خبرگزاری شبستان_ رشت، مهری شیرمحمدی؛ بر فراز پل خشتی لنگرود میایستم، پلی که با قلوه سنگهای گرد رودخانهای کفپوش شده است. قدیمیترین و مهمترین بنای تاریخی شهری که نامش را از همین رودخانه گرفته است. جریان رودخانه آرام و بی هیاهو از وسط شهر میگذرد تا به ساحل بندرچمخاله برسد. آنقدر آرام و ساکن که گویی کشتی لنگر انداخته و قصد ندارد حرکت کند. شاید هم لنگرود، وجه تسمیهاش را از کشتی گرفته باشد که در انتهای همین رودخانه به دستور نادرشاه افشار و توسط جان التون انگلیسی ساخته شد.
در جبهه غربی، محله راه پشته پیداست. محله ای که در زمان حکومت فرمانروایان محلی بیه پیش(۷۶۹ تا ۱۰۰۰ق) قریه ای بیش نبود و آن را به «سید حسین کیا» سپردند تا آبادش کند. محله ای که از بی آبی رنج می برد و سید حسین کیا، استخر و آبگیری در آن ایجاد و محله را آباد کرد. (نک از آستارا تا استرباد) و حالا سید حسین کیا و دیگر برادرش ابراهیم در ضلع شرقی همین رودخانه و بعد از بازار سماکان لنگرود سالهاست که آرمیدهاند. مکانی که امروز« فشکالی محله» لنگرود نامیده میشود.
آرامگاه این دو برادر با معماری بومی و نقاشیهای مذهبی بهجامانده از دوره قاجار، یکی دیگر از بناهای تاریخی و میراثی لنگرود است. زنی آهسته از محله راه پشته و از شیب تند پل بالا میآید. زنبیلی به دست دارد و میگوید: میخواهم به بازار سماکان بروم. در بین اهالی لنگرود معروف شده که این پل توسط پیرزنی ساخته شده است. او هم در پاسخ به سئوال من میگوید: از قدیم می گفتند پیرزنی با فروش تخممرغهایش این پل را ساخته است. شاید هم تخممرغهای او را میخریدند تا در ملاط پل بریزند.
ماجرای پیرزن و تخممرغهایش برای برخی دیگر از پلهای خشتی گیلان هم روایت میشود. همچون «مرغانه پورد» در روستای لاله دشت. اما حقیقت آن است که قوسهای بسیار بلند دهانههای اینگونه پلها که از فاصله دور شبیه تخم مرغ است، علت چنین نامگذاری و تفسیرهایی شده است.
از بالای پل میتوان شهری را دید که سیاهپوش شده است. یاد تصویری در کتاب محمدرضا عرب زاده بحری افتادم که سال ۱۳۴۰، دسته عزاداری با پرچمها و بیرقهای مشکی از بالای همین پل عبور میکرد تا به بقعه میراثی سید حسین در فشکالی محله برود. اگرچه این پل خشتی، هنوز مهمترین راه اتصال دو محله قدیمی لنگرود (راه پشته و فشکالی محله) است، اما در گذشته کارکردهایش بیش از این بود. حالا دیگر کرجیهای کالا و بار، زیر پل خشتی باراندازی نمیکنند و آن گونه که تصاویر قدیمی از این پل نشان میدهد، دیگر مسابقات «نودنبال رانی» از زیر پل تا مرداب لنگرود برگزار نمیشود.
آب رودخانه آرام مسیر خود را طی میکند اما نه به پاکی گذشته. در طول مسیر رودخانه، فاضلابهای این شهر پرجمعیت با اگوهای بزرگ به رودخانه سرریز میشود. اگرچه در طول مسیر رودخانه، مردمی هستند که قلاب بر آب انداخته تا ماهی بگیرند، ولی بهواسطه آلودگی آب رودخانه، هر روز از میزان ماهیها کاسته می شود. اما این تمام ماجرا نیست.
«نادر زکیپور لنگرودی» با گله از وضعیت رودخانه میگوید: من ماهی در رودخانه صید کردهام که چشم نداشت و این میزان آلودگی آب را نشان میدهد که بهشدت بر اکوسیستم آب تاثیر منفی گذاشته است. خشتِ پل لنگرود، از معدود بناهایی است که پیش از انقلاب و در ۱۳خرداد سال ۱۳۵۱ در فهرست بناهای میراثی کشور به ثبت رسیده است. این پل در واقع در مسیر تاریخی و قدیمی راه معروف به شاه عباسی ساخته شده است.
بر اساس مستندات موجود در پرونده ثبتی این پل خشتی، قدمت این بنا به دوره ایلخانی بر میگردد. اما به گفته «سید مهدی شمسی»، مدیر اسبق میراث فرهنگی لنگرود، سند معتبری در این زمینه در دست نیست. زیرا تا سال ۹۱۲ قمری در لنگرود تنها پل چوبی وجود داشته است. باتوجه به اینکه این پل در مسیر راه قدیم لاهیجان به لنگرود و در مسیر راه شاه عباسی قرار گرفته، به احتمال زیاد پل خشتی لنگرود در دوره صفویه ساخته شده است . براساس منابع مکتوب، پل خشتی لنگرود، ۳۷متر طول و ۵۰/۴ متر عرض دارد و ارتفاع از سطح رودخانه ۷۰/۹متر میباشد. ملاط آن از آهک و ساروج بوده و دهانههای فراخ پل امکان تردد کشتیها را امکان پذیر میکرده است.
سفرنامه نویسان اروپایی زیبایی لنگرود را ستوده و آن را همسان «ونیز» توصیف کرده اند. «ویلیام ریچارد هولمز» در دوران محمد شاه قاجار(۱۸۴۴میلادی- ۱۲۵۰شمسی) از سواحل دریای کاسپین دیدن کرد. قدیمیترین تصویر موجود از این پل، نقاشی است که هولمز در سفرنامه خود کشیده است. در تصویر او، اسکله قایقهای کوچک یا لوتکا را نشان میدهد، تصویر پل را در پس زمینه دور خود مینمایاند. ریچالرد هولمز، در وصف پل خشتی لنگرود نوشته است: «پل نزدیک شهر، سازه زیبایی است. قوسهای نوک تیز و بلند آن تقریبا به یک وجبی لبه دیواره پل میرسد و به بنا سبک زیبایی میبخشد. فرسودگی خشتهای پل حاکی از قدمت آن است، با این وجود خود پل به خوبی مرمت شده است.» هولمز حتی بقایای کشتی «کاپیتان التون» را- که در زمان نادرشاه افشار ساخته شده بود- در مردابهای لنگرود دیده بود.
دکتر منوچهر ستوده نیز که دهه ۱۳۴۰ از پل خشتی لنگرود دیدن کرده است، نوشته، « دو طرف پل به جاده دو طرفه که موازی جریان آب است، ختم میشود. برای اینکه انتهای دو شیب پل بر جاده اصلی سوار شود، این جاده دو طرفه را از طرفین سربالا ساختهاند. چنین طرحی در هیچیک از پلهای گیلان تاکنون دیده نشده است.» این نویسنده، تاریخ بنای لنگرود را به دوران سلجوقی نسبت داده و به بندر بودن این شهر و تردد کشتیهای اروپایی از دید «سفرنامه هنوی» تاکید دارد. البته وی نیز تاریخ بنای پل را به درستی نمیداند و تنها به نقل از رابینو، نایب کنسول انگلیس در رشت اوایل قرن بیستم، اشاره دارد که پل معروف به «حاج آقا پُرد» میباشد و احتمال داده که مرمت آن توسط « حاجی آقا بزرگ منجم باشی» حاکم لنگرود در دوره قاجار چنین تصوری را به عنوان بانی ایجاد کرده است.
حریم این پل خشتی زیبا، بارها و بارها از سوی متولیان شهر دستخوش تغییر شده است. دهه ۷۰حریم پل از سمت بازار سماکان به یک فضای استراحت کوتاه برای مسافران و اهالی تبدیل شد. دهه ۸۰، این فضای مکث و صندلیهای آن برچیده شد و شهرداری لنگرود آن را به عنوان پارکینگ درون شهری تغییر کاربری داد. ۲سال پیش پل خشتی لنگرود توسط اداره کل میراث فرهنگی گیلان مرمت شد و به منظور بازآفرینی شهری و بهسازی حریم پل، بار دیگر پارکینگ جمع آوری و دوباره به عنوان فضای مکث شهروندان تغییرکاربری داد. با سنگفرش شدن میدان اصلی شهر و نزدیک به بازار سماکان، حالا مهمترین بنای خشتی لنگرود، چشمانداز زیبایی پیدا کرده است.
نظر شما