وقتی برحقید از مخالفت‌ها و دشمنی‌ها نهراسید/مباهله جایگاه خانواده در بزنگاه‌های زندگی را ثابت می کند

حجت الاسلام ضرابی با بیان اینکه بابیان اینکه واقعه مباهله درس ها وعبرت های خوبی برای جامعه امروزبه همراه دارد گفت:اگر موضوع مجادله و بحث مرتبط با راهنمایی و ارشاد مردم است،وارد آن شویم تا جامعه ازخرافات وباورهای نادرست دورشود ولی عدالت را رعایت کنیم.

به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان، مباهله پيامبر (ص) با مسيحيان نجران، در روز بيست وچهارم ذي الحجّه سال دهم هجري اتفاق افتاد. پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم طي نامه اي ساکنان مسيحي نجران را به آيين اسلام دعوت کرد. مردم نجران که حاضر به پذيرفتن اسلام نبودند نمايندگان خود را به مدينه فرستادند و پيامبر آنان را به امر خدا به مباهله دعوت کرد. وقتي هيئت نمايندگان نجران، وارستگي پيامبر را مشاهده کردند، از مباهله خودداري کردند. ايشان خواستند تا پيامبر اجازه دهد تحت حکومت اسلامي در آيين خود باقي بمانند.لذا در این خصوص با حجت الاسلام و المسلمین دکتر «ایمان ضرابی» پژوهشگر و استاد حوزه و دانشگاه  گفت و گویی انجام دادیم که مشروح آن در ادامه تقدیم حضورتان می شود.


علت مباهله و آنچه که سبب شد این جریان شکل بگیرد توضیح دهید؟
مباهله در اصل از «بَهل» به معنی رها کردن و برداشتن قید و بند از چیزی است. اما مباهله در اصطلاح به معنی لعنت کردن یکدیگر و نفرین کردن است.چگونگی مباهله به این‌گونه بوده‌است که افرادی که دربارهٔ مسئله مذهبی مهمی گفتگو دارند در یک جا جمع شوند و به درگاه خدا زاری کنند و از او بخواهند که دروغ گو را رسوا و مجازات کند در سال دهم هجرى، افرادى از سوى رسول خدا (ص) مأمور تبلیغ اسلام در منطقه نجران از بلاد یمن شدند، مسیحیان نجران نیز افرادی را مانند سید و عاقب و اباحارثه، به نمایندگى از سوى خود براى گفتگو با پیامبر اسلام(ص)به مدینه فرستادند.گروه نجران وارد مدینه شده و با پیامبر صلوات الله علیه دیدار کردند. آنها گفتند: اى محمد، آیا تو صاحب و سرور ما را مى‌شناسى؟پیامبرفرمودند: «سرور شما کیست»؟گفتند: عیسى بن مریم.


پیامبر صلوات الله علیه فرمودند: او عبد و رسول خداست.گفتند: به ما نشان بده کسى را که خدا مانند او آفریده باشد در آنچه دیده و شنیده‌اى... .جبرئیل بر پیامبرصلوات الله علیه این آیه را نازل فرمود: «إِنّ مثل عیسى‌ عنداللَّه کمثلِ آم خلقه من ترابٍ ثمّ قال له کن فیکون؛ مثل عیسی (ع) در نزد خدا، همچون آدم (ع)است که او را از خاک آفرید، و سپس به او فرمود: موجود باش. او هم فوراً موجود شد، بنابراین، ولادت مسیح بدون پدر، هرگز دلیل بر الوهيّت او نیست.


آنان از پذیرفتن حقیقت سر باز زدند و لجاجت کردند سپس برای فرار از پذیرش حق، پیشنهاد مباهله دادند. بدین معنا که در وقت معین در جایی به عبادت و راز و نیاز به درگاه خداوند متعال پرداخته و بر طرف مقابل نفرین کنند تا خداوند متعال بر دروغگو و باطل‌گرا عذابی نازل کرده و او را نابود سازد. در همین زمان بر پیامبر صلی الله علیه و آله آیه‌ای نازل شد و از مباهله با مسیحیان استقبال کرد: «فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبِینَ» پس هر کس با تو درباره عیسی در مقام مجادله برآید بعد از آنکه به احوال او آگاهی یافتی، بگو: بیایید ما و شما فرزندان و زنان و کسانی را که به منزله خودمان هستند بخوانیم، سپس به مباهله برخیزیم (در حق یکدیگر نفرین کنیم) تا دروغگویان (و کافران) را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم.

 

بنابراین، طرفین به مباهله رضایت داده و قرار شد در روز دیگر در مکانی در بیرون شهر مدینه گرد هم آمده و اقدام به مباهله نمایند. سران نجران پیش از رسیدن به مکان مباهله به یکدیگر گفتند: اگر سوا خدا (ص) با فرماندهان و یاران خود به مباهله آمد، معلوم است که مقاصد دنیوی دارد و از رسالت و  نبوت او خبری نیست و ما باید با وی مباهله کنیم. اما اگر با فرزندان و اهل بیتش برای این کار اقدام کرد، دانسته می‌شود که او مقاصد دنیوی ندارد و قصدش هدایت و راهنمایی انسان‌ها از جهالت و  کفر و شرک است. در آن صورت مباهله کردن با او خطرناک است و باید به او ایمان آورد و یا حداقل با وی مصالحه کرد.

 

موعد مقرر فرارسید و پیامبر صلی الله علیه و آله به همراه دخترش حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و دامادش حضرت امام علی علیه‌السلام و دو نوه بزرگوارش حضرت امام حسین(ع) و حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) از مدینه حرکت کرد و به جایگاه مقرر رفت. مسلمانان مدینه نیز آن حضرت را مشایعت کرده و با ذکر صلوات، سلام و  تکبیر آنان را همراهی می‌نمودند. مسیحیان نجران، زودتر از پیامبر صلی الله علیه و آله در مکان مقرر اجتماع کردند. آنان همین که دیدند پیامبر صلی الله علیه و آله نزدیکترین اقربا و اهل بیت ویژه خویش را برای مباهله آورد، احساس خطر کرده و از مبارزه و مباهله با آن حضرت منصرف شدند و منظره زیبا و نوربخش حضور پیامبر صلی الله علیه و آله به همراه امام علی (ع) و فاطمه زهرا سلام الله علیها و حسنین علیهم‌السلام آنان را مات و مبهوت کرد. به ناچار از مباهله سرباز زده و به آن حضرت پیشنهاد مصالحه دادند.

 

بدین ترتیب در برابر عظمت و حقانیت دین مبین اسلام سر فرود آورده و به یکی از پشنهادات پیامبر صلی الله علیه و آله یعنی پرداخت جزیه و کمک به مسلمانان در جنگ با دشمنان اسلام رضایت دادند و صلحنامه‌ای در این باب تحریر کرده و طرفین امضا نمودند. این واقعه علاوه بر این که یکی از معجزات بزرگ پیامبر صلی الله علیه و آله است، دلیل روشنی بر حقانیت و معصومیت خاندان پیامبرصلی الله علیه و آله، یعنی حضرت علی (ع)، حضرت فاطمه (س)، امام حسن و امام حسین صلوات الله علیهم اجمعین می‌باشد.

 

آیا تا پیش از آن مباهله‌ای در طول تاریخ اسلام و یا پیش از آن در میان دیگر ادیان انجام شده بود؟
در خصوص سابقه تاریخی مباهله باید متذکر شوم ،با دقت در سخنان اسقف نجران طبق نقل عموم مورخان آنچه به دست می آید این است که مباهله در بین پیامبران پیشین نیز مطرح بوده و حتی انجام هم شده است. اگر چه در هیچ یک از کتب معتبر مسیحیان، نام و نشانی از مباهله به چشم نمی خورد و مسیحیان به طور کلی نسبت به چنین موضوعی اظهار بی اطلاعی می کنند. در متون اسلامی نیز به مسئله تاریخچه مباهله به صورت روشن و مستقل پرداخته نشده و سؤالات متعددی که در این رابطه مطرح است، از قبیل این که آیا مباهله در ادیان و اقوام قبل از اسلام مطرح بوده است یا خیر و در صورت مثبت بودن پاسخ، کیفیت مباهله آنان چگونه بوده است، به کلی بی پاسخ مانده است؛ ولی در عین حال با دقت و تأمل در زوایای جریان مباهله پیامبر اسلام (ص) با مسیحیان نجران، که عموم مورخان آن را نقل نموده اند.اما همانطور که پیشتر بیان داشتم از سخنان اسقف نجران مشخص می شود که مباهله سابقه تاریخی در بین مسیحیان داشته و اصل آن ثابت است هر چند زوایای نامشخصی از جزییات آن وجود دارد.

 

جایگاه اهل بیت پیامبر(ص) در همراهی حضرت رسول(ص) در این جریان و تاثیر این حضور چگونه بود؟
پرداختن به این سوال شما به تنهایی می تواند چندین مصاحبه را بخود اختصاص دهد اما بنده با بیان یک جریان می توانم جایگاه و عظمت اهل بیت را برای خوانندگان محترم روشن کنم .یکی از کسانی که در حقیقت دشمن اهل بیت علیهم السلام بوده به نام سعد ابن ابی وقاص، پدر عمر سعد که در کربلا مقابل امام حسین علیه السلام ظاهر شد و از دشمنان سرسخت علی ابن ابیطالب است در کتاب «غایه المرام» از او نقل می شود که روزی معاویه نشسته بود و سعد ابن ابی وقاص هم کنار او بود. معاویه به سعد گفت: تو چرا به ابوتراب سب و دشنام نمی گویی. آن جا سعد ابن ابی وقاص می گوید: من سه چیز از علی می دانم که پیامبر درباره او فرموده است و من باید آرزوی این سه چیز را با خود به گور ببرم.

 

اما آن سه چیز چه بود؟ ما در این جا فقط به یک مورد آن اشاره می کنیم. سعد ابن ابی وقاص گفت: وقتی آیه مباهله نازل و پیامبر (ص) مامور شد که از فرزندان و زنان و … کسانی را با خود برای این روز همراه کند از علی ابن ابطالب به عنوان نفس خود یاد کرد و این قوی ترین دلیل برای فضیلت علی ابن ابیطالب است لذا من نمی توانم به او سب و دشنام بگویم.در واقعه مباهله عظمت اهل بیت پیامبر (ص) و تاثیر آن براستجابت دعای آن ذوات مقدس در همراهی رسول خدا(ص) بخوبی روشن می شود. 
 

  در مورد خود آیه مباهله و تفاسیری که از آن شده است توضیح بفرمایید؟
بله آیه 61 سوره آل عمران بنابه نظر مشهور علما به مباهله میان پیامبر (ص) و مسیحیان نجران اشاره دارد. مفسران  شیعه و برخی از  اهل سنت این آیه را یکی از فضائل اصحاب کساء به ویژه علی (ص) دانسته‌اند. البته مباهله در وهله اول، میان پیامبر(ص)و مردان مسیحی بود، اما فرزندان و زنان نیز به میان آورده شدند، تا بر مطمئن بودن پیامبر(ص)به راستی دعوتش و بر حق بودنش دلالت کند؛ به طوری که حاضر می‌شود نزدیک‌ترین عزیزانش را به میدان مباهله آورد علاوه بر این وجه دیگری نیز در آوردن خانواده به میدان مباهله ذکر کرده است: گویی با این کار می‌خواهد بگوید که جمعی، جمع دیگر را نفرین کنند، و هر دو جمع، لعنت خداوند را بر دروغگویان نهند تا اینکه لعن و عذاب الهی، شامل فرزندان و زنان و جان‌ها شود و بدین طریق، ریشه دشمنان و خرافه پراکنان کنده شود.

 

با در نظر گرفتن واژگان آیه مشخص می‌شود که لازم نیست، تعداد فرزندان یا زنان یا جان‌ها (أبناء، نساء، أنفُس) بیش از دو باشد تا به کار بردن صیغه جمع بر آنها صحیح باشد، زیرا طبق بیان فوق، مقصود از صیغه جمع این است که یکی از دو طرف نزاع، با همه نزدیکانش نابود شود و در این واقعه به اتفاق مفسران و راویان و تأییدهای تاریخی ، کسی را با خود نیاورد، و بدین طریق، «أنفُس» دو نفر، «أبناء» دو نفر، و «نساء» یک نفر بوده است و با این کار، امر الهی به انجام رسیده است زمخشری که از مفسران بزرگ اهل تسنن است در تفسیر کشاف ذیل آیه مباهله می‌گوید: آوردن پسران و زنان در مباهله، نشانه اطمینان بیشتر مباهله‌کننده نسبت به زمانی است که به تنهایی به مباهله اقدام کند، و اختصاص فرزندان و زنان بدین سبب بود که ایشان عزیزترینِ اهلند و بدین سبب حق تعالی، در آیه مباهله، ایشان [ابناء و نساء] را بر اَنْفُس [جان‌ها] مقدم داشت تا نشان دهد که ایشان بر جان مقدم‌اند. آن‌گاه زمخشری اضافه می کند: «این، دلیلی است بر فضل اصحاب کسا که قوی‌تر از آن، دلیلی نیست و همچنین در تفسیر الفرقان استاد بنده نوشته اند : این واقعیت که علی نفس پیامبر است تنها بر افضلیت او بر سایر ائمه دلالت نمی کند بلکه بر همه سابقین و مقربین و پیامبران اولو العزم دلالت دارد و هیچ تفاوتی میان پیامبر با علی(ع) جز در رسالت نیست. بنابراین علی(ع) در همه زمان ها با پیامبر در عصمت و مدارج قدسی و روحی برابری می کند.


در تفاسیر روایی ما در ذیل همین آیه آمده که مأمون از امام رضا(ع) سؤال کرد: بزرگ‌ترین فضیلت امام علی(ع)در قرآن کدام است. امام فرمود: فضیلت او در مباهله؛ رسول خدا (ص)،امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را دعوت کرد که پسرانش بودند، و حضرت فاطمه(س)را دعوت کرد که در اینجا مصداق کلمه زنان است و امیرالمؤمنین(ع) را دعوت نمود که به حکم خداوند عزّ و جلّ، نَفْس[جان] پیامبر(ص) است. هیچ آفریده‌ای برتر از پیامبر(ص) نیست؛ پس به حکم خداوند، بایستی کسی برتر از نفس [جان] پیامبر(ص) نباشد.


لازم است در اینجا روایتی در تکمیل این آیه برای شما بخوانم که از عظمت مولای متقیان علی (ع) بیشتر پرده برداری می کند و آن اینکه پیامبر در وصف علی(ع) اینگونه فرمودند: «بِالْحَقِّ مَا اخْتَرْتُکَ إِلَّا لِنَفْسِی فَأَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِیَّ بَعْدِی وَ أَنْتَ‏ أَخِی‏ وَ وَارِثِی» قسم به خدایی که مرا به حق مبعوث فرموده، اگر تو را با کسی برادر نکردم، تو را برای خودم ذخیره کرده‌ام، جایگاه تو نسبت به من همانند جایگاه حضرت هارون نسبت به حضرت موسی است، علی جان تو برادر منی، تو شایستگی داری که با من عقد برادری و أخوت برقرار کنی و تو وارث من هستی.آیه مباهله در حقیقت در پی معرفی شخصیت اهل بیت واقعی رسول خدا (ص) ،عظمت و برتری این انوار مطهر بر غیر آنها داشته و دارد که اگر این برتری در همان صدر اسلام از این آیه بحق برداشت می شد خیلی از انحرافات در رهبری جامعه پس از رحلت رسول خدا(ص) و وقایع تلخ بعد از آن بوجود نمی آمد.
 

درس هایی که مباهله برای امروز ما دارد چیست؟
بله این واقعه تاریخی هم درس ها و عبرت هایی به همراه داشته است که می توان این درس ها را در زندگی شخصی و اجتماعی خود بکار ببندیم. بنده فهرست وار به مهمترین این درس ها می پردازم اولین درس اینکه وقتی برحق هستید از مخالفت‌ها و دشمنی‌ها نترسید و کم نیاورید تا به حق خود برسید ، دوم وقتی با ولیّ بحق زمان خود هستید، شکست نمی خورید، پس محکم و بدون ترس گام بردارید و وقتی وارد معرکه نبرد می شوید، نهراسید.

 
جالبه یکی از سفارش هایی که از جانب اولیا و علما به ما شده این است که وقت خود را با مجادله و بحث هدر ندهید، چون در حقیقت وقتی ما وارد مجادله های طولانی می شویم، عملا حال روحی مان نیز تحت تاثیر آن مجادله قرار می گیرداما این جریان به ما می آموزد که اگر موضوع مجادله و بحث مرتبط با راهنمایی و ارشاد مردم است، وارد آن بشویم تا جامعه از خرافات و باورهای نادرست دور شود اما جانب عدالت و انصاف را رعایت کنیم ،اما به نظر بنده یک درس بزرگ دیگر در جریان مباهله نهفته است که متاسفانه کمتر دیده و بیان شد و آن مساله مهم خانواده است این واقعه می خواهد نقش مهم خانواده را در بحبوحه مشکلات نشان دهد و اینکه در مشکلات تکیه گاه اول همه باید خانواده باشد و باید به خانواده تکیه کرد و دوشا دوش خانواده با مشکلات مقابله کرد نه اینکه از خانواده فاصله گرفت و به غیر تکیه کرد .

 

 

 


 

کد خبر 1081518

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha