خبرگزاری شبستان، سرویس فرهنگی، مریم داوری: 18تیر به عنوان روز رسمی ادبیات کودک و نوجوان در کشور اعلام شده است. روزی که مقارن است با روز درگذشت مهدی آذریزدی، نویسنده و بازنویس خوب کشورمان در سال ۱۳۸۸. وی بیش از ۲۰ عنوان کتاب برای بچهها نوشته است که از آن جمله می توان به «قصههای خوب برای بچههای خوب»، «قصههای تازه از کتابهای کهن»، «گربه ناقلا»، «گربه تنبل»، «مثنوی»( برای بچهها)، «مجموعه قصههای ساده» و تصحیح «مثنوی» مولوی (برای بزرگسالان) اشاره کرد. روز ادبیات کودک ونوجوان فرصت مناسبی جهت آشنا کردن کودکان با کتاب و بهانهای برای ورود کتاب به زندگانی کودکان است.به مناسبت روز ادبیات کودک و نوجوان گفتگویی با «علی باباجانی»، شاعر و نویسنده خردسال، کودک و نوجوان ترتیب دادیم. وی کتاب هایی همچون اتل متل یه بابا، سیب و بستنی، بهار کی می آید، دو تکه ماه، حنانه، یک نفر تو را دوست دارد، منهای یک، حیات پاکان، آینه نازنین، دنیا هدیه می خواهد، تو را صدا می زنم و جشن بزرگ برکه را به رشته تحریر درآورده است. باباجانی در جشنواره های بسیاری مانند مطبوعات کودک و نوجوان، امام رضا، نهج البلاغه، ره آورد، سرزمین نور و مستور برگزیده شناخته شده است. باباجانی در حال حاضر سردبیر مجله سنجاقک است. قسمت نخست گفتگو با باباجانی بدین شرح است:
ادبیات کودک و نوجوان چه جایگاهی در بین بزرگان ادبیات کشورمان داشت؟
اگر ادبیات کودک را از نظر محتوا بررسی کنیم، مشاهده می کنیم که شاعران گذشته همچون نظامی و سعدی در کارشان رد پایی از شعر کودک دیده می شود و یک سری توصیه های اخلاقی برای کودکان نیز دارند. در کتاب کیمیای سعادت یک توصیه های اخلاقی برای کودکان وجود دارد. در گذشته در بطن شعر توجه ای به بچه ها می شده است البته در قدیم کودک زیاد دیده نمی شد و بیشتر جوان و نوجوان مد نظر بود. مواردی نیز در حکایت ها وجود دارد که نقش کودک پررنگ است. بهترین سخن را در مورد ارتباط برقرار کردن و کار برای کودک،مولوی گفته است:
چون که با کودک سر و کارت فتاد
پس زبان کودکی باید گشاد
یعنی شکل ادبیات بزرگان برای کودک و نوجوان توصیه ای بود؟
در گذشته در ادبیاتی که برای کودک و نوجوان داشتند، نگاه از بالا به پایین بود و توصیه های اخلاقی می کردند. این مسئله ادامه داشت تا دوره مشروطیت و به اصطلاح ادبیات تعلیمی بود. در کلیله و دمنه و مرزبان نامه حکایاتی از زبان حیوانات وجود دارد که امروزه نیز می بینیم که شخصیت انیمیشن ها بیشتر حیوانات هستند و این چیز جدیدی نیست و ما در گذشته داشتیم. حکایات را در قدیم از زبان حیوانات بیان می کردند تا بهتر درک شود.
ادبیات کودک و نوجوان چگونه در کشور ما شکل گرفت؟
در شعر اکثر شاعران رد پایی از آثار کودک می بینیم. در مشروطه سفرهایی به خارج از کشور رخ داد، آنجا برخی از نویسندگان و شاعران فهمیدند که در کشورهای غربی ادبیاتی مختص کودک و نوجوان وجود دارد و متوجه تقسیم بندی ادبیات شدند. شاعرانی همچون ملک الشعرا و ایرج میرزا برای کودکان کار کردند و آثاری نوشتند.
آثار ملک الشعرا و ایرج میرزا برای کودکان تعلیمی بود یا تغییر یافت؟
ادبیات این شاعران نیز ادبیات تعلیمی بود و همان موضع از بالا به پایین وجود داشت. در گذشته یک سری نیازهایی به وجود آمد. سیستم آموزشی از مکتب خانه به مدرسه تبدیل شد، بدین ترتیب کتاب هایی برای کودکان تدوین شد. نویسندگان و شاعران شروع کردند به نوشتن و سرودن برای کودکان و نوجوانان و در اینجا نیز ادبیات باز هم تعلیمی بود.
تا چه زمانی ادبیات کودک و نوجوان تعلیمی بود؟
تا دوره پهلوی بدین گونه بود و بعد متوجه شدند ممکن است بچه ها با چنین ادبیاتی ارتباط نگیرند و حس کنند که مدام به آنها امر و نهی می شود. شاعران و نویسندگان به این نتیجه رسیدند که باید کودک و نیازهایش را حس کنند و به زبان کودکی سخن بگویند یعنی هم طراز کودک و نوجوان شوند تا بتوانند احساس آنها را درک کنند و سپس برایش شعری بسراید و یا داستانی بگوید. افرادی مانند عباس یمینی این اتفاق را رقم زدند و زبان را کودکانه کردند.
نظر شما