خبرگزاری شبستان- مشهد- مرضیه وحدت؛ 28 صفر سالروز عروج ملکوتی پیامبر گرامی اسلام (ص) است، پیامبری که تمامِ همّ و غمّ او آرامش مردم و نسبت به هدایت ایشان حریص بود. پیامبری که به فرموده خداوند متعال رسول رحمت است. وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ / انبیاء علیهم السلام، آیه 107، به مناسبت سالروز شهادت پیامبر گرامی اسلام در 28 صفر گفتگویی با حجت الاسلام نوید نظری استاد حوزه علمیه خراسان و معلم قرآنی داشته ایم که در ادامه تقدیم می شود.
مهمترین توصیه پیامبر (ص) در روزهای پایانی عمر خود به امت اسلامی چه بوده است ؟
اوج برنامه های پیامبر (ص) غدیر و بعد از غدیر بوده است، ایشان روزهای آخر عمر بسیار نگران بودند؛ در آخرین پنجشنبه عمر شریفشان، وقتی جمعی از اصحاب دور بستر را گرفته بودند، فرمودند:" قلم و کاغذی بیاورید تا چیزی برای شما بنویسم که هرگر گمراه نشوید"، در آنجا یکی از صحابه – که نامش در کتب شیعه و سنی ثبت است – گفت: الرَّجُل لَیَهجُر. یعنی العیاذ بالله، مرد هذیان میگوید؛ و این باعث شد که صحابه با هم اختلاف کردند.
برخی هم برای آنکه این کلام باطل را توجیه کنند، گفتند: از آنجایی که پیامبر تا آن زمان هیچ خطی ننوشته بودند حال که فرمودند: قلم و کاغذ بیاورید، پس معلوم است که حالشان خیلی بد است و الا ایشان که خطی ننوشته بودند. بعضی گفتند: فرمایش رسول الله را امتثال کنید، و بعضی با آن شخص هم عقیده بودند تا پیامبر آن وصیت مهم را ثبت نکنند. بالاخره اختلاف بالا گرفت و رسول الله ناراحت شدند و فرمودند: از پیش من بروید.
این ماجرا و اینکه چه کسی مانع شد که وصیت رسول الله ثبت شود در کتب معتبر اهل سنت با عبارت "باب قول المریض قوموا عنی" قابل جستجو است. و البته باز به نقل ابن عباس در کتب معتبر، این اولین اختلاف دنیای اسلام بود که از آن به عنوان "بزرگترین مصیبت" و "الرزیة کل الرزیة" یاد شده است.
رسول اکرم (ص) در حدیث ثقلین فرمود: إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي من دو چیز گرانبها برای شما به یادگار می گذارم قران و عترت. نسبت به حدیث ثقلین که حدیث متواتر هم هست، برخی میگویند: کتاب الله و سنتی است، در صورتی که در کتاب صحیح مسلم که جزو معتبرترین کتب اهل سنت است این حدیث با اهل بیتی آمده است. در واقع چون اهل بیت (ع) همتای قران هستند اگر در کنار قران به عترت تمسک کنیم دنیای اسلام گمراه نمی شود.
متاسفانه قرآن نیز بین مسلمانان مهجور مانده است، چند سال پیش، در شب رحلت رسول الله به استاد عزیزم، معلم و مفسر قرآن، حجت الاسلام و المسلمین قرائتی تماس گرفتم و از ایشان پرسیدم: امشب چه روضه ای بخوانیم؟ فرمودند:" روضه غربت قرآن را بخوان!". به مردم بگو، رسول الله که رحمة للعالمین است، و قرار است شفیع ما در قیامت باشد، شاکی خواهد بود!! قرآن به پیامبر (ص) می فرماید: من فقط تو را برای اینکه رحمتی برای مردم باشی مبعوث کردم" اما چطور می شود که پیامبر رحمت للعالمین فردای قیامت از امت خود شکایت می کند؟
به خاطر مهجور ماندن قرآن! خیلی عجیب است، آن که بناست شفیع باشد، شاکی است!!! پناه بر خدا. پیامبر (ص) در روز قیامت می فرماید:" ای رب من! قوم من این قرآن را مهجور کردند". قرآن نفرمود: متروک، بلکه فرمود: مهجور. هَجر، با تَرک فرق میکند. فرق ترک با هجر این است که در ترک مدتی چیزی را ترک می کنیم ولی دوباره به آن رو می آوریم مانند پوشیدن لباس مشکی که بعد از ماه صفر از تن خارج میکنیم، ولی چند ماه بعد، برای فاطمیه و مناسبتهای دیگر می پوشیم. اما هجر یعنی اینکه کناری گذاشته شده و به آن رجوعی هم نمی کنیم.
کلمه "اتخذوا" هم قابل توجه است. اتخاذ کردن، یعنی کاری را آگاهانه و با علم انجام دادن. معنای آیه اینگونه می شود: ای رب من، قومم آگاهانه قرآن را کنار گذاشتند.پیامبر نسبت به هدایت مؤمنین حریص است، اگر زندگی قرآنی شود، دنیا گلستان می شود. خدا وعده فرموده اگر ایمان بیاورید و تقوا داشته باشید از زمین و آسمان برکات بر سر شما نازل می شود.
وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنجِيلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْهِم مِّن رَّبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِن فَوْقِهِمْ وَمِن تَحْتِ أَرْجُلِهِم مِّنْهُمْ أُمَّةٌ مُّقْتَصِدَةٌ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ سَاءَ مَا يَعْمَلُونَ/ سوره مائده آیه 66. یعنی: و اگر آنان به تورات و انجيل و آنچه از جانب پروردگارشان به سويشان نازل شده است، عمل مىكردند، قطعاً از بالاى سرشان [بركات آسمانى] و از زير پاهايشان [بركات زمينى] برخوردار مىشدند. از ميان آنان گروهى ميانهرو هستند، و بسيارى از ايشان بد رفتار مىكنند و اگر اکنون زندگی ها سخت شده است، پیامش این است که از قرآن و اهل بیت علیهم السلام دور افتادیم.
در خصوص شیوه مدیریتی پیامبر (ص) در حکومت و استفاده از جوانان توضیح بفرمایید؟
مطلب را جوان سریعتر از پیرمی پذیرد. گرایش به سمت حق و یا باطل داشته باشد در جوان ها بیشتر است. مثلا فردی که یک عمر بت پرست بوده وقتی میخواهد از بت پرستی دست بکشد و به پیامبر ایمان بیاورد برای او سخت است اما در مورد جوان این گونه نیست. نسبت به اطرافیان حضرت نوح در قرآن آیاتی وجود دارد، مثلا آنهایی که ملا و پولدار بودند به نوح می گفتند:" فکر کردی چه کسانی اطراف تو هستند، عده ای ارازل و کسانی که فکرهای ابتدایی دارند".وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ.
البته پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از همه مشورت می گرفت و شأن پیران و سالخوردگان را رعایت می کردند و از طرفی به جوانان نیز بها می دادند. روزهای پایانی عمر شریفشان یک جوانی را به نام «اسامه» که 18 سال داشته به عنوان فرمانده لشکر برای جنگ در مرزهای کشور اسلامی تعیین کردند. فرمانده لشکری که در آن لشکر صحابه سن بالا نیزحضور داشتند.
بحث پیاده روی ها در اربعین، رحلت پیامبر و شهادت امام رضا (ع) به چه مقدار در گسترش اسلام اثر گذار است؟
به نظر من این سؤال را باید از غیرمسلمانانی که به بهانه امام حسین علیه السلام با اسلام آشنا شدند، پرسید. هرسال اربعین میلیون ها زائر مسلمان و غیر مسلمان راهی کربلا می شوند و عراقی ها حاصل یکسال زحمات خود را بی هیچ چشمداشتی صرف پذیرایی زائران در ایام اربعین می کنند و در واقع با چشم خود مواسات مؤمنانه را می بینیم.
نسبت به گریه کردن، تعظیم شعائر و پیاده رفتن به سمت حرم امام حسین (ع) سفارش شدیم هم پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) سفارش کردند و این سیره علمای ما نیز هست. علما و عارفان نیز همین مسیر را در گذشته برای زیارت امام حسین (ع) یپاده طی کرده اند البته صرف اقامه عزا نبوده است هدف آنها این بود که در لابلای این گریه، معارف و مفاهیم و آموزه های امام حسین (ع) به مردم عالم منتقل شود. به گاندی، رهبر فقید هند گفتند تئوری تو برای بیرون راندن انگلیس از هند چه بود؟ و او گفت:" من تاریخ اسلام را مطالعه کردم، درسی بود که از امام حسین (ع) گرفتم". شهیید هاشمی نژاد رضوان الله علیه نیز کتابی دارند با عنوان: درسی که حسین به انسانها آموخت. لذا اگر درسهای قرآنی اهل بیت علیهم السلام در جامعه پیاده شود، دنیا گلستان می شود.
اصلاً جالب است که امام زمان علیه السلام وقتی تشریف فرما شوند، وقتی به کعبه تکیه می زنند، در اولین جملات خود را فرزند امام حسین علیه السلام معرفی می کنند. الا یا اهل العالم، ان جدی الحسین قتلوه عطشانا. یعنی ای اهل عالم، جد من امام حسین علیه السلام را با لب تشنه به شهادت رساندند. و این یعنی مردم عالم باید امام حسین علیه السلام را بشناسند تا وقتی امام زمان خود را فرزند امام حسین معرفی می کنند، بفهمند که یعنی چه.
پیامبر گرامی اسلام (ص) نسبت به غیبت و تجمل گرایی چه توصیه هایی دارند؟
غیبت بلای عام البلوایی است ، در مستند زندگی پس از زندگی و برخی کتب، افرادی در وادی حق الناس چند هزار سال گرفتار بودند، عنوان می کنند که کوچکترین کارهایی که اصلاً در نظر ما هیچ ارزشی نداشت را اینجا حساب می کنند و مو را از ماست می کشند. یکی از بارزترین مصادیق حق الناس غیبت است. قرآن برای غیبت آیه مخصوصی دارد، وَلَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ / حجرات، آیه 12. یعنی: و بعضى از شما غيبت بعضى نكند؛ آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مردهاش را بخورد؟ که از آن كراهت داريد.
نسبت به تجمل گرایی نیز باید گفت: ثروتمند بودن با تجمل گرا بودن دو مسئله متفاوت است، ثروتمندترین و قدرتمندترین فرد روی زمین حضرت سلیمان و گرفتارترین بنده حضرت ایوب بودند در دو صفحه کنار هم – صفحات 455 و 456- در قرآن خدا می فرماید:" سلیمان نعم العبد و [ایوب] نعم العبد، هم سلیمان ثروتمند بهترین بنده است و هم حضرت ایوبی که به آن همه مصیبتهای سخت امتحان شد.
لذا حواسمان باشد ثروتمند بودن را با تجمل گرا بودن اشتباه نگیریم، برخی وضعیت متوسطی از نظر ثروت دارند اما تجمل گرا هستند، خداوند نسبت به اینکه مسلمانان چشم به مال دیگران ندوزند به پیامبر (ص) می فرماید:" پیامبر چشم خود را به مال مردم ندوزی چون دچار حسرت و غصه می شوی"، لَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ. یعنی ای پیامبر چشمت را به مال مردم ندوزی، اینها وسیله امتحان ایشان است.
نکته قابل توجه در این آیه این است که خداوند متعال، دنیا را به "شکوفه" و "غنچه" تشبیه کرده است. چرا که دنیا برای طالب دنیا هیچ وقت گل نمی شود. یعنی اگر فردی تجمل گرا باشد هیچ وقت سیری و آرامش ندارد اما اگر به آنچه که خدا روزی او کرده باشد قانع باشد در دل آرام است.
نظر شما