به گزارش خبرگزاری شبستان، شهاب الدين یحیی سهروردی معروف به شیخ اشراق در سال 549 ه.ق در سهرورد – دهکده ای در حوالی زنجان کنونی – دیده به جهان گشود و به سال 587 در سن 38 سالگی بر اساس دسیسه مخالفان متعصبش در شهر حلب به شهادت رسید. با وجود کمی عمر، حدود 50 رساله و کتاب به فارسی و عربی نگاشته است که البته بیشتر آنها به دست ما نرسیده است. از جمله مهمترین آثار او عبارتند از دو کتاب «حکمت الاشراق» و «المشارع و المطارحات».
او در عصری میزیست که نه تنها متکلمان و فقها بر نامشروع بودن فلسفه فتوا میدادند؛ بلکه صوفیانی چون شهاب الدین عمر سهروردی و ابوحامد غزالی نیز به تکفیر فیلسوفان میپرداختند. متکلمانی مانند فخر رازی نیز به جنگ با فلاسفه برآمدند و فقهای ظاهرگرا نیز به چالش با آنان پرداختند.
شیخ اشراق در چنین موقعیت علمی و فرهنگی، یک نظام فلسفی با نام «فلسفه اشراق» بنیان گذاشت که عرفان، برهان و قرآن در کنار یکدیگر قرار گیرند. او معتقد بود که حکمت بحثی برای کشف حقیقت کافی نیست و از طرف دیگر برای تعلیم و انتقال حقایق مکشوفه نمیتوان تنها از حکمت ذوقی بهره برد و استمداد از حکمت بحثی نیز نیازی ضروری است. بر این اساس کوشید تا میان آموزه های فلسفی و عرفانی تقارنی ایجاد کند؛ هر چند در رساله های هیاکل النور و قصة الغربة الغربية و كلمة التصوف به اصالت عرفان و تصوف و تبعیت فلسفه از عرفان و تصوف فتوا میدهد.
سهروردی حکمت بحثی و ذوقی را به هم آمیخت و در مکتب معرفت نفس، علم حصولی و حضوری را فرا گرفت و به برهان صرف بسنده نکرد؛ چه اینکه به شهود محض نیز اکتفا ننمود. چون سهروردی از پیشگامان جمع بین برهان و عرفان است؛ حق سبق او نسبت به دیگران محفوظ است.
شیخ اشراق گاهی در حل مباحث فلسفی، با روش عقلی به بررسی مسائل و نقد آراء همت میگمارد؛ ولی بیشتر اوقات یقین او به دیدگاه های فلسفی، ناشی از شهود است و سپس به برهانی کردن آن عقیده میپردازد. بنابراین او با عقل و روش عقلی مخالفتی ندارد؛ بلکه با انحصارگرایی روش عقلی مخالف است. سهروردی هم حکمت بحثی را میپذیرد و هم حکمت ذوقی را و از منظر وی حکیم واقعی کسی است که در هر دو نوع حکمت توغل داشته باشد.
سهروردی خود اهل شهود بوده و بارها این مطلب را عنوان نموده است. وی در منابع معرفتی خویش از حکمای اشراقی پیش سقراطیان، فارس، هند، افلاطون، نوافلاطونیان و عرفای اسلامی استفاده کرده است. شیخ عرفان را برتر از فلسفه دانسته و شهود اصحاب سلوک را یقینی میداند. از منظر او حکیم کسی است که ملکه اشراق انوار الهی را یافته و از آنها بهره برده باشد. سهروردی شهود و مکاشفات مکررِ بزرگان عرفان را، اگرچه بدون حجت و دلیل هم ذکر شده باشند، معتبر میداند.
سهروردی اولین فیلسوف مسلمانی میباشد که روش شهودی را وارد فلسفه نموده است. روش اصلی او شهودی است؛ ولی در کنار آن از روش برهانی نیز بهره میبرد، او ابتدا با روش شهودی به دیدگاهی رسیده سپس بر آن برهان آورده است.
شیخ شهاب الدین برخی از مطالب و دیدگاههای فلسفی خویش را در رساله هایی چون فی حقیقة العشق، عقل سرخ، آواز پر جبرئیل، روزی با جماعت صوفیان، التلویحات و ... به صورت استعاری و رمزی بیان نموده است؛ آنچنان که نیازمند تأویل هستند.
سهروردی عرفانِ خالی از اندیشه و فلسفهی فاقد ظرافت و شهود را کمحاصل دانسته و حکمت حقیقی را مجموعهی عرفان و فلسفه؛ البته با ریاست عرفان، میداند. بر این اساس شیخ اشراق با وارد کردن عالمانه و آگاهانهی روش اشراقی به فلسفه اسلامی، بابی جدید در برابر این جریان فلسفی گشود.
شیخ اشراق از آیات و روایات جهت تأیید و استشهاد به صورت وسیع بهره برده و نسبت به حکمای اسلامی پیش از خود، این نوع استفاده از آیات و روایات را گسترش داده است. او بر این باور است که دیدگاههای فلسفی را در صورتی میتوان پذیرفت که آیات و روایات بر صحت آنها گواهی دهند. بر این اساس وی نگاه روشی به نقل ندارد؛ ولی رویکرد نقلی و استفاده از نقل جهت تأیید و استشهاد در نظام حکمت اشراقی وجود دارد.
شیخ شهید سهروردی، امیرالمؤمنین (ع) را با تعابیر بلندِ حکیم عرب و عالم عرب معرفی میکند.[1] او بیش از پنجاه حدیث در آثار خود آورده که نوعاً از جانب پیامبر اکرم (ص) و حضرت امیر (ع) نقل شده و بیشتر آنها هم در منابع حدیثی شیعه آمده است. همچنین ادعیه ای که شیخ اشراق در رساله های خویش عنوان نموده، دعاهای رسیده از ائمه معصومین شیعیان است.[2]
نویسنده:حسام الدین مؤمنی
[1]. سهروردی، مجموعه مصنفات، ج 4، ص 114 و 120
[2]. ملکی، در امتداد وحی و عرفان، ص 71-65
نظر شما