خبرگزاری شبستان،جهان اسلام: هذل گویی یا مبالغه گویی رژیم صهیونیستی به قدمت این رژیم برمی گردد . این شیوه، پر حشو و پر از تکرار مکررات است و به عنوان دلیل وجودی و شیوه عملی اسرائیل عمل می کند.
شیوه هذل گویی که به معنای پیچیده ،معمایی و بسیار مبالغه آمیز سخن گفتن است ،مضحک و همچنین خطرناک است، زیرا برای شکل دادن به استراتژی این رژیم در فلسطین و خاورمیانه به طور کلی، از لفاظی های صرف پیشی می گیرد.
برای دههها رژیم صهیونیستی از واژه تهدید به عنوان بهانهای برای جنگهای پیشگیرانه و توجیهی برای حفظ سرزمینهای اشغالی استفاده کرده است.فلسطینی ها و اعراب را به عنوان تروریست های نفرت انگیزی که در صدد نابودی اسرائیل هستند اهریمنی جلوه داده و ظرفیت و قصد ایران برای توسعه و استقرار تسلیحات هسته ای را به طور اغراق آمیز بیان کرده است و اخیرا همه منتقدان را به یهودستیزی متهم کرده است.
اسرائیل با مهارت و موفقیت این اتهامات و اتهامات دیگر را به ویژه پس از پیروزی در جنگ و اشغال فلسطین در سال 1967 مطرح و تشدید کرده است و هذل گویی را به شکل هنری فریب، اخاذی و تبلیغات تبدیل کرده است.
رژیم صهیونیستی به طور مکرر ادعا کرده است که به خاطر امنیت ملی و حتی بقای خود هیچ جایگزینی ندارد جز اینکه وارد تهاجم های غیرقانونی یا وحشتناک، اشغال، حبس دسته جمعی، ترور یا حملات پیشگیرانه شود.
بنابراین زمانی که اسرائیل در ماه گذشته تنها چند روز قبل از اعلام گسترش شهرک سازی در کرانه باختری اشغالی، شش گروه برجسته حقوق بشر فلسطینی را به عنوان سازمان های تروریستی معرفی کرد، نباید تعجب آور باشد. اگرچه این نام تا حد زیادی فلسطینی ها را در حالت تدافعی قرار داده و توجه بین المللی را از اشغال و ترور اسرائیل منحرف کرده است.
مسئول این هر دو تصمیم کسی نیست جز ژنرال جنگ و وزیر دفاع رژیم صهیونیستی ، «بنی گانتز» . او بود که حمله اسرائیل به نوار غزه در سال 2014 را رهبری کرد و متهم به جنایات جنگی برای کشتن بیش از 2000 فلسطینی از جمله بیش از 500 کودک شد و این او بود که در سال 2019 با سابقه خونریزی نامزد انتخابات پارلمانی شد.
اما او تنها نیست . در واقع گانتز نماینده یک طبقه کلی از بدبین های هیستریک است.
در سال 2015 ،نفتالی بنت ، نخست وزیر فعلی رژیم صهیوینیستی ، «محمود عباس» ، رئیس تشکیلات خودگران فلسطین را تروریست خواند و اعلام کرد که رژیم صهیونیستی نباید با او گفتگو کند. و امروز او از همین بهانه برای تحریم عباس و فرار از هرگونه دیپلماسی معنادار با فلسطینی ها استفاده می کند.
اسرائیل نه تنها اتهامات مربوط به تروریسم دولتی خود را رد کرده و توجه ها را از آن منحرف می کند در جبهه هسته ای نیز همین کار را می کند.
برای تقریباً سه دهه، نتانیاهو، باسابقهترین نخستوزیر اسرائیل، اتهامات علیه ایران را رهبری میکرد و ایران را به تولید مخفیانه تسلیحات هستهای برای استفاده علیه اسرائیل متهم میکرد و از چیزی جز تحریمهای گسترده یا ترجیحاجنگ علیه رژیم ایران دفاع نمیکرد.
اسرائیل مدعی شده است که ایران تا سال های 1998، 1999، 2000، 2004، 2005، 2010، 2011، 2013، 2014 و 2015 و تقریباً هر سال از آن زمان تا کنون بمب تولید خواهد کرد.
اگرچه نتانیاهو نتوانست قدرتهای غربی را متقاعد کند که علیه ایران از زور استفاده کنند، همانطور که آنها علیه عراق این کار را کردند، اما او موفق شد از آنها برای حفظ تحریمهای فلجکننده علیه ایرانیها باجگیری کند.
طرح تهدید هسته ای ایران همچنین به او این امکان را داد که سلاح های هسته ای خود را از توجه ها دور مگه دارد ، برتری نظامی منطقه ای اسرائیل را بدون هیچ هزینه مالی تضمین کند و بر آزادی کامل اقدام علیه ایران و متحدانش پافشاری کند.
به این ترتیب، هذل گویی رژیم صهیونیستی در مورد دشمنان و متحدان او به طور یکسان مؤثر بوده است.
در سال 1981، مناخیم بگین، نخست وزیر رژیم صهیونیستی ، ایالات متحده را متهم کرد که با اسرائیل مانند یک جمهوری موز فروش ( اصطلاحی است که برای کشورهایی تکمحصولی و ضعیف که از نظر سیاسی ناپایدار هستند و اقتصاد آنها وابسته صادرات یک محصول محدود مانند موز و کانیهای معدنی است ،به کار می رود ) رفتار می کند و به برخی از اقدامات تنبیهی دولت ریگان پس از محکومیت بمباران رآکتور هسته ای عراق توسط اسرائیل، اشاره کرد و آن را یهودی ستیزی دانست.
بمباران مقر سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) در بیروت که منجر به کشته شدن بسیاری از غیرنظامیان شد و الحاق بلندیهای جولان اشغالی سوریه، همگی با نقض قوانین بینالمللی انجام شد.
بلافاصله پس از آن، ایالات متحده اقدامات تنبیهی خود را تغییر داد و اسرائیل با فاصله زیادی به بزرگترین دریافت کننده کمک های آمریکا تبدیل شد و موقعیت آن به ارزشمندترین متحد واشنگتن در خاورمیانه ارتقا یافت.
اسرائیل با احساس قدرت به بهانه مبارزه با تروریسم به لبنان حمله کرد که منجر به تلفات ده ها هزار فلسطینی و لبنانی و اشغال 18 ساله جنوب لبنان شد.
در دهه بعد، اسرائیل به عنوان نزدیکترین شریک و بزرگترین برنده جنگ جهانی واشنگتن علیه تروریسم ظاهر شد و از موقعیت ممتاز خود برای سرکوب خشونت آمیز انتفاضه دوم فلسطین استفاده کرد.
در دهه 2010، اسرائیل «باراک اوباما»، رئیس جمهوری آمریکا را در مورد ایران و فلسطین تحقیر کرد و او را به حمایت از دیپلماسی خطرناک با هر دو متهم کرد که به گفته بنت منجر به قتل عام اسرائیلی ها خواهد شد.
اوباما که تحت تأثیر هذل گویی اسراییل قرار گرفته بود، ضمانت های امنیتی ایالات متحده را تقویت کرد و 38 میلیارد دلار کمک نظامی به رژیم صهیونیستی انجام داد.
هذل گویی یا مبالغه گویی رژیم صهیونیستی در این سال ها به جای کمک به بقا ابزاری برای گسترش و تسلط بر کشورهای دیگر بوده است.
نظر شما