خبرگزاری شبستان _ اهواز: در بخش پیشین، تشکیکی که پیرامون وجود حضرت رقیه (س) منتشر شده را بررسی کردیم و نتیجه گرفتیم که بنا بر آنچه در منابع تاریخی و روایی موجود است، جایی برای تشکیک درباره آن وجود نازنین باقی نمیماند.
پس از بیان دلایل وجود حضرت رقیه (س) در کربلا و شهادت مظلومانه ایشان در شام، ذکر این نکته قابل توجه است که اساسا دلیل مطرح شدن این شبهات در مورد آن وجود نازنین چیست؟ چرا عدهای سعی دارند که نام این بزرگوار را از تاریخ پاک کرده و یا حضور ایشان را کمرنگ کنند.
دلیل اصلی این موضوع را میتوان اینگونه بیان کرد که اصولا دشمنان تشیع، با انتشار هرگونه شعائری در مورد امام حسین (ع) مخالفند. در این میان، آنچه که بیشتر در صدد تخریب و از میان برداشتن آن و یا حداقل کمرنگ کردن آن هستند، مصائب عاطفی کربلاست که یقینا قدرت تخریب آن برای دشمنان بیشتر بوده و نقش هدایتگری آن نیز بسیار حساس است .
در طول تاریخ پس از واقعه عاشورا، فطرتهای بیدار و انسانهای آگاه با شنیدن وقایع کربلا و اتفاقات پس از آن، به دنبال یافتن پاسخ برای پرسشهای خود، به حقائقی میرسند که مایه ذلت و شکست برای دشمنان امام حسین (ع) و مایه اعتلا و پیروزی برای حضرت سیدالشهدا (ع) و یاران باوفای حضرتش است. پرسشهایی از این قبیل که:
- مگر طفل شش ماهه قصد جنگ با کسی داشته که باید تیر سه شعبه به او بزنند؟
- پس از اتمام جنگ و شهادت مردان جنگی، آتش زدن خیمههایی که زنان و کودکان در آن بودند چه معنایی میتواند داشته باشد؟!
- در کجای عالم پادشاه ظالمی برای آرام کردن یتیم سه سالهای دستور میدهد سر بریده پدرش که به خون آغشته است را برای او هدیه ببرند؟
- در کدام دین و مذهب، پیروان، اهل بیت پیامبر خویش را به قتل صبر کشته و زنان و دخترانش را به اسارت میبرند؟
- ...
و این قبیل پرسشهای بیدارگر که پاسخی ندارند، خطر بزرگی است که دشمنان با آن دست و پنجه نرم میکنند.
لذا مخالفان برای این معضل، چارهای اندیشیدهاند و آن اینکه تا میتوانند مصائب و مصیبتهای عاطفی کربلا را حذف کرده و یا حتیالامکان دچار خدشه و شبهه کنند تا کمرنگ شده و اثرگذاری خویش را در افکار مخاطبان از دست دهد که از جمله آنها، همین شهادت دختر سه ساله امام حسین (ع) در شام و مظلومیت آن حضرت است.
اما در مقابل شیعیان و محبین اهل بیت (ع) با برگزاری مجالس عزای امام حسین (ع) و آن سه ساله مظلوم و با پیامهای تکان دهنده مخالفین شیعه را رسوا کردهاند .
از آنجا که ما به عنوان منتظران ظهور موفورالسرور مولانا و صاحبنا و امام زماننا حضرت صاحب العصر و الزمان بقیة الله الأعضم علیهالسلام، وظایفی سنگین بر عهده داریم. یکی از آن وظایف، نسبت به ساحت مقدس آن امام غایب، این است که در برابر شبهات و هجمههایی که به اعتقادات و باورها و تاریخ تشیع وارد می شود، استوار و محکم ایستادگی کنیم و در حد توان از این حریم مقدس دفاع کنیم.
نشر دو بخش این مقاله، بخشی اندک و ناچیز از ادای دِین و انجام این وظیفه با بضاعتی مزجاة است که امیدواریم مقبول نظر منیع حضرتش «ارواحنا لتراب مقدمه الفداء» واقع شود و دوستان حضرتش را مفید افتد. انشالله.
لایق نبود قطره به عمان بردن |
خار و خس صحرا به گلستان بردن |
اما چه توان که رسم موران باشد |
پای ملخی سوی سلیمان بردن |
نظر شما