خبرگزاری شبستان، سرویس فرهنگی، مریم داوری: کتاب «پیامبر من (40 قدم با پیامبر)» نوشته «حجت الاسلام هادی قطبی» مشتمل بر 64 صفحه در شمارگان پنج هزار نسخه برای هفتمین بار با قیمت شش هزار تومان از سوی انتشارات بهار دلها منتشر شد.
کتاب «پیامبر من» شامل 40 نکته ناب از زندگی پیامبر اکرم (ص) با بیانی نو و جذاب همراه با آزمون تستی است.
«حجت الاسلام هادی قطبی» در مقدمه این کتاب آورده است: ماه مبارک سال گذشته،1426، بود که قرار شد برای بچه های هیئت نشریه ای راه اندازی کنیم. یادم می آید وقتی سیره شهدا را کار می کردیم به این داستان شهید حمید باکری برخوردم که به خانم اش گفته بود« از فرصت دوری من استفاده کن، بیشتر بخوان به خصوص قرآن چون وقتی با هم هستیم من آفتم. نمی گذارم تو به چیز دیگری نزدیک شوی». فکر می کرد وقتی بیاید بین او و خدایش فاصله می اندازد، شاید آن موقع خیلی به عمق این جمله و داستانی که خواندم پی نبرده بودم اما امسال که سیره پیامبر (ص) را ورق می زدم و روح توحیدی اش را در همه جای زندگی اش دیدم، کمی به مفهوم جمله شهید نزدیک شدم. این بهانه ای بود که بگویم بد نیست قدری فاصله مان را با خدا کم کنیم. توحید اولین پیام و آخرین هدف پیامبرش است، یادتان نرفته؟« قولو لا اله الا الله تفلحو». البته که سواد آنچنانی هم نمی خواهد، «ما چون سواد نداریم فکر می کنیم». این را یک مرد ساده به قول شهید مطهری دهاتی گفته بود که جواب های نغز و آبداری به آن باکلاس خارج رفته می داد. اگر باور نمی کنید که لا به لای حرف ها و کارهای پیامبر (ص) بعد از 1400 سال چیزهای نویی پیدا می شود، لحظه ای به این 40 قدم از زندگی اش نگاهی بیندازید، بسم الله.
عناوین داستان های کتاب«پیامبر من (40 قدم با پیامبر)» عبارتند از: به جای مقدمه، روح توحیدی اش، نمازش، ذکرش، شب هایش، سکوت و تنهایی اش، عطرش، اخلاقش، احترامش، زبانش، تربیتش، حیایش، دعایش، دوستانش، رحمتش، نرمی اش، قبول عذرش، نیکی اش، خیرخواهی اش، تقدیمش، صبر بر مصیبتش، اشک بر دلش، دنیایش، خانه اش، تمیزی اش، غذا خوردنش، حمد و ستایشش، صدقه اش، قرض دادنش، نصیحت اش، وفاداری اش، عیادت بیمارش، غیرتش، تشویق به کارش، میهمان نوازی اش، هدیه دادنش، نهی از منکرش، همسایه داری اش، کمکش، رحم به حیوانش و یاد مرگش. در ابتدا مطلبی با عنوان به جای مقدمه و در انتهای کتاب نیز پی نوشت ها و فهرست منابع آمده است.
«حجت الاسلام هادی قطبی» استاد حوزه و دانشگاه، پژوهشگر،کارشناس رادیو و فعال فرهنگی است. وی از نویسندگان و محققانی است که تاکنون مقالات زیادی در حوزه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در نشریات مختلف چاپ کرده و همچنین کتابهای بسیاری در حوزه دینی تالیف کرده است. در محضر پیامبر(ص)، پیامبر من، بانوی بی نشان، اشک ها می پرسند، در سایه خورشید، در پرتو آفتاب، از جاده تا سجاده و حضور قلب در نماز از جمله کتابهای این نویسنده است که مورد استقبال قرار گرفته است.
در داستانی با عنوان «سکوت و تنهایی اش» در کتاب «پیامبر من (40 قدم با پیامبر)» می خوانیم: ساکت و آرام بود. پیش از بعثت هم. غار حراء عشقش بود. معلوم نبود در تنهایی چه می کند ولی هرچه بود آن را دوست داشت. می خواست با خدا تنها باشد. کم گو بود. حساب شده و به اندازه سخن می راند. به اصطلاح مختصر و مفید بود؛ می شد کلماتش را بشماری فقط گاهی برای فهمیدن، سخنش را تکرار می کرد.
در داستانی با عنوان «احترامش» آمده است: تنها بود در مسجد. همین که مردی آمد برایش جا باز کرد. با تعجب گفت« جا که زیاد است چرا بلند می شوی؟» فرمود« از حق مسلمان بر مسلمان یکی همین است برای مومنان احترام خاصی قایل بود». سراغ یارانش را زیاد می گرفت تا سه روز اگر نمی دیدنشان نگران حالشان می شد. اگر مسافر بودند دعایش بدرقه راهشان بودند. اگر بیمار بودند عیادت شان می کردند و اگر عذری داشتند او به دیدن شان می رفت. عاطفه شدیدی نسبت به مومن داشت. می گفت« اگر مومن آزرده شود من آزرده شده ام و اگر شاد شود من هم شادم». همین رفتارها یارانش را دل باخته کرده بود.
در داستان دیگری با عنوان «دعایش» در کتاب «پیامبر من (40 قدم با پیامبر)» می خوانیم: حالتش وقت دعا دیدنی بود. انگار نه انگار که پیامبر باشد. دست هایش را بلند می کرد و با گریه خواهش ها داشت. دعا زیاد می خواند. وقت خوردن و خوابیدن و راه رفتن، سوار شدن، دیدن ماه و دیگر نعمت ها. حتی موقع ورود به دستشویی و رختخواب خدا از یادش نمی رفت می گفت «مرا به خودم وا مگذار». از دیگران هم غافل نبود حتی از یهودی ها.
گفتنی است،کتاب «پیامبر من (40 قدم با پیامبر)» نوشته «حجت الاسلام هادی قطبی» مشتمل بر 64 صفحه در شمارگان پنج هزار نسخه برای هفتمین بار با قیمت شش هزار تومان از سوی انتشارات بهار دلها منتشر شد.
نظر شما