«ورزامُشته» آخرین خوشه های برنجی که برکت خانه می شود

ورزامشته، آخرین خوشه برداشت شده بود که به عنوان برکت در خانه آویزان می شد و در آغاز شخم سال بعد، به گاو نر می خوراندند. ورزامشته اگرچه متروک شده ولی می تواند به عنوان یک جاذبه گردشگری سمبلیک اجرا شود.

خبرگزاری شبستان_ رشت، مهری شیرمحمدی؛ گیله مرد، آخرین خوشه های برنج را در شالیزارش برداشت کرد و زن آخرین دسته را از او گرفت و گفت این هم ورزامشته امسال و خوشه های زرد برنج را با خود به خانه برد. آن را به شکل عروسکی تزیین کرد و در آستانه در اتاق آویزان کرد. نخ های رنگی بر ورزامشته تاب می خورد و بوی نم زمستان می گرفت. درخت آلوچه حیاط، اولین شکوفه هایش که سرزد، بوی بهار در آخرین روزهای اسفند در خانه پیچید. زن ورزامشته را از آستانه در برداشت، نخ های رنگی اش را باز کرد و مرد گاو نر خود یا همان ورزایی که از ابتدای کار برنجکاری همدمش بود، از طویله درآورد تا دوباره برای شخم زمین به بجار ببرد. دستی بر سرش کشید و در گوشش چیزی گفت و زن که این ورزا را در روز عروسی از پدر شوهرش هدیه دریافت کرده بود، می دید که همچون خودش پیر و کم توان شده است. اما خوشه های برنج سال قبل را که به نیت برکت در گوشه خانه آویزان کرده بود، به ورزایش خوراند و گفت: بخور تا پاهایت جان بگیرد برای شخم دوباره بجارمان.

 

این آخرین خوشه های برنج بود که به ورزا خورانده می شد و این آخرین تلاشِ قرنها چرخه ای بود که تکرار می شد. وقتی که ماشین شخم جای ورزا(گاو نر) را گرفت، ورزامشته از برکت خانه ها رفت

 

 

اگر به فرهنگ لغت های گیلکی مراجعه کنید، درباره ورزا مشته نوشته اند، آخرین خوشه برنج که بعد از برداشت، با همان ساقه ها در گوشه ای از خانه به نشانه برکت آویزان می کردند و در زمان آغاز شخم سال بعد به گاو ورزا می خوراندند تا پاهایش برای شخم زدن زمین قوت بگیرد. با مکانیزه شدن کشاورزی، ورزا مشته هم تنها سمبلی شد از خوشه های برکت در برخی از خانه ها.

 

یک پژوهشگر و مردم شناس می گوید: فرهنگ گیلان مبتنی بر کشاورزی و به‌ویژه برنج استوار است. این نوع معیشت بر حوزه زبانی و فرهنگ مردم هم تاثیر داشته است.

 

«سید هاشم موسوی» می گوید: وقتی اولین خوشه های برنج برداشت می شد، کشاورز ابتدا آن را برای ماکیان خود می ریخت و آخرین خوشه های برنج را به نشانه برکت در گوشه ای از خانه آویزان می کرد و اسفند ماه که گاو ورزا را برای شخم زدن زمین آماده می کردند، ورزا مشته را به گاو نر می خوراندند. آخرین خوشه های برنج، توسط زنان به شکل زیبایی دسته بندی و تزیین می شد و عقیده داشتند وجود آن در خانه موجب برکت است. ورزامشته تنها خوشه ای از آخرین برنج بجار نبود، بلکه در پس آن فرهنگی نهفته بود که می توانست در قالب یک آئین محلی و برای توسعه گردشگری حفظ شود.

 

یک پژوهشگر هم می گوید: ورزامشته، میراث معنوی و ناملموس گیلان است و حفظ آن می تواند موجب همبستگی قومی و حفظ خرده فرهنگی ما شود.

 

«میثم نواییان» به تاریخچه کشت برنج اشاره کرده و می افزاید: پژوهش ها نشان می دهد برنج از دوره هخامنشی در این سرزمین کشت می شده است. در دوره اشکانی و زمانی که بیماری مالاریا جان آدم ها را می گرفت، مردم با تسطیح زمین ها، تولید برنج در گیلان را افزایش دادند.

 

وی به پیشینه آیین ورزا مشته اشاره می کند و یادآور می شود: علت برگزاری آیین های بومی پیرامون برنج به‌خاطر ریشه های این محصول در فرهنگ معیشت مردم است. در حالی که برای میوه های وارداتی جشن و یا آیینی برگزار نمی شود.

 

 

نواییان، همچنین به نقش ورزا در زندگی کشاورزی گیلان اشاره کرده و می گوید: تا ۵۰سال پیش ورزا ارج و احترام زیادی داشت. اقتصاد یک خانواده روستایی بر ورزا و زمین استوار بود. زیرا زمین برنج را برای کشت و برداشت برنج آماده می کرد به همین دلیل ورزا در گیلان نقش «توتم» را هم ایفا می کرد. به همین دلیل در حفاری های باستان شناسی «ریتون» هایی به شکل ورزا کشف شده است.

 

اینکه چگونه می توان از سمبل های فرهنگی و آئین های محلی مبتنی بر فرهنگ یک منطقه، بازخوردهای اقتصادی و فرهنگی جدید تعریف کرد، تنها در تئوری های کارشناسان گردشگری باقی مانده است و در حوزه عملی، هنوز متولیان نتوانسته اند برای عناصر فرهنگی یک منطقه، کارکردهای جدیدی تعریف کنند.

 

ورزا مشته اکنون به عنوان سمبلی از برکت خواهی های قدیم در برخی از قهوه ها خانه ها و یا مغازه های برنج فروشی آویزان می شود، بی آنکه آیند و روندگان مفهوم آن را بدانند. بی شک برگزاری برنامه های عملی ورزامشته همچون عروس گولی، می تواند به عنوان یک جاذبه گردشگری اجرا و مورد توجه قرار گیرد.

کد خبر 1090150

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha