خبرگزاری شبستان_ رشت، مهری شیرمحمدی؛ «تجن گوکه»، اگرچه نام روستایی در دهستان «کیسُم» است، اما با دیدن این روستا، متوجه وجه تسمیه برازندهاش می شوید؛« سرزمینی با رودخانه های پر انشعاب» و من با دیدن این روستا در شهرستان آستانه اشرفیه، در حیران بودم که چطور شعبات رودخانه در نهایت به سپدرود می پیوندد. در مورد وجه تسمیه این روستا موارد متعددی نوشتهاند. در کتاب «نامگذاری و وجه تسمیه آبادی های گیلان» تجن گوکه را «سرزمین رودخانه های پر انشعاب» معنا کرده اند و ذیل واژه تجن، نوشته شده؛ «سرزمینی دارای نهری که از رود اصلی جدا شده باشد.»
«جهانگیر سرتپیپ پور» نیز در کتاب «نامها و نامدارهای گیلان» به نقل از حدود العالم نوشته که «تجن» یکی از هفت ناحیه بزرگ گیلان «بیه پیش» است و به شهری اطلاق می شود که از رود جدا شده باشد. «بیه» در لغتنامه دهخدا به معنی مصب رودخانه است. «بیه پس» به معنی آن سوی رود و «بیه پیش» این سوی رود معنا دارد. رودخانه سپیدرود از گذشته های دور تاکنون، مرز جغرافیایی شرق و غرب گیلان بود. هنوز هم گویی پرآب ترین رود گیلان، حدترخص شرعی را هم تعیین می کند.
پیش از شاه عباس اول صفوی که گیلان ضمیمه دولت مرکزی شد، گیلان توسط امیران محلی اداره می شد. غرب گیلان به مرکزیت فومنات « بیه پس» خوانده می شد و توسط خاندان اسحاقوند اداره می شد و شرق گیلان به مرکزیت لاهیجان « بیه پیش» نام داشت و توسط امرای کیایی اداره می شد. امیران شرق و غرب گیلان، مرتب در نزاع بودند و سرزمین های مابین، همچون لشت نشا، خشکبیجار ، کوچصفهان و گاه تا پسیخان بین امیران بیه پس و بیه پیش دست به دست می شد.
روستای تجن گوکه، نزدیک به رودخانه شیم رود، محل سکونت لشکریان و مرزبانان امیران کیایی بود. این محل، در مسیر ارتباطی بین لاهیجان قدیم و به نوعی سرحد بیه پیش و بیه پس بود و امیران کیایی برای جلوگیری از حمله امیران فومن و بیه پس، لشکریان خود را در این محل سکنی می دادند. قدمت این منطقه را از پل خشتی تجن گوکه هم می توان فهمید. ارزش این پل که احتمالا اوایل دوره صفوی ساخته شده، تاجایی است که قبل از انقلاب در فهرست بناهای میراثی کشور به ثبت رسیده است.
ین پل تاریخی در ۲۰ دی ماه ۱۳۵۵ و به شماره ۱۴۳۲ توسط «وزارت فرهنگ و هنر» ثبت ملی شد. برای دیدن این پل خشتی مسیر رودخانه شیم رود را به سمت «تجن گوکه» می روم. اما احداث کانال آب بر همعرض رودخانه ناگهان مسیر رود را تغییر می دهد. اگرچه پل خشتی را می توان به خوبی دید اما کاهش حجم آب موجب شده دهانه های این پل پر از رسوبات رودخانه ای شود. پل تجن گوکه در مسیری ساخته شده که در طول تاریخ، یکی از مسیرهای مهم ارتباطی به شمار میرفت و راه قدیم معروف به شاه عباسی به سمت شرق گیلان و سیاهکل از این محدوده عبور می کرد.
نویسنده کتاب «از آستارا تا استرباد»، دو دهکده «تجن» و «گوکه» را از دهکده های کهن و نامدار لاهیجان می داند که بعدها «تجن گوکه» خوانده شده است. دکتر منوچهر ستوده- که دهه ۴۰ از این پل خشتی بازدید داشته است- در مورد دهکده های مذکور می نویسد؛ دهکده «تجن» بیش از هزار سال پیش آبادان بوده و نام آن در «حدود العالم» آمده است. از این دو دهکده مردان بنامی برخاسته اند و مکان مذکور، زمان درازی شاه نشین کوچکی بوده است. ظهیرالدین مرعشی، در کتاب تاریخ گیلان و دیلمستان، که قرن ۹ تاریخ امیران کیایی را نوشته است، به نام دو تن از پادشاهان «تجن» و «گوکه» اشاره دارد. همچنین یکی از امیران کیای گوکه با یکی از شاهان کیایی لاهیجان جنگ داشته است.
«لوئی رابینو» نایب کنسول انگلیس در رشت در اوایل قرن بیستم، در سفرنامه خود آورده است که « بعد از عبور از گیودره یا سیاه رود، از روی پل آجری نزدیک گوکه که در جوار دهکده تجن گوکه است، گذشتیم.» از سنگفرش صیقلی بستر پل عبور می کنم. جابجا خشت های جانپناه فرو افتاده است. بالای قوس بلند پل خشتی تجن گوکه می ایستم و جلگه وسیع تجن گوکه را در غروب می نگرم. شالیزارهایی که قرنهاست از آب رودخانه شیم رود آبیاری می شود. اما پرشدن دهانه های پل خشتی از رسوبات رودخانه ای، موجب شده بستر رود هر روز کوچکتر شود و اهالی روستا زمین های حریم رود را به عنوان باغ، تملک نموده و سبزیکاری کنند.
یکی از اهالی گاو خود را به سمت خانه هدایت میکند. زهرا کاظمی نزدیک به پل خشتی خانه دارد. او با اشاره به کاهش سطح آب رودخانه در سال های اخیر می گوید: با ساخته شدن کانالهای آب بر در اطراف رودخانه، میزان آبدهی رودخانه کاهش یافته و در حال حاضر، آب زیادی در زیر پل جریان ندارد و قسمتی از شمال رودخانه کاملا به صورت مرداب درآمده است و بهخاطر پر شدن دهانه های پل از رسوبات، مردم نیز زباله های خود را داخل رودخانه می ریزند.
بنابر اندازه گیریهای دکتر ستوده، «این پل آجری شامل دو چشمه با طاقهای جناقی است. در دو پایه طرفین این چشمه دو اطاق کوچک و در پایه میان دو چشمه نیز اطاق کوچک دیگری است. درازای پل ۶۰متر و پهنای آن ۴۲۵ سانتی متر است. پهنای دیوارهای آجری جان پناه ۳۵سانتی متر و پهنای سنگ فرش وسط ۳۳۰سانتی متر است. بلندی پل از وسط تیزی جناق طاق تا سطح آب ۶۳۰سانتی متر و قطر پل از تیزی جناق طاق تا سطح پل، ۱۲۰سانتی متر است.»
این پژوهشگر همچنین می نویسد: «در بازوی جنوبی یک اطاق و یک دهانه کوچک است. قطر طاق این دهانه از تیزی طاق تا سطح پل ۶۵سانتی متر و پهنای این دهانه ۲ متر است. اطاق بازوی شمالی، مربع شکل و به ابعاد ۱۳۵ سانتی متر که در دو طرف پل دو در ورودی به پهنای ۶۳ و بلندی ۱۴۵ سانتی متر دارد. در دنباله این بازو هلال جناقی طاقی نظیر بازوی جنوبی است که فعلا زیر خاک است.»
رشد گیاهان بر بدنه بناهای تاریخی، یکی از عمده ترین عوامل فرسایش است. رویش انجیرهای وحشی که ریشههای خود را تا عمق ساروج میدوانند، از همه بیشتر در بناهای تاریخی دیده می شود. سال ۱۳۹۰ اداره میراث فرهنگی گیلان با گیاهزدایی از حریم و بدنه این پل، بخشی از این پل تاریخی را مرمت کرد و دهانههای پر شده از رسوبات را خارج کرد. بنا بر گزارش معاون عمرانی وقت میراث فرهنگی، عملیات مرمت در سال یاد شده شامل؛ کف سازی سطح پل، آجرچینیهای طاق، اجرای دست انداز به طرف پل، مرمت طاق چشمهها و بندکشی آجرها بود. ضمن اینکه پیش از مرمت، لایروبی رودخانه در دو طرف پل و زدودن گیاهان رشد کرده در سطح بنا و حریم نیز صورت گرفته است. اما، گیاه زدایی از بدنه بناهای تاریخی میباید سالانه صورت گیرد. رشد بیش از حد گیاهان در اطراف و بدنه پل تاریخی تجن گوکه نشان میدهد گیاهزدایی دوباره ضروری است.
نظر شما