پروانه‌ای بدون پَر پرواز بر قله آرزوها

"لاله پروانه" داستان ما با معلولیت ناشی از خطای پزشکی دلیل موفقیت های خود را در این می داند که خواسته است، زندگی کند هدف برایش زندگی کردن است، نه زنده ماندن و نفس کشیدن!

خبرگزاری شبستان_ ریحانه شریفی: "معلولیت"، واژه‌ای است که بیشتر در ذهن ما به معنای  ناتوانی معنی می‌شود و می‌تواند مشکلاتی را برای فرد معلول ایجاد کند، اما معلولان، بارها این را به اثبات رسانده‌اند که معلولیت، محدودیت نیست، بلکه می توان از آن به عنوان عامل شکوفایی استعدادها و توانایی های بالقوه یاد کرد.


حضور در اجتماع نکته مهمی در زندگی معلولان است. اگر فرد معلول بیاموزد که چگونه می تواند در اجتماع حضور یابد، هم به نوعی به خودش کمک کرده و هم به افراد معلول دیگری که قصد دارند در جامعه حضور بیابند و آنچه توانایی را می سازد، نیروی اراده است و اگر اراده بخواهد جاری شود، هیچ بهانه ای سد راهش نخواهد شد.

 

همین‌امر بهانه مصاحبه خبرنگار خبرگزاری شبستان با « لاله پروانه » عضو ششمین دوره شورای اسلامی شهر شلمان شد که در ادامه می خوانیم.

 

*ابتدا خودتان را به طور کامل معرفی کنید ؟ آیا از بدو تولد دچار معلولیت بوده اید؟

من لاله پروانه، سومین فرزند یک خانواده پنج نفری هستم. در رشته های مترجمی زبان انگلیسی، معماری و عمران تحصیلات خود را به پایان رساندم و  ادامه تحصیل در مقطع ارشد مدیریت پروژه و ساخت جزو برنامه های پیش روی بنده در سال جاری است و در طی این مدت به صورت رسمی و غیر رسمی مشغول تدریس خصوصی، مشاوره تحصیلی، طراحی_معماری هستم و هم اکنون نیز عضو اصلی ششمین دوره شورای اسلامی شهر شلمان در خدمت مردم و شهرم هستم.

معلولیت من نه مادرزاد و نه ضایعه نخاعی است، کاملا سالم به دنیا آمدم و در اثر یک خطای پزشکی معلولیت برایم اتفاق افتاد.

 

* با توجه به وضعیت جسمانی‌تان، چه کسی یا کسانی مشوق اصلی جهت حضور در شورای شهر بودند؟

مشوق اصلی‌ام برای ورود به شورای شهر، خودم بودم و علاوه بر این انگیزه، پیشنهادات خانواده و مردم هم انگیزه ام را دو چندان کرد. وقتی در معماری و عمران تحصیل کردم، فهمیدم که رسالت دیگری نیز دارم  که باید در سطح شهر و در بستری گسترده تر دیده شود. از این رو خودم را مکلف دانستم که در عرصه مدیریت شهری ورود کنم و یکی از راه ها و البته سازنده ترین مسیر این بود که در شورای شهر کاندید شوم. در دوره قبل عضو علی البدل اول شورا و در این دوره با اعتماد مردم، عضو اصلی شورای اسلامی شهر شلمان شدم.

 

 

*نظرتان راجع به شعار " معلولیت محدودیت نیست " چیست؟

معلولیت اصلا محدودیت نیست بلکه این محدودیت ها ناشی از معلولیت های شهری برای یک توانخواه ایجاد می شود، در این جایگاه هستم که از شهر  معلولیت زدایی کنم، شهرها اگر آباد بودند، هرگز نیاز به مدیر نداشتند از طرفی نگاه بسیار ضعیف قشر معلول مورد نقد است که البته در سالهای اخیر کمی وزن این ضعف کمتر شده و در مقابل اعتماد به نفس این افراد بالا رفته است.


من هرگز با معلولیت زندگی نکرده و نمی کنم، تعریفی از این واژه ندارم. از نگاه من یک درد کوتاه مدت یا بلند مدتی است مشابه هر درد دیگری در فیزیک آدمها بوده و قابل مشاهده است. اما معلولیت های فکری زیادی را در جامعه دیده ام که از قضا در جایگاه های مدیریتی بلندی قرار گرفته اند و این تفکر معلول که"معلول هرگز دیدنی نیست" باعث سوء مدیریت های زیادی در جوامع شده است و معتقدم که فکر باید سالم باشد. متأسفانه تعریف وارونه‌ای از معلولیت شده و فقط در فیزیک بدنی آدمها به دنبال آن می گردند.

 

* با توجه به اینکه خودتون عضو شورای اسلامی شهر شلمان هستید بفرمایید فضای کنونی شهر مناسب افراد معلول است؟

ما آمده ایم شهر معلول را بسازیم و معتقد هستم مناسب سازی جزو مولفه های زیباسازی شهر است و ضرورتی ندارد حتما یک معلول در شهر باشد بعد به مناسب سازی توجه شود. به نظرم حتی اگر جامعه آماری توانخواهان در یک شهر صفر هم باشد، باید مناسب سازی صورت گیرد و یکی از دغدغه های بنده در مدیریت شهری است، چون ایمان دارم من هستم، اما این شهر هست که نیست! مناسب سازی باید برای کل جامعه تعریف شود، مثلا برای مادری که با فرزند در کالکسه در سطح شهر تردد می کند، عبور کالسکه از یک سطح شیب دار امنیت بیشتری را ایجاد می کند تا گذشتن از یک ارتفاع،  یا برای افرادی که بر اثر سانحه ای دچار معلولیت های موقت می شوند هم همینطور ... متأسفانه گاهی در ساخت رمپ‌ها در برخی از معابر شهری یا اماکن اداری استانداردها رعایت نشده و شیب به حدی تند و خطرناک بوده که یک فرد سوار بر ویلچر پله ها را ترجیح داده است و حتی دیدم رمپ هایی را که به در انتها به در بسته می رسد، دری که هرگز باز نمی شود صرفا جهت رفع تکلیف و پاک کردن صورت مسئله، نه حل آن.

 

*دلیل موفقیت شما به عنوان یک بانوی نمونه با شرایط ویژه در عرصه اجتماع چیست؟

دلیل موفقیت های من این است که خودم باشم و به دنبال هدفی که برای آن خلق شدم، زندگی ام را زندگی کنم ... مگر شرایط همه انسانها غیر از جامعه هدف معلولین یکی است؟ خیر ... اما زندگی می کنند به شیوه خودشان. هر کس زندگی و خوشبختی را از دیدگاه خودش تعریف می کند و می خواهد دقیقا همان را در دیگران هم ببیند تا خوشبخت و سعادتمند خطابش کند. اما تعریف من از خوشبختی این است که لحظه هایم پر از عشق به مردم، مفید بودن و خدمت کردن باشد.

اگر مرا در باغ و بوستانی رها کنید اما دغدغه مشکل یک فرد را در فکرم به همراه داشته باشم، آن بوستان برایم جهنم است و اگر در برهوتی سوزان باشم و وظیفه ام را به درستی انجام داده باشم، آن بیابان برایم گلستان است.

 


* حرف آخر......

چه بگویم که نگفته باشم؟
بارها و بارها در همایش ها و مناسبت هایی مثل روز جهانی معلولین حرف ها زده می شود و به معلولین موفق لوح های تقدیر اهدا شده و پرونده بسته می شود تا سال بعد و تقدیری و نمایشی دیگر ... در چنین مناسبت هایی متولیان امر باید از عملکردهای سالانه و مثبت خود بگویند و هر سال بر امتیازات خود بیفزایند.

معلولیت پدیده ای غریب نیست، گاهی اتفاقی است ساده اما بسیار نزدیک. آنچه غریب است، تفکر و فرهنگ عجیب و جاری در خانواده ها و جامعه است و همینطور قوانین بسیار ضعیف که این قشر توانمند را به اشتباه ناتوان معرفی کرده است.

چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید ...

 

 

کد خبر 1106985

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha