خبرگزاری شبستان-سرویس فرهنگی، محمد پورعلم: پیش از آن که کرونا میهمان ناخوانده ما شود، سینمای ایران چندسالی را با رونق نسبی سپری کرده بود و به واسطه این رونق، هر ساله سالن های تازه و باکیفیت به سینماهای موجود اضافه می شد. اما آمدن کرونا همه معادلات را به هم ریخت. بسیاری از کسب و کارها و مشغولیت ها که با حضور فیزیکی مردم گره خورده بود، به حاشیه رفت و فضای مجازی، بیش از گذشته خودنمایی کرد.
البته در این مدت چندباری هم سینماها با محدودیت های بهداشتی بازگشایی شده اما خیلی زود و با اوج گیری ابتلا به کرونا در سطح جامعه، بار دیگر به تعطیلی کشیده شده اند. جشنواره های سینمایی در دوراهی برگزاری یا تعطیلی قرار گرفتند. برخی ترجیح دادند برنامه های خود را به سال آینده موکول کنند و برخی دیگر چاره ای جز برگزاری محدود پیش روی خود ندیدند.
حالا بیش از یک سال است که سالن های سینما جای خود را به پلتفرم های اکران اینترنتی داده اند و مردم از لذت جادوی سالن های تاریک و پرده نقره ای بی بهره مانده اند.
در این شرایط کمک های سازمان سینمایی که در قالب هایی چون وام به سینماداران اعطا شده هم طبیعتا تنوانسته ضرر طولانی مدت آن ها را جبران کند؛ گرچه به نظر می رسد فعلا راه حل دیگری هم برای این چالش متصور نباشد.
همین روزهای گذشته بود که خبر اکران فیلم تازه مسعود اطیابی در سینماها فضای مجازی را پرکرد. خبری که با تبلیغ رونق دوباره سینماها همراه بود و این امیدواری را به وجود آورد که اکران یک فیلم کمدی می تواند سالن ها را زنده کند. نکته جالب این که بلیط فروشی اینترنتی هم در ساعات اولیه با استقبال نسبتا خوبی مواجه شد. اما این امید خیلی زود رنگ باخت. موج پنجم کرونا بسیاری از شهرهای کشور را در برگرفت و این شهرها را در وضعیت قرمز کرونایی قرار داد. طبیعتا در این وضعیت، نخستین راهکاری که به ذهن می آید تعطیلی و افزایش محدودیت است. راهکاری که در یک سال و اندی گذشته همواره نخستین و مهمترین اقدام پیشگیری از شیوع کرونا بوده است.
اما در این میان آن چه مورد غفلت قرار می گیرد، نیاز حیاتی انسان ها به حضور در فضای جامعه و امکان تعامل اجتماعی است. نیازی که در بازه زمانی حضور کرونا در جهان، بیش از همیشه نادیده گرفته شده است. باید توجه داشت بی توجهی به نیازهای اجتماعی شاید نتایج فوری نداشته باشد اما در میان مدت، اثرات مخرب آن در جامعه پدیدار می شود. افزایش افسردگی یکی از بارزترین آثار عدم پاسخگویی به نیازهای اجتماعی مردم است و در حال حاضر نیز نمود قابل توجهی در جامعه ما دارد.
مظاهر فرهنگ و هنر چون سینما و تئاتر همان گونه که همواره محملی برای تجربه مشترک اجتماعی بوده اند، حالا نیز امکان بازگرداندن شادی و نشاط به جامعه را دارند اما لازمه آن، اقدام واقعی در زمینه واکسیناسیون عمومی است. تا چه زمانی می توان سیاست افزایش محدودیت و تعطیلی را در یک جامعه برای پیشگیری از شیوع کرونا به اجرا گذاشت. در ماه های نخست کرونایی شاید می شد مردم را با دلایل اقناعی به ماندن در خانه وادار کرد اما امروز حداقل پنج فصل از حضور کرونا در ایران می گذرد و تاب آوری جامعه تا حد زیادی شکننده شده است.
حضور پرتعداد مردم در خیابان ها و مراکز خرید -با وجود گرمای تابستانی- خود به تنهایی نمود نیاز مردم به حضور اجتماعی است که اگر چاره ای ایجابی برای آن اندیشیده نشود، می تواند حجم مشکلات را دوچندان کند.
نظر شما