«ایرج محجوب» در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان در منطقه آزاد اروند، به اشاره به چگونگی نویسندگی کتاب «روزی که در اتاق عمل گریستم» اظهار کرد: یکی از همکارانم که در بیمارستان سپاه کار میکرد روزی به من گفت با من مصاحبه کردند و از من پرسیدند کسی را معرفی کنید که در جبهه بوده باشد که بنده را معرفی کرد و طی ۲ ماه با توجه به عجلهای که داشت کتاب سرداران سوره را نوشتم.
نویسنده کتاب «روزی که در اتاق عمل گریستم» افزود: پس از انجام آن مصاحبه و نوشتن خاطرات جنگ تحمیلی از دوران محاصره آبادان در کتاب سرداران سوره، خاطرات دیگری هم به ذهنم رسید و با خود فکر کردم که چرا این خاطرات را مکتوب نکنم که شروع کردم به نوشتن این کتاب که یک اثر ۴۷۰ صفحه ای شد البته مقداری از نوشتهها قابل انتشار نبودند.
وی خطاب به نسل جوان و آینده تصریح کرد: نسل آینده باید به فکر آن باشند که ایران سرزمین آنهاست و برای سربلندی، حفاظت و نگهبانی این مرز و بوم و در جهت افزایش سطح عملی، اقتصادی، فرهنگی، مادی، معنوی و ... در سطح جهانی تلاش کنند.
محجوب به انتخاب نام این کتاب اشاره کرد و ادامه داد: وقتی ماموریتم در آبادان به اتمام رسید، مقرر شده بود که مسئولان نفت برایم بلیط قطار بگیرند که کلی من را معطل کردند و در نهایت گفتند برو جاده کوت عبدالله که حداقل با مینیبوسی به اهواز بروی، بعد از کلی بحث و جدال از طریق مسئول شورای مساجد خودروی فرماندار را برای انتقالم به اهواز هماهنگ کرد که در همین فاصله به اتاق عمل برگشتم و کلی گریه کردم و این احساس را داشتم که گویی درب و دیوار و وسایل اتاق با من همدردی میکنند و به این دلیل این کتاب را با عنوان «روزی که در اتاق عمل گریستم» نامگذاری کردم.
وی اضافه کرد: انگیزهام برای نوشتن این کتاب برای انعکاس فداکاری ها، زحمات و رشادتهای جامعه پزشکی و پرستاران بود که در دوران دفاع مقدس به رزمندگان امدادرسانی میکردند.
نویسنده کتاب روزی که در اتاق عمل گریستم تصریح کرد: مجموعه این کتاب نوشته خودم است، ویراستار نداشتم و به صورت دستنویس آن را نوشتم؛ بسیاری از افرادی که در بیمارستان مهر تهران کار میکنند این کتاب را خریداری کردند و برخیها دو تا سه بار آن را خواندهاند و از این کتاب تعریف و تمجید میکنند.
نظر شما