نمایندگان استان گیلان در مجلس خبرگان انتخاب شد و در آن مجلس نیز به عضویت هیئت رئیسه برگزیده شد. با آغاز فعالیت های حزب جمهوری اسلامی ایران، با تلاش مجدانه، شاخه حزب جمهوری اسلامی را در گیلان پایه گذاری نمود و به عضویت ستاد انقلاب اسلامی استان درآمد.

 

دکتر عضدی به تقاضای دانشجویان مدرسه عالی ترجمه، سرپرستی آن مدرسه عالی را بر عهده گرفت و هم زمان در دانشکده انقلاب اسلامی و دانشگاه ملی به طور رایگان به تدریس پرداخت. او یکی از بنیانگذاران جامعه دانشگاهیان ایران و یکی از اعضای فعال شورای وحدت حوزه و دانشگاه بود. آخرین سمت شهید دکتر حسن عضدی علاوه بر مسئولیت‌های فوق، معاونت وزارت فرهنگ و آموزش عالی و رئیس سازمان امور دانشجویان و سازمان سنجش آموزش کشور بود. وی نه تنها از زیر بار این همه مسئولیت شاخه خالی نکرد، بلکه علاوه بر آن همان نقش را در اجتماع خود نیز به عهده گرفت به طوریکه پس از شهادت، ماترک او از مال دنیا فقط مقادیری قابل توجه کتاب در زمینه معارف اسلامی و کتاب‌های علمی و بازماندگان این شهید یک زن و دو فرزند بودند.

 

سرانجام وی در ۳۵ سالگی در حادثه خونین بمب گزاری دفتر حزب جمهوری اسلامی توسط گروهک‌های منافق به همراه ایت الله بهشتی و ۷۲ کبوتر خونین بال به مقام رفیع شهادت نائل آمد.

 

شهید جواد سرافراز

شهید سر افراز در 15 مهر ماه 1332 در تهران به دنیا آمد. پدرش حجت الاسلام حاج شیخ ابوالفضل سرافــــــراز از مروجین مکتب اهل بیت(ع) و موسس دبستان اسلامی ولی عصر و دبیرستان جهان آراء و از روحانیون مبارزی بود که سال‌ها در زندان رژیم شکنجه و مورد اهانت واقع شده بود که شهید اولین فرزند ذکور و دومین فرزند خانواده بود.

 

وی تحصیلات ابتدائی را در دبستان ولـــی عصر قم گذراند و در دبیرستان های شهریار و نیکان قلهک به اخذ دیپلم ریاضی نائل شد و سپس به خدمت نظام رفت. پس از دوره نظـــــام، جهت ادامه تحصیل به انگلستان عزیمت کرد. در دانشگاه‌های انگلیس و هند در رشته جامعه‌شناسی ادامه تحصیل داد و انجمن‌های اسلامی را در آنجا پایه‌گذاری کرد و به عنوان نماینده انجمن‌های اسلامی مقیم بنگلور هند به خدمت امام (ره) در پاریس رسید. شهید سرافراز از همان نوجوانی روحیه و ایمانی قوی و انقلابی داشت و در سال 57، همدوش با ملت ایران در نبردهای خیابانی شرکت کرد و در تسخیر کلانتری‌ها نقش برجسته‌ای داشت.

 

وی در مبارزه دانشجویی علیه رژیم فاسد شاه چهره ای ممتاز بود که انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی بنگلور حاصل تلاش های وی بود. شهید پس از پیروزی انقلاب اسلامی همچون مریدی در كنار شهید مظلوم آیت‌الله دكتر بهشتی، برای تعالی نظام ارزشمند جمهوری اسلامی ایران، در برابر چهره‌های وابسته و خائن نظیر سازمان مجاهدین خلق( منافقین)، لیبرالیسم، بنی‌صدر و گروه‌های ملحد و كافر ایستادگی كرد. شهید دارای اندیشه و همت والایی بود به طوری كه شهید بهشتی مكرر گفته بود: «سرافراز، بازوی من است».

 

وی با توانمندی كه از خود نشان داد به عضویت در شورای مركزی حزب انتخاب شد و همزمان مدیر آموزش و سرپرست منطقه 11 حزب جمهوری اسلامی هم بود. وی در كنار فعالیت در حزب، مسئولیت روابط عمومی شركت ایز ایران وابسته به وزارت دفاع و نمایندگی مردم گیلان در حزب را بر عهده داشت. این فرزند رشید و برومند اسلام و انقلاب با بیش از هفتاد نفر فرزندان کم نظیر اسلام که از بهترین یــاران امام بودند، در بمب گذاری دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی‚ لباس شهادت را بر تن کرد و به ملاقات الله رفت.

 

شهید سیف الله عبدالکریمی

شهید سیف الله عبدالکریمی در سال 1321 در یک خانواده کشاورز در قریه کومله متولد شد. وی بعد از پایان دوره ابتدائی به علت اشتیاق به علوم دینی زادگاهش را به قصد قم ترک کرد و در محضر اساتیدی چون آیت الله محمدی گیلانی، آیت الله منتظری، انصاری شیرازی و شهید بزرگوار مطهری و دکتر مفتح به شاگردی پرداخت.

 

در سال 1342 در دانشکده الهیات دانشگاه تهران پذیرفته شد وی به زبان های عربی و انگلیسی تسلط داشت. در رشته فوق لیسانس فلسفه و حکمت شاگرد ممتاز دانشگاه شناخته شد و در سال 1350 به استخدام آموزش و پرورش در آمد و در شهرستان لاهیجان مشغول خدمت شد. در مدرسه عالی گیلان(لاهیجان) درس های معارف اسلامی و تاریخ تمدن ایران را تدریس می نمود.

 

وی با تبعیت از امام به مبارزه با رژیم طاغوت پرداخت و مرتبا توسط ساواک شکنجه می شد. پس از پیروزی انقلاب مسئول کمیته انقلاب اسلامی لنگرود بود و مجدداً جهت تدریس به دانشگاه مشهد رفت و در گروه مبانی و تشیع و ادیان مذاهب دانشگاه الهیات و معارف اسلامی مشهد مشغول شد و با خواست مردم و دعوت مردم شهرستان لنگرود به عنوان نماینده آنها به مجلس راه یافت.

 

او بارها در سخنرانی هایش عنوان می نمود که روی خون به 70 هزار شهید نشسته ام، انتظار ندارم که چهار سال دوره نمایندگی مجلس را تمام کرده و برگردم من شهادت را احساس می کنم و امیدوارم به این آرزو برسم و سرانجام در فاجعه جانگداز دفتر حزب جمهوری اسلامی به همراه 72 تن از یاران با وفای خود به شهادت رسید.

شهید محمد صادق اسلامی

شهید محمدصادق اسلامی گیلانی فرزند محمد باقر، در دوم فروردین ماه سال1311 در خانواده‌ای مذهبی و متدین در تهران متولد شد. از کودکی مجبور به کار شد و با تحمل مشقات زیاد تحصیلات خود را تا پایان دوره متوسطه با موفقیت سپری کرد. ضمن تحصیل در علوم طلبگی تا حدود سطح به فراگیری رشته علوم انسانی در دانشکده دکتر شریعتی نیز مشغول شد.

 

وی از نوجوانی وارد صنف نهضت اسلامی شد و در نوزده سالگی به اتفاق شهید حاج صادق امانی، گروه شیعیان را تأسیس کرد و در کادر رهبری این گروه به مبارزه مشغول شد. در سال 1336 وارد سازمان آب شد و در سال 1340 با مهندس روحانی، مدیر عامل وقت سازمان آب(که از معدومین پس از انقلاب بود) به علت انحرافات مذهبی، اخلاقی و اختلاس مالی نامبرده، درگیر و پس از اعلام جرم علیه وی اخراج و از کادر دولتی برکنار شد. وی همگام با مبارزات مردم مسلمان علیه رژیم ملعون پهلوی در هیأت های موتلفه اسلامی در کنار شهید امانی به فعالیت گسترده‌ای پرداخت.

 

شهید اسلامی پس از اعدام انقلابی حسن‌علی منصور نخست وزیر رژیم ملعون پهلوی، به مدت دو سال در زندان های رژیم منحوس تحت شکنجه قرار داشت، پس از آزادی از زندان در کنار اساتیدی چون شهید مطهری و شهید بهشتی در تداوم بخشیدن به مبارزه علیه رژیم طاغوتی پهلوی نقش به سزایی ایفا کرد.

 

پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی با تأسیس حزب جمهوری اسلامی به عضویت آن درآمد و تا هنگام شهادت از اعضای کادر مرکزی حزب و نیز مسئول واحد اصناف حزب جمهوری اسلامی بود. پس از روی کار آمدن دولت مکتبی آقای رجائی نیز به عنوان معاون فرهنگی و پارلمانی وزارت بازرگانی به خدمت خود ادامه داد.

 

سرانجام این خورشید تابان حوزه در شامگاه خونین هفتم تیرماه سال 1360 همراه شهید مظلوم آیت الله بهشتی و72 تن از یاران صدیقش در انفجار بمب سالن حزب جمهوری اسلامی به نور ابدی و سرچشمه لایزال هستی پیوست. پیکر مطهر این شهید عزیز در گلزار بهشت زهرا(س) قطعه 72 تن آرام گرفت.

کد خبر 1070886

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha